اين نويسنده در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، ضمن بيان اين مطلب اظهار داشت : درعصرسرعت و انفجار اطلاعات كه داستانها و نوشتارهاي سراسردنيا ، درلحظه در اختيارعلاقه مندان قرارمي گيرد ، خواه ناخواه تاثيرپذيري ازجريانات رايج دنيا نيز با سرعت بيشتري رخ مي دهد و در اين ميان فقدان نقد جدي ، آن را با ركود و عدم رشد مواجه مي كند .
ميترا الياتي يكي ازدلايل فقدان نقد درحوزه ادبيات داستاني را نقد ناپذيري عمومي و تاريخي در ميان جامعه ايراني دانست و افزود : معمولا ما ايراني ها تابع سنت رودربايستي و تعارف هستيم . ممكن است در خفا و پشت سريك شخص يا اثر، نقد منفي او را بازگويي كنيم اما به محض اين كه كنار نويسنده و صاحب اثر مي نشينيم ، لب به تمجيد از او باز مي كنيم . به اين ترتيب است كه نويسنده چيز تازه اي عايدش نمي شود ، اشكالش را پيدا نمي كند و باز همان طور مي نويسد كه پيشتر مي نوشته است .
داور پنجمين دوره جايزه ادبي هوشنگ گلشيري توضيح داد : حتي بعضا دريك نشست نقد كتاب براي خواندن يك نقد قوي و تئوريك بايد از نويسنده پوزش خواست . به همين دليل است كه حتي منتقدان نيز رغبتي به نقادي و جدي تلقي كردن نقد ندارند .
وي نقد جانبدارانه و تمجيد گونه را صورتي ازلابي بازي عنوان كرد و گفت : معمولا به خاطراينكه فلان يا بهمان نويسنده ، مورد علاقه و خوشايند ماست در مورد او نقدهاي مثبت و جانبدارانه مي نويسيم و هر جا هم كه بتوانيم آن را چاپ مي كنيم. در اين صورت است كه نه نويسنده ما رشد مي كند، نه آثار داستاني و نه نقد و نقدنويسي.
ميترا الياتي درپايان گفتگو با مهرتصريح كرد : من معتقدم حتي نقد را هم بايد نقد كرد و اين درحالي است كه ما درهمان خانه اول مانده ايم و نقد اثر را هم جدي نمي گيريم .
نظر شما