به گزارش خبرگزاری مهر، چکیده این مقاله به شرح زیر است:
جامعه در مسیر تحول و تطور ناشی از گذشت زمان به اخلاق نیازمند است. حقیقت آن است که انسان هرچه پیش میرود و تحولات اجتماعی هر چه عمیقتر و گستردهتر در سایه زمان انجام میگیرد، نیاز انسان به اخلاق جدیتر و ریشهایتر میشود و مسائلی در جامعه پدید میآید که راهحلهای مبتنی بر اخلاق بیشتری را میطلبد.
امروزه در جوامع بشری، اخلاق از حالت فردی و حاشیه خارج و در مقابل چشمان بشری قرار گرفته و رنگ و بوی نهادی و حقوقی به خود گرفته است. در گذشته تخریب محیط زیست مطرح بوده است، اما نوع تهاجم به این محیط بالا نبوده لذا خطری ایجاد نمیکرد؛ مثلا به شکل مقطعی جایی آب را آلوده میکردند، اما گستردگی نداشت. امروزه مشکلات عدیده و گستردهای مانند از بین رفتن لایه ازن و گازهای گلخانهای و... به وجود آمده است و از این نظر بحث اخلاق زیست محیطی مطرح شده است.
محور دوم: ضرورت بررسی مشروعیت تقنین اخلاق
توجه به چهار گزاره، منتج این نتیجه است که لازم است از منظر فقه، رابطه اخلاق و قانون به صورت دقیق بررسی شود:
گزاره اول: قانون برای جامعه ضرورت دارد و بدون آن بستر امنیت و احقاق حقوق فراهم نمیشود. این یک گزاره بدیهی است و نیاز به اثبات ندارد.
گزاره دوم: جامعه متحول امروزین به راهکارهای اخلاقی نیازمند است. اثبات این گزاره را در محور اول باید جستجو کرد.
گزاره سوم: اخلاق (دست کم بخش هایی از آن) تا در جایگاه قانون قرار نگیرد نمی تواند نیاز های پیچیده ناشی از تحول اجتماعی در شرائط معاصر را تامین کند؛ چرا که از یک طرف بدون قوانین و مقررات امکان کنترل و تنظیم جامعه وجود ندارد و از طرف دیگر بدون اخلاق نمی توان نیاز های کلان و پیچیده جامعه متحول بشری را پاسخ گفت.
گزاره چهارم: با توجه به ابتناء قانون بر فقه، پوشاندن لباس قانون بر اخلاق باید از نظر فقهی امکان سنجی و مشروعیت شناسی شود.
نظر شما