خبرگزاری مهر - گروه استانها - سعید رضایی: هوا آنقدر گرم است که وقتی کولر را خاموش میکنم و از ماشین پیاده میشوم، انگار صورتم را روی آتش گرفته ام، لباسم در مدت دو سه دقیقه کاملا خیس عرق میشود.
اینجا استان بوشهر است و اواسط شهریورماه برداشت خرما از نخل ها آغاز میشود، البته همین گرمای «خرماپزون» باعث میشود تا ثمر نخل از خارَک به رطب و سپس به خرما تبدیل شود تا قابل برداشت باشد.
هنوز خرمای این منطقه به طور کامل برای برداشت آماده نشده و نخلداران باید چند روز دیگر صبر کنند تا خرما، خرما شود. کشاورزان میگویند خرما هنوز تَر است و باید خشکتر شود.جاده «بند محمد عبدالله» را در پیش میگیرم، انبوهی از نخلها را در مسیر میبینم که هنوز برداشت نشدهاند.
جاده آسفالت و کمعرض را ادامه میدهم تا به جایی برسم که نخل داران مشغول برداشت باشند.
عباس سخت مشغول کار است و توجهی به این گرما نمیکند. ارتفاع ۱۰ تا ۱۵ متری نخلها را که نگاه میکنم، به نظر میرسد که چیدن خرما به راستی دستانی دراز میخواهد که ما نداریم ولی مردم این دیار راهی یافتهاند که دستان کوتاه هم خرما را از نخل برداشت میکند.
بالا رفتن از نخلی که تنه ای به قطر نیم متر و ارتفاع ۱۵ متر دارد، خیلی سخت است و بسیاری از باغداران نیز از انجام آن عاجز هستند و افراد معدودی هستند که این مهارت را دارند.
عباس با خانواده مشغول کار است، خودش بالا میرود و خرما را میچیند، یکی برایش زنبیل میبندد و زنبیل را تعویض میکند، یکی خرمای ریخته شده و قابل استفاده زیر نخلها را جمع میکند، یکی خرما راه در کارتن میریزد و دیگری نیز خرما را بار ماشین میکند.
«پروند» را سفت دور خود و نخل میپیچد تا بتواند از نخل بالا برود. پاهایش را به کمر نخل زده و پله پله بالا می رود تا بالاخره به بالای نخل میرسد و برداشت را آغاز میکند.
با چند کلمه بالا رفتن از نخل را تعریف میکنم ولی حتی برای کسی که پائین ایستاده و او را میبیند، کاری پر از استرس و دلهره است و حتی یک متر بالا رفتن از نخل نیز بسیار سخت است.
«پَروَند» یا «پرونگ» کمربندی است که با یک طناب زخیم و یک سری الیاف پهن بافته شده و دور نخل بسته میشود تا کشاورز برای بالا رفتن از نخل از آن استفاده کند، برخی پروندها از الیاف و برگ درخت نخل و گاهی نیز از الیاف مصنوعی بافته می شود.
کشاورز پروند را دور خود و نخل می بندد تا هم کمکی باشد برای بالا رفتن از نخل، هم وقتی میخواهد خرما را بچیند برایش تکیهگاهی باشد و هم اینکه به نوعی امنیتش برای پرت نشدن از نخل را تضمین کند.
البته استفاده از پروند برای بالا رفتن و پائین آمدن از نخل آنقدر مهارت میخواهد که بسیاری از کشاورزان و باغداران نمیتوانند این کار را انجام دهند.
عباس حدود ۴۰ سال سن دارد و سالها است که از نخل بالا و پائین رفته است و دیگر استرسی برای این کار ندارد، همانطور که ما روی زمین راه میرویم، عباس از نخل بالا میرود و به بالای نخل میرسد.
هر نخل حدود ۶ تا ۹ «پَنگ» دارد که عباس با بالا رفتن از هر نخل همه این پنگها را با داس خود میبرد و با دو یا سه زنبیل به پائین میفرستد و بعد از بریدن آخرین پنگ، خود نیز به پائین میآید.
هر «پَنگ» دارای حدود ۵۰ ریس(رسته) است که به هر ریس حدود ۲۰ کله(عدد) خرما متصل است و وزن تقریب هر پنگ نیز بین ۶ تا ۱۲ کیلوگرم است.
در استان بوشهر به نخل، «مُخ» نیز گفته میشود. واحد شمارش نخلها «بُنِه» است و واحد شمارش تعداد خرما نیز «کله» است و البته واحد اصلی برای خرید و فروش خرما، کیلوگرم یا تن است.
عباس در حدود پنج دقیقه کل ثمر یک سال نخل را میچیند(در استان بوشهر به عمل چیدن محصول نخل، «بریدن» میگویند) و از نخل پائین میآید. بلافاصله از نخل همجوار بالا میرود تا سرنوشت نخل قبل را برایش رقم بزند.
داس تیزی دارد و با هر بار کشیدن، یک پنگ را از نخل جدا کرده و در زنبیلش میگذارد، برای بریدن هر پنگ، زنبلش را دقیقا زیر پنگ میگیرد تا تکانهای پنگ باعث ریختن خرما به روی زمین نشود.
پنگ اول و دوم را در یک زنبیل میگذارد و گویا زنبیل جایی برای پنگ سوم ندارد، با طناب مخصوصی که برای بالا و پائین کشیدن زنبیل دارد، زنبیل پر را به پائین میفرستد، افرادی که زیر نخل کار میکنند، زنبیل را از طناب باز میکنند و زنبیل دیگری را به طناب میبندند تا بالا بکشد و بقیه ثمر نخل را در آن بریزد.
حتی گره زدن زنبیل به طناب هم روش خاصی دارد، به رغم اینکه آنها به سرعت این کار را انجام میدهند، من از انجام آن عاجر هستم. این نوع گره علیرغم سادگی برای باز و بسته کردن، دارای استحکام زیادی برای تحمل بار زنبیلها است.
زنبیلها دارای زیباییهای خاص خود هستند، به صورت کامل از برگهای نخل بافته شدهاند و آنقدر استحکام دارند که سالهای سال ثمر نخلها را در خود جای می دهند.
زنبیل دوم به بالا میرسد و عباس این زنبیل را زیر پنگ سوم گذاشته و با داس، چوب یا دسته سومین پنگ را با یک حرکت داس قطع میکند.
پس از بریدن هر پنگ، چرخشی چند درجهای به دور نخل دارد تا به زیر پنگ دیگری برسد. پنگ چهارم را هم میبرد و انتظار دارم که زنبیل را به پائین بفرستد، ولی اینبار به سراغ پنگ پنجم میرود، گویا پنگ ۳ و ۴ آنقدر بزرگ نبودهاند که زنبیلش را پر کنند. زنبیل مجددا پائین آمده و زنبیلی خالی به بالا میرود.
دو پنگ باقیمانده را نیز در زنبیل سوم ریخته و پس از پائین فرستادن زنبیل، خود نیز به پائین میآید. پروند را باز میکند و به نخل بعدی رفته و پروند را دور خود و نخل میبندد و بالا رفته و باز هم همین کار را تکرار میکند.
برادرش زیر نخل ایستاده و هر زنبیل که به زمین میرسد، سریع خرماها را با تکانهای سریع پنگ، جدا کرده و داخل زنبیل میریزد، تا رسیدن زنبیل بعدی باید کل خرماها را از پنگ جدا کرده باشد تا از کار عقب نیفتد.
پنگهای خالی را که شاید تنها چند دانه خارَک(خرمای نارس که زردرنگ و برای برخی گونههای نخل قرمز رنگ است) داشته باشد روی زمین میاندازد. خرمای داخل زنبیل را در کارتن میریزد تا جابه جایی و حمل و نقل و نگهداری آنها راحتتر باشد.
عباس که از نخل پائین میآید، چند نفر برای جمعکردن خرماهایی که ممکن است از بالا به پائین افتاده باشد، میآیند و زیر نخل را جمع میکنند. زیر نخل خاک نرم است و خرماهایی که از این ارتفاع میافتند نیز معمولا سالم هستند.
زیر هر نخلی که برداشت آنها انجام شده، چند کارتن ۲۰ کیلویی خرما قرار دارد و در آخر کار این کارتنها بار ماشین میشوند و به انبار خرما میروند.
این کارهای سخت تنها ۱۵ دقیقه از کار در نخلستانها بود . اینجا روزی ۱۰ ساعت کار میکنند تا بتوانند محصول نخل خود را برداشت کنند. همین ۱۵ دقیقه کافی است تا تمام لباسم خیس عرق شود و از بس عرق از سر و رویم سرازیر شده، دیگر نتوانم چشمانم را باز کنم.
از آنها خداحافظی میکنم و به سمت ماشین برمیگردم. چند دقیقهای که کولر ماشین گرما را از یادم میبرد، باز هم به سختی کار عباس و دیگر کشاورزان فکر میکنم.
البته این کارهایی که گفتم تنها مربوط به بخش برداشت محصول بود. نخلداری کارهای سخت بسیار زیادی دارد. کاشتن نخل و رساندن آن به ثمردهی خود چندین سال کار سخت را طلب میکند که امروز و با این شرایط بیآبی دیگر خیلی سختتر و شاید محال شده است.
چه نخلهایی که کاشته شدند و باد گرم تابستان و بیآبیهای پیاپی چندماهه مجال رشد را از آنها گرفت و چندین سال تلاش یک کشاورز بر باد رفت.
نخلها را یکی یکی میبینم که بی آبی آنها را لاغرتر کرده است و ثمر آنها نیز تحت تاثیر قرار گرفته است. نخلهایی که محصولشان قیمت خوبی ندارد و صاحب آنها نیز افسرده و افسردهتر میشود. نخلهایی که نماد استقامت هستند ولی استقامت هم دیگر حدی دارد.
برای دیدن فیلم برداشت خرما اینجا کلیک کنید.
خبرنگار: سعید رضائی
نظر شما