به گزارش خبرنگار مهر، جمعی از فیلمسازان فیلم کوتاه با نگارش نامه ای خطاب به حجت الله ایوبی رییس سازمان سینمایی، آسیب فیلم کوتاه از برگزاری جشنواره های کوچک در حوزه فیلم کوتاه را یادآور شدند.
در متن این نامه که در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است، آمده است:
«بسمه تعالی
جناب آقای ایوبی ریاست محترم سازمان سینمایی و سمعی بصری وزات فرهنگ و ارشاد اسلامی
با عرض سلام و احترام
اگر نبود گوش شنوایی و اگر نبود چشم بینایی براستی که در نوشتن دل نوشته خود به خطا رفته بودیم.
دیوار کوتاه فیلم کوتاه
سالها است که میآیند و برگزار میشوند و میروند، ولی نه حضورشان احساس میشود و نه جایگاهی دارند. بدون این که پایه و اساس درستی داشته باشند، در بهترین حالتش یکی دو سالی عمر میکنند و میمیرند. تنها خاطرهای تلخ از بی مهری به فیلم کوتاه برایمان باقی می گذارند.
زنگ خطری که از زمان حذف فیلم کوتاه از جشنواره بین المللی فیلم فجر آغاز شد، بلندیاش اکنون گوشها را کر میکند و سودجویان عرصه هنر را برآن داشته تا از خلاء پیشآمده سوءاستفاده کنند و با برگزاری جشنواره هایی که نبودشان صد البته بهتر از بودنشان است، بر پیکر بیجان فیلم کوتاه بتازانند.
به راستی لزوم برگزاری چنین جشنوارههایی چیست؟ تا آنجا که در خاطر همه ماست این کشور جشنوارههای ریشهدار و قرص و محکم کم ندارد که شکر خدا هنوز به عمر خود ادامه می دهند و فیلمسازان فیلم کوتاه از حضورشان هر ساله بهرهمند می شوند. پس این سیاهی لشکران فرهنگ و هنر از کجا میآیند و چرا میآیند؟ دیر زمانی است، هستند به ظاهر هنردوستان و دلسوزانی که از طریق همین جشنوارهها و با فیلمهای کوتاه جمع کثیری از فیلمسازان (که هیچ دیواری به کوتاهی دیوارشان نیست) نردبامی ساختهاند برای بالا رفتن و دیده شدن.
با زحمتهایی که نکشیدهاند و با خون دلهایی که نخوردهاند، برای خود فرش قرمز پهن میکنند تا به خاطر همه آنچه وظیفه داشتهاند و نکردهاند به خود ببالند و زحمت و رنج همه مدیران لایقی را که آجری بر این دیوار نهاده اند ویران می کنند و خود را پرچم دار حرکتی عظیم می دانند تا بر دایره دوستان برون مرزی و درون مرزی خود بیفزایند.
چه بر سر فیلم کوتاه آمده که هرکسی که از راه میرسد و احساس میکند میتواند بودجهای دست و پا کند، اول به فکر بر پا کردن جشنواره فیلم کوتاه از نوع دست چندمش میافتد و بعد با بدترین شکلش آن را برگزار میکند؟ با چه زبانی باید گفت که ما فیلمسازان فیلم کوتاه نه دوست داریم و نه اشتیاق حضور در چنین جشنوارههایی، که آب ندیده خود را مهیای شنا کنیم. تا هستند چنین محافلی که کمر به نابودی فیلم کوتاه بستهاند و تا زمانی که نقد کردن به معنای نابود کردن است، داستان همین است. اگر به تعداد مشتاقان برپایی جشنوارههای ریز و درشت، سرمایهگذار مشتاق هم یافت میشد و اگر حداقل بودجه دریافتی آنها با موضوعات مختلف در مسیر تولید قرار میگرفت، یقینا فیلم کوتاه اکنون جایگاه بهتری داشت. واقعا بودن و یا نبودن چنین جشنوارههایی چه تأثیری در ارتقاء و پویایی فیلم کوتاه و در نگاه کلانتر، فرهنگ و هنر این سرزمین دارد؟
آیا بهتر نیست مراکز دولتی و نیمه دولتی پیش از توجه و ارسال فیلمها به دبیرخانههای اجارهای این گونه جشنوارهها نسبت به کیفیت و رتبه آنها اطمینان حاصل نمایند؟
آیا با وجود به تصویب رسیدن آیین نامه نحوه صدور مجوز برگزاری و نظارت بر جشنواره ها و مجامع سینمایی جهت صدور مجوز برپایی محافل این چنینی، انتخاب عنوانی زیبا و بودجه لازم، کافی است؟
آیا در انتخاب کادر برگزاری که در راس آنها دبیر جشنواره قرار دارد، بر اساس ماده ۱۲ این آیین نامه، به این امر توجه میشود که دوستان از تجربه لازم و صلاحیت فردی جهت برپایی این جشنواره برخوردارند یا خیر؟
آیا بر اساس ماده ۱۷ به نحوه برگزاری و کیفیت برپایی این جشنوارهها نظارتی صورت میگیرد؟
آیا بر اساس ماده ۱۸ و ۲۸، جشنواره ها موظف به اعلام جوایز خود در آیین نامه جشنواره سه ماه پیش از برگزاری آن نیستند؟ و آیا قرار بر این نیست که جوایز متناسب با شأن و مقام برگزیدگان هرجشنواره اهداء شود و به راستی به دست آنها برسد؟
آیا بنا به استناد ماده ۲۴، اطلاع رسانی در تمامی مراحل برگزاری جشنواره مربوطه بطور دقیق از حداقل وظایف کادر برگزاری آن نیست؟ (نه این که شما دو هفته پس از برگزاری جشنواره، بطور اتفاقی از حضور فیلمتان و کسب جایزه آن مطلع شوید)
آیا عدم تماس با سازندگان اثر به بهانه نداشتن شماره از آنها توجیه قابل قبولی است؟
اگر قرار بر این باشد که عزیزان برگزار کننده کم و کاستیها و نابلدیهای خود را به بهانه نداشتن بودجه کافی توجیه نمایند، واقعا چه لزومی به برپایی آن است؟ آیا این جشنوارهها جز این که موجب سلب اعتماد فیلمسازان نسبت به دیگر جشنوارههای معتبر و صاحب نام این سرزمین شوند (که وجودشان موهبتی است و موجب دیده شدن فیلم های کوتاه)، و تیشه به ریشه فیلم کوتاه بزنند کار دیگری دارند؟ شاید وقت آن رسیده که با صدای بلند به برگزارکنندگان این گونه جشنوارهها بگوییم: ما را به خیر شما امید نیست، لطفا شر مرسانید.
فرهنگ آدمیت، مصطفی آل احمد، فرشید اخلاقی پور، محمد ارژنگ، جمال اسکویی، مریم اسمی خانی، اشکان اشکانی، علی اعلایی، احمد افشار، مسعود امینی تیرانی، کیارش انوری، آرش انیسی، مریم اورنگ، آرمین ایثاریان، ابراهیم ایرج زاد، مجید برزگر، هادی بهروز، امین پور برقی، مجید پیل افکن، آیدا تاتاری، علی تاجیک، امیر توده روستا، رقیه توکلی، کامران جاهدی، محمد رضا جهان پناه، مسعود حاتمی، محمد حدادی، الهام حسین زاده، آتبین حسینی، منصور حیدری، بهمن دادفر، محمد رسولی، علی رشید فر، حسن رشید قامت، مهدی رضایی، حسین ریگی، ایرج سالاروند، محمد رضا سرمدی، محمد حسن شاه محمدی، سالم صلواتی، نوید صولتی، ابوذر ضرابی، حسین ضیاء، نیما عباسپور، مرتضی علی عباس میرزایی، امید عبدالهی، رضا عبیات، فرود عوض پور، صدف فروغی، کاوه قهرمان، وریا گلزاریان، کریم لک زاده، حمید رضا لطفیان، علی مردمی، نوشین معراجی، اسماعیل منصف، امیر موسوی، روح الله مولوی، شهرام میراب اقدم، نظیر میرزایی، سیدجواد میرهاشمی، پیمان نهان قدرتی، حامد ناصری مقدم، محمد رضا نجفی، اعظم نجفیان، علی نجفی، علیرضا نسایی، نقی نعمتی، سعید نوری، رضا نوروزی گوهر طوفان نهان قدرتی، امیر علی ویسی، مرتضی هدایی.»
نظر شما