به گزارش خبرنگار مهر، تیم امید امیدوارانه قهرمان غرب آسیا شد اما ناامیدانه خاکپور را به نظاره نشست که رفتار مد امروز را تکرار کرده و استعفا کند. ناظم الشریعه هم در تیم ملی فوتسال استعفا داد. او هم بابی را باز کرد که همه میدانستند یک شو و نمایش است و برای گرفتن امتیازهای بیشتر، چون اصلا از میان حرفهایشان مشخص نبود که چه میخواهند.
خاکپور هم به درستی مشخص نبود چه میخواست، او گاهی از کاشانی گلایه دارد، برخی مواقع از فدراسیون و البته ممکن است که خاکپور با همین قهرمانی کوچک سقف آرزوهای خود را لبریز دیده و میخواست برود. هر چه هست اما خوب نیست. پیراهن تیم ملی ایران، عنوان تیم ملی ایران و مربیگری در هر تیمی که با نام ایران مزین شده موضوع کوچکی نیست که آن را رها کنند و بروند آنهم به سرعت و با اولین اتفاق کوچک.
در واقع آنها استعفا کردن را وسیله ای کردهاند برای گرفتن امتیاز. ناظم الشریعه که با این استعفا به جنگ رقبای خود رفت و خاکپور هم شاید چنین کاری را در روزهایی انجام داد که برخی از قطبی یعنی دوست حبیب کاشانی برای تیم امید نام میبردند.
در این میان گمانه زنی های زیادی دیگری هم وجود دارد مثلا اینکه خاکپور میخواست تکلیف خودش را با کیروش روشن کند و بالاخره بازیکنانی را که احتیاج دارد از کیروش بگیرد. هر چه باشد به هر حال استعفا کردن از تیم ملی کار درستی نیست، استعفا متعلق به زمانی است که میخواهی بروی و پشت سرت را هم نگاه نکنی، نه وسیلهای برای گرفتن امتیاز یا فرار با روزنه امید.
سرمربیان تیم امید و البته فوتسال مردان این موضوع را باب کرده اند که باب خوبی نیست و باید بسته شود. تیمهای ملی جای کشمکش و زورآزمایی با نیروی افکار عمومی نیست.
نظر شما