*خبرگزاري "مهر" - گروه فرهنگ و هنر : آقاي دكتر پورحسين، با توجه به اينكه شبكه دو در ميان شبكهها به عنوان يك شبكه فرهنگي تعريف شده، فكر ميكنيد از زمان حضور شما به عنوان مدير اين شبكه تا چه حد شبكه دو به رسالت خود عمل كرده و آيا سياستهايي كه در اين شبكه در عرصه فرهنگ و هنر در نظر داشتيد تا متمايزكننده شبكه با ديگر شبكهها باشد، اعمال شده يا نه؟
- دكتر رضا پورحسين: شبكه دو از قبل به عنوان شبكه فرهنگي و آموزشي مطرح شده بود. بنابراين برنامه ها در راستاي اين تعريف ساخته مي شد. اما از زماني كه شبكه آموزش راه افتاد، ماموريت آموزشي شبكه دو برداشته شد و در تعريف جديد شبكه دو سيما به عنوان شبكه فرهنگي معرفي شد و به اين عنوان هم نامگذاري شد. تعريف مابقي شبكه ها هم مشخص شد. شبكه يك شبكه ملي، شبكه دو شبكه فرهنگي، شبكه سه شبكه جوان، شبكه چهار شبكه فرهيختگان و شبكه پنج شبكه تهران. همچنين از زماني كه من به شبكه دو سيما آمدم، يكي از كارهاي اساسي ام اين بود كه شبكه را به ماموريت ترسيمشده نزديكتر كنم، گرچه از قبل هم اين نزديكي وجود داشت و مديران قبلي هم سعي كرده بودند كه وجه شبكه را فرهنگي كنند، اما من احساس كردم كه بايد اهتمام بيشتري به خرج داد، يعني بايد به ماموريت اصلي كه ارائه برنامه هاي فرهنگي است، بيشتر نزديك شويم. به همين دليل بحث هاي زيادي در اين رابطه داشتيم. به عنوان نمونه منظور از فرهنگ چيست؟ اگر مي گوييم شبكه دو شبكه فرهنگي است، ابتدا بايد اين تعريف را مشخص كنيم. اگر معني فرهنگ را خيلي گسترده تر در نظر بگيريم موضوعات زيادي در اين شبكه قرار مي گيرد كه شامل اقتصاد، اجتماع، مسائل تربيتي، سلامت و بهداشت است كه بايد در فرهنگ ايجاد شود. به همين دليل بايد معني تسهيلشده تري از فرهنگ به دست بياوريم. بنابراين با اين رويكرد در مقوله فرهنگ، تعاريف را در مباحث ارتباطات، ادبياتي و هنر متمركز كرديم. در مجموع مخاطبان ما از همه سنين و صنوف است، اما تاكيد شبكه دو سيما به رده سني كودك و نوجوان بيشتر بود. به عبارتي ديگر قصد داشتيم اهميت بيشتري به مخاطبان كودك و نوجوان بدهيم، اگر چه شبكه دو سيما از گذشته هم در ميان كودكان و نوجوانان، بهترين برنامه هاي تلويزيون را ارائه داده بود. بنابراين ما سعي كرديم اين فاخر بودن حفظ شود. اما در پاسخ به سئوال شما كه تا چه حد به تعريف شبكه فرهنگي نزديك هستيم، قاعدتا وضعيت ما در حد خيلي ايده آل نيست. به عنوان نمونه در مباحث ادبيات خوب كار كرديم، گرچه هنوز جاي كار داريم، اما در حوزه موسيقي خيلي كمتر كار كرديم، شايد دلايلي هم داشته است كه اگر آسيب شناسي شود، مشخص مي شود كه چرا درعرصه موسيقي كمتر كار شده است. در ميان معرفي هنرها سعي كرديم تمام وجوه هنر چون هنرهاي نمايشي و تجسمي را مطرح كنيم. همچنين تلاش داشتيم كه به ادبيات بپردازيم. علاوه بر آن بحث ارتباطات را از اين جهت مطرح كردم كه ارتباطات به عنوان علم فراگير و يك مهارت در صحنه زندگي فردي و اجتماعي فرهنگ سازي مي كند، يعني علم ميان رشته اي است كه مي تواند به عنوان يك حركت فرهنگي و فرهنگساز قلمداد شود. در مجموع درصدد رسيدن به ماموريت اين شبكه هستيم. گرچه به وضع ايده آل نرسيده ايم، ولي اهتمام ما اين است كه به اين وضعيت برسيم.
* اگر بخواهيد معدل يا درصدي از ميزان رسيدن شبكه دو سيما به ايدهآل ارائه دهيد، چه معدلي خواهيد داد؟ چرا هنوز به ايدهآلهايي كه در نظر داشتيد، نرسيدهايد؟
- اگر بخواهم معدلي از برنامههاي شبكه دو ارائه دهم، اين شبكه 70 تا 75 درصد شبكه فرهنگي است. من فكر مي كنم اين سهم حداقل بايد به 90 درصد برسد. يكي از دلايلي كه باعث شده هنوز شبكه دو به ايده آل هايي كه در نظر داشته نرسد، مسائل روزمره و مبتلا به جامعه است. شبكه دو، شبكه فراگيري به لحاظ پوشش جغرافيايي و جمعيتي است و لزوما از برخي از مسائل سياسي، اقتصادي و ... نمي تواند دور باشد. از آنجا كه اين مسائل هميشه مطرح است و حجم بالايي هم در جامعه ما دارد، به طبع بخشي از برنامه هاي شبكه دو به پرداختن به اين مسائل اختصاص پيدا مي كند. البته من معتقدم اين مقوله ها را نمي توان تفكيك كرد و نمي توانيم بگويم كه يك جنبه محض اجتماعي داريم كه سياسي نيست يا يك جنبه محض سياسي داريم كه فرهنگي نيست. در مجموع به راحتي نمي توان اين مساله را تفكيك كرد. البته مساله مهم اين است كه جهت ساختن برنامه ها در شبكه دو سيما فرهنگي باشد. علاوه بر آن به مقوله هاي خاص فرهنگي چون هنر و ادبيات بيشتر از شبكه هاي ديگر بپردازد.
* شما اشاره كرديد كه شبكه دو 70 تا 75 درصد به ايدهآلهايش رسيده، در حالي كه آمار نظرسنجيهاي سيما اينطور نشان نميدهد و شبكه دو مخاطبان زيادي ندارد، براي افزايش مخاطبان چه راهكاري داريد؟
- احتمالاً شما از آخرين نظرسنجي هاي سازمان مطلع نيستيد.
* نظرسنجي هاي سيما نشان داده كه برنامه هاي شبكه تهران و شبكه سوم به ترتيب پربيننده ترين شبكه هاي سيما هستند و شبكه دو بيننده زيادي ندارد، نظرسنجي سيما را قبول نداريد؟
- درحال حاضر شبكه دو با شبكه يك رقابت مي كند. شبكه سه ميزان بينندگانش زياد است، ولي شبكه دو هم مخاطبان خوبي دارد. البته ميزان مخاطبان هميشگي نيست. به عنوان نمونه برخي از كارهاي نمايشي شبكه دو چون "او يك فرشته بود" در حدود 90 درصد مخاطب داشته است يا مجموعه "حس سوم" كه از چندي پيش پخش آن از شبكه دو شروع شده در حدود 85 درصد مخاطب دارد. در مجموع شبكه دو به عنوان شبكه اي در سطح ملي هميشه مطرح بوده است.
* آمار دقيق و كلي از برنامه هاي شبكه دو داريد؟
- شبكه دو برنامه هاي متنوعي ارائه مي دهد كه بينندگان زيادي هم دارد. البته اين مساله در تمام شبكه ها صدق پيدا مي كند كه برنامه هايي خاصي پخش مي كنند كه مخاطبان بسياري هم دارند. در مجموع ميزان بينندگان برنامه ها در تمام شبكه ها يكسان نيست. در حال حاضر بينندگان برنامه هاي كودك و نوجوان شبكه دو سيما زياد است، جز طنزهاي نود قسمتي شبكه سه، در حال حاضر برنامه هاي نمايشي شبكه دو سيما در رديف اول است. شبكه دو و يك به عنوان شبكه هاي ملي درحال رقابت هستند. به عنوان نمونه برنامه "فيتيله جمعه تعطيله" به عنوان بهترين برنامه كودك شبكه دو سيماست. در مجموع برنامه هاي نمايشي در تمام شبكه ها فراز و نشيب دارد و اين مساله نشان مي دهد كه رقابت سنگين است و طبعا مخاطب هم نازك انديش و تيز است و هر برنامه اي را به راحتي نمي پسندد. البته راديو و تلويزيون براي مخاطبان برنامه مي سازد، ولي ميزان بيننده لزوما به معناي خوب و درست بودن برنامه نيست. اين مساله نبايد اشتباه شود. به عنوان نمونه برنامه هايي در شبكه چهار داريم كه تنها چهار درصد مخاطب دارد، در حالي كه برنامه بسيار خوب و نافذي است.
* البته آقاي دكتر بايد قبول كرد كه شبكه چهار، شبكه اي براي مخاطبان خاص و فرهيختگان است، اما شبكه دوم، شبكه فراگيري است و به عنوان شبكه ملي مطرح است؟
- من مثال زدم. به عنوان نمونه در شبكه دو ممكن است برنامه خاصي پخش شود كه به دلايل زيادي ممكن است بيننده زيادي نداشته باشد، ولي اين دليل نمي شود كه بگويم اين برنامه چون پرمخاطب نبوده، به همين دليل برنامه خوبي نبوده است. اگر چه بايد سعي كرد هرگونه محتوايي را در بهترين ساختار ارائه كرد، لاجرم فعلاً نمي توانيم براي همه محتواها اين كار را انجام دهيم. در مجموع در شبكه دو برنامه هاي شاخص داريم كه بيننده بالايي دارد، البته نمي خواهم بگويم اول يا دوم است. فقط مي گويم كه در برنامه هاي موجود تلويزيون برنامه هاي شاخص در تمام شبكه ها است و پخش مي شود. به عنوان نمونه در سال 82 و 83 بيشترين تماس تلفني در كل صدا و سيما مربوط به برنامه "هزار راه نرفته" به عنوان بهترين برنامه مستند بود يا برنامه "صندلي داغ"، پربيننده است. علاوه بر آن جشنواره سينمايي و برنامه هاي كودك چون "موج نو" و "بيدار شو آفتاب شد" پرمخاطب است. حتي برنامه "بيدار شو آفتاب شد" با وجود اين كه ساعت شش و نيم صبح است، اما پربيننده است. همچنين سريال هاي پربيننده زياد داريم.
* با اين تعريفي كه شما به آن اشاره كرديد يعني نبايد به آمار توجه كرد؟
- آمار مهم است، اما تنها عامل تعيين كننده نيست. به عنوان مثال برنامه "سينماي ديگر" كه از شبكه دو پخش مي شود درباره فيلم هاي كوتاه و مستند تجربي است. مخاطب اين برنامه همه مردم نخواهند بود، اما اين برنامه يكي از جريان سازترين برنامه هاي سينمايي و مستند است. ممكن است مخاطب به اندازه يك كار نود قسمتي نباشد، اما ميزان تاثيرگذاري فرهنگي آن قابل مقايسه نيست. همچنين برنامه "سينماي ديگر" بستر آموزشي و دانشگاه پرورش دهنده است. در حال حاضر برنامه هاي شبكه دو پربيننده است و برخي سريال ها در مقام اول قرار گرفته است. گرچه اين وضعيت ايده آل نيست، ولي ما به سمت بهترشدن حركت مي كنيم. در مجموع وضعيت شبكه دو در حال حاضر وضعيت راضي كننده اي است. اما بايد حركت را پرشتاب تر كنيم و در جهت بالا رفتن كيفيت و جذاب شدن برنامه ها حركت كنيم.
* آقاي دكتر شما در صحبتهايتان اشاره كرديد كه به مخاطب كودك و نوجوان توجه زيادي دارد و برنامه "فيتيله جمعه تعطيله" جزو برنامه هاي پرمخاطب است، اما اين برنامه با اجراي آقاي قناد همان ساختار زمان كودكي ما را دارد، آيا در ساخت برنامه هاي كودك از روانشناسان و جامعه شناسان استفاده مي كنيد؟
- به نظر من برنامه "فيتيله جمعه تعطيله" ساختار گذشته را ندارد.
* ولي حرف ها و پلاتوها تكراري است و با همان روند گذشته اجرا مي شود؟
- من اعتقاد ندارم حرف هايي كه در قالب بازي هاي آن سه نفر مطرح مي شود، تكراري باشد. اين نوع اجرا از دو سال پيش شروع شده است و بچه ها هم استقبال كرده اند. البته قبول دارم كه پلاتوها و مجري ها يكسان است و بايد تفاوتي نسبت به گذشته پيدا كند. همچنين فراموش نكنيد شما بزرگ شده ايد و بچه هاي كوچكتر حق دارند اين برنامه ها را ببينند. علاوه بر آن مطرح كردن حرف هاي نوتر و به روز، حرف درستي است و من با شما موافقم، اما محتوا مي تواند همان باشد، ولي با ساختاري جذاب تر. ما سعي مي كنيم در ساخت برنامه هاي كودك از جامعه شناس و روانشناس هم استفاده كنيم. البته بايد قبول كرد كه در ارتباط با ساخت برنامه هاي كودك در تلويزيون مشكل داريم. به نظرم برنامه هاي بسيارجذاب كودك در قالب انيميشن مطرح مي شود. در واقع انيميشن مي تواند حرف هاي جدي تر بزند و تاثير بيشتري روي كودكان داشته باشد، اما ساخت انيميشن پرهزينه است. اگر بخواهيم از بهترين قالب انيمشن وعروسك براي برنامه هاي كودك شبكه يك، دو و تهران استفاده كنيم، سازمان بايد كلي هزينه كند و اين هزينه ها در توان صدا و سيما نيست. در مجموع بودجه فرهنگي هم تا اين حد اختصاص پيدا نمي كند.
* به همين دليل برنامه سازان كودك به ساخت برنامه هاي ساده رو مي آورند؟
- مسلماً وقتي بودجه خاصي به برنامه هاي كودك از سوي دولت اختصاص داده نشود، برنامه سازان كودك به ساخت برنامه هاي ساده مراجعه مي كنند، برنامه هايي كه در كنار مجري يك عروسك هم هست. اين برنامه ها ممكن است براي بچه ها جذاب باشد، اما به اندازه انيميشن نافذ نيست. در مجموع سرمايه گذاري براي ساخت برنامه هاي كودكان و نوجوان بايد چندين برابر از آنچه اكنون هست، بيشتر باشد. شما كاملاً صحيح اشاره كرديد، چرا كه توقعات بچه ها فرق كرده است. در حال حاضر بچه ها با مديوم هاي مختلفي چون بازي هاي رايانه اي و اينترنت آشنا هستند. بنابراين سليقهها متفاوت شده است. آنها اين نوع پلاتوها را نمي پذيرند، اما زمان كودكي من و شما اين برنامه ها جذاب بود، چرا كه چيز ديگري نبود.
* شبكه دو براي جذابيت برنامه هاي كودك چه سياستي را در نظر دارد؟
- اگر به لحاظ امكانات مالي تامين شويم، مسلماً به سمت جذابتر كردن برنامه ها حركت خواهيم كرد. در حال حاضر مركزي به نام صبا برنامه هاي انيميشن را براي سيما مي سازد. در مجموع كارهاي كودك بايد از جهت گيري هوشمندي برخوردار باشد و ما بايد روي مهارت هاي درون فردي بچه ها كار كنيم و اين جهت گيري در تقويت اعتماد به نفس باشد. همچنين ما سعي كرده ايم بچه ها را از طريق برنامه هاي نمايشي با اصالت هاي ايراني و اسلامي آشنا كنيم. به عنوان نمونه برنامه "عكاسخانه" حكايت هاي موجود در ادبيات را در قالب نمايش براي نوجوانان ارائه مي كند، حتي اين برنامه بينندگان بزرگسال هم پيدا كرده است. بچه ها حق دارند با داشته هاي بومي و فرهنگي خود آشنا شوند و در اين صورت موفق مي شوند. همچنين موظف هستيم كه روحيه علم گرايي را در بچه ها به وجود بياوريم، به همين دليل بايد از هنرمندان، روانشناسان، جامعه شناسان وعلماي تعليم و تربيت بهره بگيريم و در قالب هاي نمايشي و غيرنمايشي عرضه كنيم. البته بهتر است مفاهيم نمايشي باشد. در مجموع شبكه دو در برنامه هاي كودك نوجوان به مرزهاي خوبي رسيده است اما بايد بيشتر كار كنيم.
ادامه دارد ...
نظر شما