به گزارش خبرگزاری مهر، فصلنامه علمی پژوهشی «اندیشه های نوین تربیتی» به مدیرمسئولی دكتر سعيد رضايي شریفآبادی و سردبیری دكتر طيبه ماهروزاده به شماره دوم از دورۀ یازدهم رسید. این فصلنامه که در پی اهدافی چون اشاعه و گسترش دانش علوم تربیتی، انتشار یافتهها و نظریات جدید و فراهم آوردن زمینه لازم برای تبادل آرا و اندیشهها در مسائل، محورها و ابعاد علوم تربیتی است، با همکاری انجمن ایرانی تعلیم و تربیت منتشر میشود. متن کامل هفت اثر پژوهشی این شماره از «اندیشه های نوین تربیتی» در تارنمای رسمی نشریه (jontoe.alzahra.ac.ir) پیش روی دانشپژوهان قرار گرفته است. در زیر چکیده این مقالات را از نظر میگذرانید:
نقش متغیرهای کارایی خانواده، حرمت خود، خودکارآمدی و شخصیت در پیشبینی انگیزش پیشرفت تحصیلی
محمود نجفی؛ غلامرضا دهشیری؛ محمدعلی محمدی فر؛ سولماز دبیری؛ نصرت جعفری
این پژوهش با هدف بررسي نقش متغيرهاي كارايي خانواده، حرمت خود، خودكارآمدي و شخصيت در انگيزش پيشرفت تحصيلي در دانش آموزان انجام شده است. روش پژوهش توصيفي- همبستگي بود. جامعه آماري كليه دانش آموزان مشغول به تحصيل در دوره متوسطه شهر سمنان در سال تحصيلي ۱۳۹۰ بودند. ۴۰۰ دانشآموز دوره دبيرستان از شهر سمنان با روش نمونهگیری تصادفي خوشهای انتخاب شدند. پرسشنامههای پژوهش شامل پرسشنامه انگيزش پيشرفت تحصيلي بحراني (۱۳۷۲)، خودكارآمدي شوارزر و جروسالم (۱۹۸۱)، حرمت خود روزنبرگ (۱۹۶۵)، كارايي خانواده نجاريان (۱۳۷۴) و شخصيت آيزنگ- فرم كوتاه (۱۹۸۵) بود. نتايج نشان داد كه بين انگيزش پيشرفت تحصيلي با كارآيي خانواده و مؤلفههای آن، حرمت خود، برونگرایی و خودكارآمدي رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنين بين روان رنجور خويي با انگيزش پيشرفت تحصيلي رابطه منفي معنادار وجود دارد. نتايج رگرسيون گامبهگام نشان داد كه كارآيي خانواده، خودكارآمدي، برونگرایی، حرمت خود و روان رنجور خويي به ترتيب نقش مهم و معناداري در تبيين انگيزش پيشرفت تحصيلي دارند. درمجموع اين متغيرها ۳۳% از واريانس انگيزش پيشرفت تحصيلي را تبيين میکنند. بنابراين، در افزايش انگيزش تحصيلي بايد اين متغيرها را در برنامهریزی و سیاستهای آموزشي و پرورشي مدنظر قرارداد.
بررسي تأثير مدارس هوشمند بر اضطراب رايانه، خودتنظيمي و عملكرد تحصيلي دانشآموزان دبيرستاني و مقايسه آن با مدارس غیرهوشمند
عليرضا بخشايش، سيده سمانه جسماني، سيد عليرضا افشاني
هدف پژوهش حاضر بررسي تأثير مدارس هوشمند بر اضطراب رايانه، خودتنظيمي و عملكرد تحصيلي دانشآموزان دبيرستاني و مقايسه آن با مدارس غیرهوشمند بود. بدين منظور با بهرهگيري از روش علي- مقايسهاي، اطلاعات با استفاده از ۳ پرسشنامه اضطراب رايانه CARS، خودتنظيمي بوفارد و عملكرد تحصيلي درتاج جمعآوری شد. جامعه آماري شامل كليه دانشآموزان پايه اول دبيرستان شهر يزد در سال تحصيلي ۹۲-۱۳۹۱ بود. نمونه پژوهش شامل ۱۰۲ دانشآموز مدارس هوشمند بودند كه به روش تمامشماري و ۱۰۲ دانشآموز مدارس غيرهوشمند كه به شيوه همتاسازي (بر اساس جنس، تحصيلات والدين و وضعيت اقتصادي) انتخاب شدند. تجزیهوتحلیل دادهها در دو سطح توصيفي و استنباطي انجام شد. يافتهها نشان دادند كه بين مدارس هوشمند و غيرهوشمند در متغيرهاي اضطراب رايانه، خودتنظيمي و عملكرد تحصيلي تفاوت وجود دارد. بين متغيرهاي خودتنظيمي و عملكرد تحصيلي رابطه مثبت و معناداري وجود دارد، بين متغيرهاي خودتنظيمي و اضطراب رايانه رابطه منفي و معناداري وجود دارد ولی بين اضطراب رايانه و عملكرد تحصيلي رابطه معناداري بهدست نيامد. در نتيجه كاربرد فناوري جديد در مدارس هوشمند مي تواند بسياري از مشكلات آموزشي را حل كند.
بررسي رابطه بين رفتار اطلاعيابي در وب و تفكر انتقادي مطالعه موردي: دانشجويان كارشناسي ارشد دانشگاه الزهرا (س)
امير غائبي، ربابه اميري پري
هدف پژوهش حاضر بررسي رابطه رفتار اطلاعیابی در وب و مهارتهای تفكر انتقادي دانشجويان كارشناسي ارشد دانشگاه الزهرا (س) در سال تحصيلي ۹۱-۱۳۹۰ بود. اين پژوهش به روش كمي و به صورت پيمايشي انجام شد و از طريق نمونهگیری طبقهاي تصادفي، تعداد ۲۱۲ نفر بهعنوان نمونه بررسي شدند. ابزار پژوهش دو پرسشنامه آزمون مهارتهاي تفكر انتقادي كاليفرنيا فرم ب و پرسشنامه محقق ساخته در ارتباط با رفتار اطلاعیابی در وب بر اساس مدل مهو و تيبو (۲۰۰۳) بود. یافتهها نشان داد كه رابطه معناداري بين مهارتهاي تفكر انتقادي و رفتار اطلاعيابي دانشجويان در وب وجود ندارد و سطح تفكر انتقادي دانشجويان در ۸ دانشكده يكسان، اما رفتار اطلاعيابي آنها متفاوت است. نتايج ديگر پژوهش اين بود كه دانشجويان به ميزان زيادي از اينترنت/وب استفاده ميكنند و در فرايند اطلاعيابي خود، فعاليتهاي متنوعي را به كار ميگيرند. فعاليتهاي آنها عبارت از شروع (شناسايي موضوع و يافتن منابع)، پيونديابي، مرور، نظارت، تمايز، استخراج و شبکهسازی، تأیید و مديريت اطلاعات است. همچنين ميانگين مهارتهای تفكر انتقادي ۱۲.۸۷ به دست آمد كه نشان از ضعف اين مهارتها دارد.
تبيين نقاط قوت و ضعف كاربرد فنآوري اطلاعات و ارتباطات (فاوا) از منظر خاستگاه برنامه درسي
پروين صمدي، مريم احمدي
در اين پژوهش نقاط قوت و ضعف كاربرد فناوري اطلاعات و ارتباطات از منظر خاستگاه برنامه درسي (تمركز و عدم تمركز) بررسي شد. طرح پژوهش در حيطه تحقيقات توصيفي و از نوع زمینهیابی بود. جامعه آماري پژوهش حاضر كليه اساتيد و متخصصان برنامهريزي درسي دانشگاههاي الزهراء (س)، علامه طباطبايي، تربیتمعلم، شهيد بهشتي، دانشگاه تهران، تربيت مدرس و دانشگاه شاهد را شامل میشد كه عضو انجمن مطالعات و برنامه درسي ايران بودند كه حدود ۵۰ نفر را دربرمی گيرد كه از اين تعداد ۳۰ نفر بهعنوان حجم نمونه مكفي به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شد. براي جمعآوری نظرات متخصصان برنامهريزي درسي از دو پرسشنامه ۱۷ و ۲۵ سؤالی استفاده شد. یافتهها نشان داد از جمله عمدهترين نقاط قوت كاربرد فناوري اطلاعات و ارتباطات در برنامه درسي متمركز؛ افزايش سرعت دستيابي به اطلاعات مورد نياز فراگيران، بهبود فعالیتهای ياددهي – يادگيري بود و نقاط ضعف كاربرد فاوا در برنامه درسي متمركز؛ كاهش انعطافپذیری در برنامه درسي، محدوديت زماني در فرايند يادگيري و... بود. همچنين ازجمله عمدهترین نقاط قوت كاربرد فاوا در برنامه درسي غیرمتمرکز؛ كاهش نابرابریهای آموزشي، ايجاد امكان يادگيري شخصي و تجربه دستاول، آزادي و استقلال يادگيرنده و... است و از نقاط ضعف كاربرد فاوا در برنامه درسي غيرمتمركز میتوان به كمبود امكانات سختافزار (دستگاهها، شبکهها و...) و نرمافزاری، كمبود نيروي انساني متخصص در زمينه نرمافزارهای آموزشي كاربردي و... اشاره کرد.
الگوي مشاورهای خودپنداره تألهمحور مبتني بر مباني انسانشناسی اسلامي (ديدگاه جوادي آملي)
زهراسادات پورسيدآقايي، معصومه اسمعيلي، احمد برجعلي، كيومرث فرحبخش
خودپنداره، انگيزه قوي در رفتار فرد است. عمل و رفتار فرد مطابقت دارد با اينكه او در آن زمان، خويش را چگونه ميبيند. روان شناسان تحولي معتقد هستند باورها و عقايد ايدئولوژيك فرد از عوامل بنيادي در تشكيل خودپنداره اي قوي و منسجم است. با توجه به اينكه مباني فلسفي و انسان شناختي، اساس شکلگیری اعتقادات ايدئولوژيك فرد هستند؛ لذا بررسي مباني انسانشناسی از طريق تأثیرگذاری بر برنامههای پژوهشي علوم تربيتي و روانشناسی و همچنين بهطور مستقيم براي اصلاحات پيش برنده نظام آموزشي کمککننده است و میتواند به ايجاد زمینهای مناسب براي توسعه مستمر نوآوریهای آموزشي تبديل شود و راهبردهاي نوآوري آموزشي نيز درصورتیکه فارغ از بازنگري در زیرساختهای نظري باشد تنها تغييرات محدودي را میتواند پديد آورد. به همين دليل محققان در اين پژوهش با قرار دادن فلسفه اسلامي (مباني انسانشناسی جوادي آملي) بهعنوان زيرساخت علوم تربيتي و روانشناسی به طراحي الگوي خودپنداره مبتني بر آن اقدام کردهاند؛ تا زمينه براي اصلاحات اساسي و بومي در روانشناسی و علوم تربيتي فراهم شود. منبع يا جامعه اين پژوهش كليه کتابهای جوادي آملي بود كه از سال ۱۳۷۲ تا سال ۱۳۹۱ منتشر شده است. اين پژوهش در قالب روش هرمنوتيك [۱] انجام شد كه از انواع روشهای كيفي است. نتايج اين پژوهش، الگوي مشاورهای خودپنداره تاله محور را متشكل از سه محور اصلي فرايند، محتوا و فنون ارائه داده است كه هركدام نيز شامل زير مقولههای مختص خود است.
واكاوي انتقادي رابطه استاد- دانشجو در فرايند پایاننامه نويسي؛ از منظر دانشجو: (رشته فلسفه تعليم و تربيت)
احمد بنياسدي، سعيد ضرغامي
این پژوهش با رويكردي كيفي به واكاوي مسائل و معضلاتِ ارتباط دانشجويان با اساتيدِ راهنما و مشاور در فرايند پایاننامه نويسي پرداخته است. با توجه به سلطهخيز بودن اين رابطه، روش هرمنوتيك انتقادي براي تحليل دادههای پژوهش برگزيده شد. با رعايت كامل اصول اخلاقي و حرفهای پژوهش كيفي، با ۱۴ نفر از دانشجويان مقاطع كارشناسي ارشد و دكتري رشته فلسفه تعليم و تربيت كه حداقل يك ترم از تصويب پیشنهاد آنها میگذشت، مصاحبههایی انجام شد. در نهايت دادههای پژوهش پيرامون سه مقوله دانشجو، استاد و فضاي تعامل استاد و دانشجو تحليل شد. با توجه به نارضايتي اكثر مصاحبهشوندگان از اين فرايند، در پايان پيشنهاد شد ضمن تقويت بنيه پژوهشي و مهارتي دانشجويان قبل از درگير شدن در اين فرايند، حيطه اختيارات و وظايف هركدام از طرفين اين رابطه دقيق و شفافتر تبيين شود تا ضمن جلوگيري از سردرگمیها و انتظارات بیمورد، زمينه مطالبهگري قانوني براي طرفين نيز فراهم آيد.
رابطه الكسي تايمي و منبع كنترل با تيپ شخصيتي D در دانشجويان
سجاد علمرداني صومعه، فاطمه قرباني
شخصيت تيپ D به عنوان عاملي باعث افزايش آشفتگیهای روانشناختی، مسائل بهداشتي و پيامدهاي ناگوار باليني میشود و تأثیرات مخربي بر سلامتي جسمي و روانشناختی افراد دارد. هدف پژوهش حاضر، تعيين و ارتباط ميزان رابطه الكسي تايمي و منبع كنترل با تيپ شخصيتي D در دانشجويان بود. نمونه موردمطالعه ۹۲ دانشجو (۶۴ دختر و ۲۸ پسر) بود كه به روش نمونهگیری تصادفي چندمرحلهای انتخاب شدند. براي جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای مقياس الكسي تايمي تورنتو (بگبي، پاركر و تيلور، ۱۹۹۴)، منبع كنترل (راتر، ۱۹۶۶) و تيپ شخصيتي D (دنولت، ۱۹۹۸) استفاده شد. نتايج همبستگي پيرسون نشان داد بين تيپ شخصيتي D با تفكر معطوف به سطح و منبع كنترل بيروني رابطه معناداري وجود دارد. همچنين نيز نتايج رگرسيون نشان داد بين الكسي تايمي با بازداري اجتماعي، عاطفه منفي و منبع كنترل بيروني رابطه معناداري وجود دارد و میتواند اين مؤلفهها را پیشبینی كند. نتايج اين پژوهش اهميت و لزوم توجه به مسئله شناسايي منبع كنترل و هدايت صحيح آن و نوع ابرازگري احساسات افراد و پيشگيري از شیوههای نادرست آن را میرساند. همچنين اين پژوهش سعي دارد تبعات مؤلفههای منفي مرتبط با تيپ شخصيتي D را به حداقل برساند.
نظر شما