به گزارش خبرنگار مهر، بعد از نمایش خوبی که رحمتی در دربی تهران داشت و البته در بازیهای بعد هم ادامه داشت همه میپرسند چرا وی با این کیفیت فنی باید بیرون از تیم ملی ایران باشد. پرسشی که هم صحیح به نظر میرسد و هم دلسوزانه، اما این پرسش پاسخهایی هم دارد. کیروش هوشمندانه دو پاسخ ورای پسر خوبیکه به رحمتی گفت، داد:
اول اینکه هر کس یک بار وظایفش را زمین گذاشت ممکن است باز هم این کار را انجام بدهد. دوم اینکه جام جهانی سه سال بعد است و اگر امروز رحمتی روی اوج باشد، قطعا ممکن است سه سال بعد روی اوج جوانی نباشد و کیروش باید از امروز برای رسیدن به پختگی بازیکنانش در جام جهانی فوتبال برنامه ریزی کند.
این دو پاسخ حقیقت گوییهایی در مورد رحمتی بود به ویژه اولی که حالا و بعد از اینهمه کشمکش باید تاکید کرد اصلا به صلاح نیست که رحمتی گلر اول تیمی باشد که کیروش سرمربی آن است چرا که هر اشتباهی سهوی از سوی رحمتی می تواند دعوایی بزرگ پدید آورد چون کی روش دیگر به رحمتی اعتماد ندارد.
اینها پاسخهای کیروش بود برای آنها که رحمتی را چماق کرده و بر فرق سر تیم ملی ایران و سرمربی آن میکوبند اما پاسخهای دیگری هم هستند که مستقیما بازمیگردند به بازیکن سالاری. یک بازیکن وقتی پیراهن تیم ملی کشورش را پوشید باید برای آنکه آن پیراهن را از دست ندهد تمام وجودش را بگذارد و نباید به سادگی این پیراهن را از تن خود بیرون بیاورد.
این پیراهن مقدس است، آمال و آرزوها و غرور یک ملت بزرگ را یدک میکشد و سنگین است، کی روش اتفاقا از آن دسته مربیان نیست که بازیکنی را که به خاطر شماره پیراهن، آن را از تن میکند و بر زمین میکوبد را در اردو نگه دارد. خیلی از مربیان اروپایی چنین بودند، حتی خداداد عزیزی به خاطر شماره پیراهن لباس را کند و بر زمین کوبید و البته تا ماهها با بلاژ درگیر بود.
ستاره و غیر ستاره ندارد، بازیکنی که به هر دلیلی، به حق یا ناحق پیراهن را از تن در میآورد و آن را تقدیم میکند و میرود اصلا نمیداند که جوانهای این مملکت در دلشان به او چه میگویند، اصلا ایده ای ندارد که مردم به چه چیزی فکر می کنند که اگر داشت تا آخرین ذره ای که میتواند در تیم ملی میماند و مبارزه میکرد نه اینکه خودش خداحافظی کند و برود. یک لحظه تصور کنید رحمان احمدی یکی از آن دو سیو فوق العاده در دقایق پایانی در سئول را انجام نمیداد و فقدان رحمتی موجب میشد که تیم ملی ایران به جام جهانی نرسد.
در آن صورت آیا کسی میتوانست رحمتی را ببخشد؟ آیا بازیکن وظیفهای منهای بازی کردن دارد؟ وقتی همین وظیفه انجام نشد یعنی نظم بر هم زده شده و به این ترتیب باید تاکید کرد که آن بازیکن از چرخه خارج خواهد شد. در دنیای مدرن نظم بسیار مهمتر از کیفیت یک بازیکن است و کیروش این مهم را بهتر از همه ما میداند چون در منچستر یونایتد و پرتغال چنین بوده و اینجا درایران هم باید چنین باشد.
نظم از نفرات مهمتر هستند این درس را آلمان برای قهرمانی جهان آموزش داد، البته که این درس جدیدی نیست چرا که سالها قبل امه ژاکه با عدم دعوت از کانتونا و ژینولا هم قهرمان چهان شده بود و هم قهرمان اروپا...
به طور کلی بهتر است شما بازیکن ضعیفتری داشته باشید اما در قالب تاکتیک باشند و مطمئن نه اینکه هر روز نگران باشید که فلان بازیکن آیا تا آخر هفته و دیدار با فلان تیم هست یا نه؟ در هر صورت ممکن است نظرها متفاوت باشند اما نظر مربیان بزرگی مثل کیروش همیشه همین است، آنها سربازانی میخواهند جان برکف واهل مبارزه، نه اهل خداحافظی.
تیم ملی جای آزمون و خطا نیست و به هر کس که لایق است تنها باید یک بار فرصت داد که در این تیم باشد.
نظر شما