خبرگزاری مهر- حسام مقصودلو: طی چند سال گذشته موضوع پرداخت خرد الکترونیکی به موضوع جاری حوزه پرداخت بدل شده و اثرات و کاربردهای متعددی برای آن در نظر گرفته شده است که از رایج ترین و پرکاربردترین آنها در حال حاضر می توان به پرداخت الکترونیکی کرایه در حمل و نقل عمومی (با تاکید بر اتوبوس و مترو) اشاره کرد.
ضریب نفوذ این شیوه از پرداخت مبالغ خرد (پرداخت خرد الکترونیکی به جای استفاده از اسکناس و مسکوکات) به حدی افزایش یافته که در حال حاضر بیش از ۷۰ شهر بزرگ کشور، مجهز به زیرساختهای پرداخت خرد الکترونیکی در بخش حمل و نقل شدهاند و در مواردی حتی، زمینه برای توسعه آن در حوزه های کسب وکاری دیگر نیز فراهم شده است.
همچنین با استقرار چندین ساله این سبک پرداخت در کشور، نشانه های امیدبخشی از حرکت در مسیر بلوغ نیز به چشم می خورد، به گونه ای که حتی زمینه تغییر فناوری مورد استفاده در برخی از شهرها فراهم شده و تمایل به ارتقای سطح فناوری و استانداردهای اجرایی و عملیاتی این قبیل طرح ها نشان از تمایل به سرمایهگذاری بخشهای خصوصی و دولتی در حوزه پرداخت خرد دارد.
از یکسو فشاری که به زیرساختهای بانکی ناشی از اختصاص توان پردازش و پذیرش تراکنش های آنلاین شتاب و شاپرک به پرداختهای خرد آورده می شود و از سوی دیگر مسائل ناشی از کمبود پول خرد، آلودگی های وجوه نقد، مسائل امنیتی و موارد دیگری از این دست (که بارها و بارها در ادبیات پرداخت خرد الکترونیکی به آنها پرداخته شده است)، نیاز کشور به وجود شبکهای مستقل برای انجام تراکنشهای پرداخت خرد را به نیازی غیرقابل انکار بدل کرده است.
این در حالی است که متاسفانه آنچنان که باید و شاید، زیرساختهای قانونی، مالی، اطلاعاتی، ارتباطی، فرهنگی و اجتماعی برای اجرای موفقیت آمیز این طرحها فراهم نیست.
البته اشاره به این موضوع ضروری است که زمینهچینی بانک مرکزی برای اجرای طرحی نظیر سپاس (سامانه پرداخت الکترونیکی سیار) امیدواریهایی را در این حوزه به وجود آورده و باعث شده که بخش خصوصی با روحیه بهتری وارد فعالیت در این عرصه شود، اما کند شدن روند تدوین، نهایی سازی و ابلاغ مفاد این استاندارد و نیز شفاف نبودن نحوه درآمدزایی و مساله کارمزدها، به یکی از موانع پیشرفت طرحهای ارائه شده در حوزه پرداخت خرد الکترونیکی بدل شده است.
از سوی دیگر، اتخاذ برخی تصمیمات مقطعی و احساسی در حوزه بانکداری الکترونیکی که همزمان منافع نهادهای مالی نظیر بانکها و PSPها (به سبب کاهش درآمد ناشی از ارائه خدمات) و نیز مردم و کاربران خدمات بانکی (به سبب افت کیفی و کمی خدمات ناشی از دشواری تحمل هزینه های ارائه خدمات رایگان و ارزان قیمت) را به مخاطره می اندازد، ما را به دریافت خدمات رایگان و ارزان در حوزه بانکی عادت و این احساس را به خدمات پرداخت خرد الکترونیکی نیز تعمیم داده است.
به عنوان مثال برای اغلب افراد، قابل قبول نیست که دارنده کارت، هنگام شارژ کارت شهروندی و پذیرنده کارت هنگام دریافت هزینه براساس کارت شهروندی، باید مبلغی ناچیز به ارائه دهنده خدمات پرداخت خرد به عنوان کارمزد بپردازند. این نکته حائز اهمیتی است که باید در سیاستگذاریها و گسترش فرهنگ استفاده از ابزارهای الکترونیکی برای دریافت خدمات حمل و نقل، رعایت کرد.
در کنار همه این موارد و با وجود مشارکت فعالانه بخش خصوصی در زمینه پرداخت خرد الکترونیکی، اپراتورهای تلفن همراه نیز برغم برخورداری از پتانسیل و ظرفیت عملی و فنی، از همراهی با قافله پرداخت خرد الکترونیکی جا ماندهاند.
در حالیکه به دلیل افزایش ضریب نفوذ تلفنهای هوشمند در میان مردم، این فرصت وجود دارد تا اپراتورها زیرساختهای مناسبی را برای استفاده از این ابزارها در پرداختهای خرد فراهم کنند. اهمیت این مساله به حدی است که حتی ضرورت استفاده یا گسترش پرداختهای مبتنی بر کارت هوشمند را زیر سوال می برد و منجر به طرح این مساله می شود که آیا برای انجام پرداختهای خرد، اساسا نیازی به استفاده از کارت هست یا ابزارهای جدیدتر و در دسترس تری نظیر تلفنهای هوشمند می توانند به خوبی، جای خود را در پرداخت خرد الکترونیکی باز کنند؟ با توجه به دغدغه های اخیر بانک مرکزی، شاید پاسخ به این سوال چالشبرانگیز، مسیر آینده را پیشرویمان روشنتر کند.
این دغدغه ها و مسائل دیگری از این دست، در زمره موضوعاتیاند که در صورت برطرفسازی، دست اندرکاران و فعالان حوزه پرداخت خرد الکترونیکی را با همه فراز و نشیبهای پیش رو به ادامه مسیر و دستیابی به آیندهای بهتر و چشم اندازی روشن تر، دلگرم می کند.
نظر شما