۱۵ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۳۳

یادداشتی درباره نامه رهبری به جوانان غرب؛

رجوع به بن‌نبشت اسلامی؛ خروج از بن‌بست اسلام هراسی

رجوع به بن‌نبشت اسلامی؛ خروج از بن‌بست اسلام هراسی

خروج از بن‌بست اسلام‌هراسی، منوط به تماس مستقيم با بن‌نبشتِ اسلامی است. اولويتِ مهمِ ديپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ايران می تواند اين باشد که دسترسی غربيان را به «بن‌نبشت» اسلامی تسهيل کند.

به گزارش خبرنگار مهر، متن پیش رو یادداشتی است از دکتر محمد خندان[۱]  که به مناسبت انتشار دومین نامه رهبری به جوانان غرب نگاشته شده است.

۱- در دينکرد چهارم- اندرزنامه‌اي پهلوي که در حدود قرن سوم هجري نوشته شده است- تمايزی مهم بين دو نوع «نوشته[۲]» يا «کتاب» را شاهديم: يک نوع، نوشته‌ای است که درايشِ ديوان و بسانِ دام است و انسان را در هزارتوی خود اسير مي‌کند و به غلط مي‌اندازد. از اين نوع نوشته به «تله[۳]» تعبير شده است:

کتاب ايشان «تله» خوانده مي‌شود و مي‌توان تصور کرد که درايش ديوان است. تباهي و خلاف، اموري که غير قابل انجام هستند، و گفته‌هايي که ظاهراً بيرون از همان کتاب است و اصلاً مورد نياز نبود، در آن کتاب آمده است. اين نوشته‌های متناقض بي‌روح محسوب مي‌شوند و کساني که آگاهانه حرف مي‌زنند و آفرينش را خوب مي‌شناسند، از آن کتاب چيزی نمي‌فهمند[۴].

نوع ديگر، «کتاب بنيادين» يا «بن‌نبشت[۵]» است که سروش ايمان است و به نيکي راه مي‌برد:

در ستيزي کورکورانه و مستانه، روميان و ديگران از آن قبيل، نوشتۀ بنيادين [: بن‌نبشت] را که در گنج شايگان (بود)، با شيوه‌اي مورد ويرايش قرار دادند که (مي‌خواستند) با همان آگاهي مورد نظر به خواستارانِ (آن) بنمايند[۶].

۲- آنچه در اين مقال برای نگارنده حائز اهميت است، مصداقِ جزئيِ «تله» و «بن‌نبشت» در دينکرد چهارم نيست، بلکه مفهوم کلی آنها و کاربردشان در فهمِ نحوۀ مواجهۀ غرب با «کتاب بنيادين» يا «بن‌نبشت» اسلامی است. امروزه به علت سياست‌هاي خاصِ دول غربي در ارتباط با جهان اسلام، عمدۀ دسترسی غربيان به اسلام، نه از طريق «بن‎نبشت» آن، بلکه از طريقِ «تله»هايی است که آکنده از «تباهی و خلاف و تناقض»‌اند و تشنه‌کامانِ حقيقتِ اسلام، در شناختِ صحيحِ اين آيين حنيف، بايد ابتدا از حجاب اين «تله»‌ها رها شوند و خود را در معرضِ «بن‌نبشت» اسلامي قرار دهند.

خروج از بن‌بست اسلام‌هراسي، منوط به تماس مستقيم با بن‌نبشتِ اسلامي است. خبرها و گزارش‌هاي تحريف‌شدۀ رسانه‌هاي غربی دربارۀ جهان اسلام؛ تصاوير و متونی که به اسلام‌هراسی دامن مي‌زنند؛ مقالات و کتاب‌هاي به‌ظاهر تحقيقي که جز تحريفِ تاريخ اسلام نيستند؛ خوانش‌هاي يک‌جانبه از تعاليم اسلام که بخشي از آن را به پاي بخشي ديگر قرباني مي‌کنند؛ و ... در حکم «تله»‌هايي هستند که حجابِ «بن‌نبشت» اسلام مي‌شوند و تعاليم اسلام را نه آن‌گونه که هست، بلکه آن‌گونه که در خدمت اغراض غربيان است و «با همان آگاهي مورد نظرِ» غربيان «به خواستارانِ آن مي‌نمايند».

۳- بر اين اساس، اولويتِ مهمِ ديپلماسي فرهنگي جمهوري اسلامي ايران مي‌تواند اين باشد که دسترسي غربيان، به‌ويژه جوانان جوياي حقيقت، را به «بن‌نبشت» اسلامي تسهيل کند. هر تمدني «بن‌نبشت»هاي خاص خود را دارد. به‌عنوان مثال، نمونه‌اي از بن‌نبشتِ تمدنِ هندِ قديم، متون ودايي است؛ و يا از بن‌نبشت‌هاي تمدن ايرانِ باستان، اوستا است؛ از بن‌نبشت‌هاي يونان باستان مي‌توان به تراژدي‌ها و مکالمه‌هاي فلسفي اشاره کرد؛ بن‌نبشت تمدن مسيحي قرون وسطي، کتاب مقدس است؛ و بن‌نبشتِ تمدنِ مدرن، آثار فيلسوفاني مانند بيکن و هابز و دکارت و لايبنيتس و اسپينوزا و لاک و هيوم و کانت و هگل است. تمدن اسلامي نيز از اين قاعده مستثني نيست و بن‌نبشت آن، قرآن و روايات پيامبر(ص) و اهل بيت(ع) است.

«بن‌نبشت» مبنای بنای تمدن است و بدون درکِ صحيح و عميق از آن، نمي‌توان به شناختِ تمدن‌ها اميد داشت. هرگونه تلاش برای فهمِ صحيح و عميقِ تمدنِ اسلامی، از مسير کنارزدنِ «تله»‌ها و رجوع به «بن‌نبشت» ميسور است. اين آن چيزی است که در هر دو نامۀ مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و امريکای شمالی به چشم مي‌خورد. در نامۀ اول در اين فراز:

... در واکنش به سيل پيش‌داوري‌ها و تبليغات منفی، سعي کنيد شناختی مستقيم و بي‌واسطه از اين دين [:اسلام] به دست آوريد... من اصرار نمي‌کنم که برداشت من يا هر تلقّی ديگری از اسلام را بپذيريد، بلکه مي‌گويم اجازه ندهيد اين واقعيت پويا و اثرگذار در دنيای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهيد رياکارانه، تروريست‌هاي تحت استخدام خود را به‌عنوان نمايندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طريق منابع اصيل و مآخذ دست اوّل آن بشناسيد. با اسلام از طريق قرآن و زندگي پيامبر بزرگ آن (صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلّم) آشنا شويد. من در اينجا مايلم بپرسم آيا تاکنون خود مستقيماً به قرآن مسلمانان مراجعه کرده‌ايد؟ آيا تعاليم پيامبر اسلام (صلّي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم) و آموزه‌هاي انسانی و اخلاقی او را مطالعه کرده‌ايد؟ آيا تا کنون به‌جز رسانه‌ها، پيام اسلام را از منبع ديگري دريافت کرده‌ايد؟

و در نامۀ دوم، در اين فرازها:

... چگونه ممکن است از يکي از اخلاقي‌ترين و انساني‌ترين مکاتب دينی جهان که در «متن بنيادينِ» خود، گرفتنِ جان يک انسان را به‌مثابه‌ کشتنِ همۀ بشريت مي‌داند، زباله‌ای مثل داعش بيرون بيايد؟... اين شما هستيد که بايد لايه‌های ظاهری جامعۀ خود را بشکافيد، گره‌ها و کينه‌ها را بيابيد و بزداييد. شکاف‌ها را به جای تعميق، بايد ترميم کرد... من از شما جوانان مي‌خواهم که بر مبنای يک شناخت درست و با ژرف‌بينی و استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنيان‌های يک تعامل صحيح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پي‌ريزی کنيد. در اين صورت، در آينده‌ای نه‌چندان دور خواهيد ديد بنايی که بر چنين شالوده‌ای استوار کرده‌ايد، سايۀ اطمينان و اعتماد را بر سر معمارانش مي‌گستراند، گرمای امنيت و آرامش را به آنان هديه مي‌دهد، و فروغ اميد به آينده‌اي روشن را بر صفحۀ گيتی مي‌تاباند.


[۱]  دکتري علم اطلاعات و دانش‌شناسي از دانشگاه تهران

[۲]  nibēg: نوشته؛ کتاب.

[۳]  talag:  دام؛ کتابي که چون دام، آدمي را گرفتار مي‌کند.

[۴]  دينکرد چهارم. پژوهش مريم رضايي. زيرنظر سعيد عريان (تهران: نشر علمي، ۱۳۹۳)، ص ۸۵.

[۵] bun nibēg

[۶]  همان‌جا.

کد خبر 2992374

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha