۱۸ آذر ۱۳۹۴، ۸:۰۹

یادداشت یک شاعر برای «p۲۲»

آیا هنوز پیکر رزمندگان ناو جوشن زیر آب‌ها پنهان است؟

آیا هنوز پیکر رزمندگان ناو جوشن زیر آب‌ها پنهان است؟

مجید سعدآبادی شاعر در یادداشتی که برای فیلم سینمایی «p۲۲» به کارگردانی حسین قاسمی‌جامی نوشته یادی از رزمندگان ناو «جوشن» کرده است.

به گزارش خبرنگار مهر، فیلم سینمایی «p۲۲» به کارگردانی حسین قاسمی جامی به تهیه کنندگی داود حیدری و موسسه فرهنگی هنری شاهد در ژانر دفاع مقدس تولید شده است.

مجید سعدآبادی شاعر، این اثر سینمایی را از منطری متفاوت دیده و فضای روایت را آمیخته با حس و حال درونی می داند. او درباره این فیلم سینمایی یادداشتی را در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است که در زیر می خوانید:

«چندی پیش داود حیدری فیلمی را کارگردانی کرد که رزم روی آب ها را به نمایش می گذاشت. این سال ها حرف از رشادت های دفاع مقدس که به زبان می آید آسمان و خشکی وسعت بیشتری در اذهان عمومی دارند تا دریاها!

فیلم سینمایی «پي ۲۲» خاطرات رشادت های رزمندگان ناوچه ایرانی «جوشن» است که به دنبال تهدیدات نظامی آمریکا در خلیج‌فارس در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۳۶۷ به‌قصد حراست از مرزهای آبی کشور به مأموریتی دریایی اعزام شد و در شرایط غیرمنتظره ای با کشتی‌‏های نظامی آمریکایی که در پی دست درازی به سکوهای نفتی ایرانی بودند مواجه شد و با تمام وجود جنگید و از منافع جمهوری اسلامی ایران دفاع کرد.

نام این ناوچه «جوشن» بود و در گزارش ها آمده است نهایتا با شلیک چهار موشک و ۳۰۰ گلوله توپ قهرمانانه غرق شد. درست نمی دانم داستان عاشقانه ای که در سال ها بعد شکل گرفته و با واقعیات جنگ پیوند خورده است چقدر از مرز خیال می گذرد اما واقعیت زنده و پنهان در کلیت اثر به چشم می آید و عاطفه و غرور و انسانیت را بر مخاطب در طول تماشای فیلم تحریک می کند. آنقدر که بیننده ای مانند من پس از پایان فیلم از سالن خارج می شود و قدم زنان از خود می پرسد به راستی هنوز اجساد چند رزمنده زیر دریاها پنهان مانده است؟ زیر این حجم آب چه خبر است؟ موج ها که بی دلیل سر به صخره نمی کوبند!

از فضای روایت و داستان فیلم که بگذریم در اولین برخورد و پچ پچ مخاطبان سینما، نام هادی ساعی را می شنویم که بر زبان ها جاری می شود. به خود می گوییم چرا هادی ساعی؟! بعد می خواهیم ذهن کارگردان را بخوانیم. یک سوم ابتدایی فیلم، با جریان به طور طبیعی پیش نمی رویم و مدام می خواهیم از بازی ساعی ایراد بگیریم که بیشترین دلیل آن غریبه بودن ساعی با سینما است و هنوز برای پذیرفتن آن آمادگی کامل نداریم.

در ادامه، جریان فیلم ما را مجبور به پذیرفتن بازیگری هادی ساعی می کند و سلاح عقل را از دستانمان خارج می کند و ما می شویم همان مخاطب فیلم های معمولی داود حیدری. این فیلم به واسطه نام ساعی شهرت بیشتری پیدا می کند اما نمی دانیم تاریخ سینما برای یکبار هم نام آن را بر  زبان می آورد یا نه، اما هر چه هست جنگ است. جنگ با آنان که هنوز نپذیرفته اند ما شهید داده ایم تا امروز در امنیت کامل کنار یکدیگر فیلم بسازیم و به تماشای آن بنشینیم. جنگ با آنان که هنوز نپذیرفته اند دشمنی ریشه دار آمریکا با ایران را. جنگ با آنان که می خواهند نام و خاطرات این ایثارگران را به قصد از حافظه جوانانمان پاک کنند. بی شک این اثر نیز اسلحه ای در دست یک سرباز تیر خورده است به نام حیدر.»

کد خبر 2994739

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha