آن مردمى كه مى نشينند، راز و نياز مىكنند، دعاى «ندبه» را با توجه مى خوانند، زيارت «آل ياسين» را زمزمه مىكنند و مى نالند; مى فهمند چه مى گويند. آنها حضور اين بزرگوار را حس مى كنند، لو هنوز ظاهر نشده و غايب است. غيبت او، به احساس حضورش ضررى نمى زند. ظهور نكرده است; اما هم در دل ها و هم در متن زندگى ملت حضور دارد. مگر مى شود حضور نداشته باشد؟
شيعه خوب، كسى است كه اين حضور را حس كند و خود را در حضور او احساس نمايد. اين ، به انسان اميد و نشاط مىبخشد. (1)
يكى از آن خورشيدهاى فروزان، به فضل و كمك پروردگار و به اراده الهى، امروز در زمان ما به عنوان «بقية الله فى ارضه» ، به عنوان «حجة الله على عباده» ، به عنوان «صاحب زمان» و «ولى مطلق الهى» در روى زمين وجود دارد. بركات وجود او، انوار ساطعه از وجود او، امروز هم به بشر مىرسد» . (2)
امروز وجود مقدس حضرت حجت ـ ارواحنا فداه ـ در ميان انسان هاى روى زمين، منبع بركت، منبع علم، منبع درخشندگى، زيبايى و همه خيرات است .
چشم هاى ناقابل و تيره ما، آن چهره ملكوتى را از نزديك نمى بيند; اما او مثل خورشيدى درخشان است. با دل ها مرتبط و با روح ها و باطن ها متصل است و براى انسانى كه داراى معرفت باشد، موهبتى از اين برتر نيست كه احساس كند، ولى خدا، امام بر حق، عبد صالح، بنده برگزيده، در ميان همه بندگان عالم و مخاطب به خطاب خلافت الهى در زمين، با او و در كنار او است. او را مىبيند و با او مرتبط است. (3)
اين بزرگوار، در فضاى ذهنى و معنوى جامعه ما، حضور دارد و جوانان مؤمن و با اخلاص نيز با آن حضرت، قلبا در ارتباط هستند. اين ارتباط، به معناى حقيقى كلمه، دو جانبه است و در حالات برجسته شور و محبت و احساس و عواطفى كه ملت ايران، نسبت به اين بزرگوار دارند، اين ارتباط طرفينى است. (4)
امام معصوم و بازمانده عترت پيغمبر و اهل بيت عليهم السلام، در طول اين زمان هاى اخير، در ميان جوامع بشرى بوده است; امروز هم در ميان ما است. (5)
ارتباط قلبى و معنوى بين آحاد مردم و امام زمان (عج)، اميد و انتظار را به طور دائم در دل آنها زنده نگه مىدارد و اين خود، يكى از پر بركت ترين حالات انسانى است. (6)
اهل معنا و باطن، در توسلات معنوى خود، اين بزرگوار را مورد توجه و نظر دائمى قرار مىدهند و به آن حضرت توسل مى جويند و توجه مىكنند. نفس پيوند قلبى و تذكر و توجه روحى به آن مظهر رحمت و قدرت و عدل حق تعالى، انسان را عروج و رشد مىدهد و وسيله پيشرفت انسان را ـ روحا و معنا ـ فراهم مى كند.
اين، يك ميدان وسيعى است. هر كسى در باطن و قلب و دل و جان خود، با اين بزرگوار مرتبط باشد، بهره خودش را خواهد برد. البته، توجه به كانون نور، بايد توجه حقيقى باشد.
لقلقه زبان در اين زمينه، تاثير چندانى ندارد. اگر انسان، روحاً متوجه و متوسل شد و معرفت كافى براى خود به وجود آورد، بهره خودش را خواهد برد. اين، يك ميدان فردى و تكامل شخصى و معنوى است. (7)
نزديك شدن به امام زمان (عج)، نه نزديك شدن در مكان هست و نه نزديك شدن به زمان. شما كه مى خواهيد به ظهور امام زمان (عج) نزديك بشويد; ظهور امام زمان (عج) يك تاريخ معينى ندارد كه صد سال ديگر مثلا يا پنجاه سال ديگر... تا ما بگوييم كه ما از اين پنجاه سال، يك سال و دو سال و سه سالش را گذرانديم، چهل و شش سال و چهل و هفت سال ديگر باقى مانده [است] . نه; از لحاظ مكان هم نيست كه ما بگوييم: ما از اين جا حركت مىكنيم به طرف مثلاً شرق يا غرب عالم يا شمال يا جنوب عالم، تا ببينيم كه ولىعصر (عج) كجا است و به او برسيم، نه.
نزديك شدن ما به امام زمان (عج) يك نزديك شدن معنوى است; يعنى، شما در هر زمانى تا پنج سال ديگر، تا ده سال ديگر، تا صد سال ديگر كه بتوانيد كيفيت و كميت جامعه اسلامى را افزايش بدهيد، امام زمان ـ صلوات الله عليه ـ ظهور خواهد كرد. (8)
*توضيح : پي نوشتها در دفترخبرگزاري موجوداست.
نظر شما