خبرگزاری مهر، گروه استانها - فاطمه کازرونی: مهمترین دلیلی که مسئولان میراث فرهنگی و صنایعدستی استان برای کم رونقی و رو به فراموشی رفتن برخی هنرها مطرح میکنند کاربردی نبودن این صنایع در دنیای نوین امروز است که کالاهای صنعتی و مدرن جای وسایل دستساز و سنتی را گرفتهاند.
این موضوع در کلام مسئولان درباره هنر کاغذسازی نیز جریان دارد اما وقتی پای صحبتهای نرگس کریمی تنها استاد کاغذسازی در اصفهان مینشینی دیدگاهی نو در ذهن متولد میشود؛ جایی که حس میکنی برخلاف این برداشتهای اولیه، گاه هنرهایی به بوته فراموشی سپردهشده است که در دنیای امروز ما کاربردی و شاید احیای آن از هر هنری ضروریتر است و این کاربرد بهیقین برای قصه یلدایی هنر کاغذسازی نیز صدق میکند.
نرگس کریمی بانوی هنرمند و جوانی که در سال ۸۳ این هنر را تنها باهمت بینظیر خود در اصفهان احیا کرده است، در نیمههای صحبتمان درباره این هنر، گریزی کوتاه به بیتوجهی و وعدههای بینتیجه مسئولان نیز میزند اما بهاندازهای دل مهربانی دارد که سریع ادامه میدهد که البته نمیتوان قضاوت کرد و شاید مسئولان نیز دلایل خود را برای این بیتوجهی از دیدگاه ما داشتهاند.
کریمی دوره لیسانس را در رشته صنایعدستی در دانشگاه هنر اصفهان گذرانده و مدرک کارشناسی ارشد هنرهای اسلامی از دانشگاه تربیت مدرس دارد.
در ادامه گفتوگوی خبرگزاری مهر با تنها استاد هنر کاغذسازی در اصفهان میخوانید:
خانم کریمی! تاریخچه هنر کاغذسازی به چه زمانی برمیگردد؟
کاغذ به صورتی که ما میشناسیم در سال ۱۰۵ میلادی در چین اختراعشده است؛ درواقع باستانشناسان کاغذ نازک و زردی رنگی کشف کردهاند که تاریخ آن به قبل از اولین اختراع بشری برمیگردد و از الیاف گیاهی و نه از ابریشم است.
بههرحال اسرار ساختن كاغذ تا سال ۷۵۱ میلادى كه تعدادى از چینىها اسیر مسلمانان شدند، نزد چینىها باقى ماند. سپس نخستین کارخانه کاغذسازی در سمرقند ساخته و این هنر در آنجا رونق گرفت، کمکم از سمرقند به خراسان سرایت كرد و ازآنجا به سایر نقاط ایران و دنیا برده شد.
البته چینیها از ابریشم بهعنوان الیاف کار استفاده میکردند اما در ایران به دلیل کمبود این ماده از کتان و کنف استفاده میشود.
چه شد که این هنر بهتدریج در ایران از میان رفت؟
این هنر همانند بسیاری از دیگر موارد هنری در اواخر در دوران قاجار با توجه به روابط خوب ایران و اروپا ازمیانرفته است؛ در این دوران تولیدات انبوه کاغذهای خوب توسط کارخانهها باقیمت کم از فرنگ وارد ایران میشد و این در حالی است که کاغذ دستساز به دلیل قیمت زیاد جوابگوی میزان افراد کتابخوان این دوران و چاپ انبوه کتابها نبود.
آخرین کارگاه تولید کاغذ در ایران بانام کاغذ ترمه اصفهان گویی حدود ۱۰۰ سال پیش کاملاً از میان میرود.
چه چیز باعث شد شما به فکر احیای این هنر در اصفهان بیفتید؟
چند سال پیش فردی به نام نخبر اصفهانی که ساکن خارج از کشور بود و کاغذسازی سنتی را به بعضی از موزههای مختلف که کتب نسخ خطی داشتند آموزش داده بود به ایران آمد و فعالیتهایی برای آموزش این هنر انجام داد؛ خود من نیز اطلاعاتی از وی در این زمینه گرفتم اما گویا توجیهی برای سود اقتصادی و مادی درراه احیای این هنر وجود نداشت و بدین سبب این کار در آن مقطع و مکان ادامه پیدا نکرد.
با توجه به اینکه این هنر تک استاد است چه اقدامات آموزشی در این زمینه تاکنون انجامشده است؟
از حدود ۵ تا ۶ سال پیش واحد کاغذسازی و بوم سنتی برای رشته کتابت و نگارگری در دانشگاه هنر در نظر گرفتهشده است؛ دانشجویان در این واحد درسی به همان روش قدیمی کاغذسازی، الیاف را چیده، شستشو میدهند و میکوبند و در قالبهایی که دارند کاغذ ساخته و آهار و مهره میکنند تا انتهای مراحل.
من ۶ سال است که این واحد درسی را در دانشگاه تدریس میکنم و باید بگویم جزو واحدهای سخت درسی است که با توجه به اینکه نیاز به تمرکز، فضا و وسایل خاص دارد دانشجویان مانند رشتههای قلمزنی، میناکاری و ملیلهکاری علاقهای به آن ندارند چراکه به دلیل نبود وسایل این هنر آمادهسازی و ساخت آن سخت است.
در میان دانشجویان من در این چند سال تنها یک نفر پایاننامه خود را با این عنوان انتخاب کرد.
آیا در دنیای امروز دلیلی برای احیای این هنر وجود دارد؟
یقیناً اینگونه است؛ شاید ایران هنوز نخواسته از این هنر قدیمی خود استفاده دوباره کند وگرنه میتوانست همانند شرکت فابریانو این کار را انجام دهد.
این شرکت بهترین کارخانههای مقواسازی دنیا را دارد که ۸۰۰ سال در حال فعالیت بوده است؛ جزو اولین کارخانههایی بوده است که وقتی کاغذسازی سنتی به اروپا میرسد در ایتالیا شروع به فعالیت میکند و هنوز این فعالیتها ادامه دارد.
من کار پژوهشی درباره احیای این هنر و میزان رغبت هنرمندان معروف به استفاده از کاغذهای سنتی انجام دادم که همگی بسیار به این امر تمایل داشتند اما کسی نیست که یا تصمیم جدی به تولید این کاغذها بپردازد.
الآن کاغذهایی به نام دستساز از ترکیه باقیمت ۳۰ تا ۵۰ هزار تومان برای سایز A۴ وارد میشود که هنرمندان آن را با رغبت میخرد اما بهنوعی میتوان گفت که صرفه اقتصادی ندارد.
کاغذهای دستساز چه مزیتهایی نسبت به دیگر انواع کاغذ برای انجام کارهای هنری دارد؟
این کاغذها دوام و ماندگاری خوبی در برابر گذر زمان و عوامل طبیعی دارد.
کاغذهای معمولی مانند روزنامه در آفتاب و طی فرایندهای شیمیایی و مکانیکی زرد میشود؛ درواقع کاغذ از خردههای چوب حاوی مادهای به نام لیگنین درست میشود که نور خورشید را جذب میکند ولی درروند ساخت کاغذ سنتی از الیاف سلولزی استفاده میشود و PH آن کاملاً خنثی است.
مهمترین استفاده از این نوع کاغذها برای ترمیم کتابهای قدیمی و نسخ خطی است و برای مرمت این نسخ نمیتوان از کاغذهای با PH بالای اسیدی یا قلیایی استفاده کرد.
بنابراین اگر این کاغذ ساخته شود محل استفاده دارد اما ما اکنون کاغذ لازم برای مرمت این نسخ را از خارج از کشور وارد میکنیم.
چه کسانی بیشتر سفارش ساخت این کاغذ را به شما میدهند؟
بسیاری از هنرمندان رنگ موردنیاز خود را با زحمت به شکل سنتی میسازند و تمایل دارند طراحی خود را بر روی کاغذی انجام دهند که ماندگاری بالا دارد اما کاغذی مانند فابریانو نهایتاً ۶۰ سال عمر دارد.
هنرمندان نگارگری، خوشنویسی و تذهیب گل و مرغ که علاقه به ایجاد هنرهای ماندگار دارند به این نوع کاغذ علاقمند هستند.
این هنر کاربردی است و بر این اساس از دیدگاه من احیای این هنر چیز عجیبی نیست اما شاید مافیایی که تمایل به تولید این کاغذ بهجای واردات کاغذهای گرانقیمت ندارد در تلاش است تا این کار انجام نشود.
کمی از سختیهای راه خود برای تداوم این هنر بگویید و اینکه آیا حمایتی نیز از کار شما توسط مسئولان انجامشده است؟
اکنون شرایط من برای ادامه این هنر بسیار سخت است، من به دستگاه پرس نیاز دارم که هزینه آن ۳۰ میلیون تومان است و ماههاست به دنبال تأمین هزینه برای خرید آن هستم.
از سویی با توجه به اینکه پیشازاین کسی به این هنر اشتغال نداشته است وسایل آن در بازار وجود ندارد و باید هزینه طراحی و سفارش ویژه را تقبل کنم.
الآن مهمترین مسئله برای من تأمین مکانی ثابت است تا هرسال مجبور به تعویض و جابهجایی وسایل خود نباشم. این تنها خواسته من از مسئولان بوده اما حمایت چندانی از این هنر انجامنشده است.
زمانی که با مسئولان درباره این هنر صحبت میکنم بسیار استقبال و قولهایی برای همه نوع حمایت میکنند اما تاکنون اقدام عملی در این زمینه شاهد نبودهام.
البته نمیتوان قضاوت کرد چراکه من در جایگاه آنها نیستم؛ مسئولان بهویژه در اتحادیه علاقه زیادی به احیای این هنر دارند اما شاید اعتبار و بودجه تخصیصی آنها برای این امور کم است؛ درست مانند هنرهای زریبافی و عبا بافی نائین که باوجوداینکه تعداد هنرمندان آن شاید به انگشتان یک دست نیز نرسد اما همین مشکل حمایت نشدن صحیح را دارد.
من دو سال دنبال این بودم که کارگاهی بگیرم، مدام از این ارگان به آن ارگان میرفتم؛ گاهی نگاههای عاقل اندر سفیه را تحمل میکردم که گویای این مطلب بود که وقتی تولیدات کاغذ و مقوای شهرک صنعتی جی بر مبنای تُن محاسبه میشود چرا برای ساخت ۱۰ هزار کاغذ باید مکانی اختصاص داده شود.
برای همین تصمیم گرفتم که خودم از جایی تأمین وسایل را آغاز کنم و همانطور که گفتم فعلاً در پی خرید دستگاه پرس هستم و امیدوارم در آینده مابقی وسایل موردنیازم را خریداری کنم.
امیدی که در تمام لحظات مصاحبه در صحبتهای این بانوی جوان موج میزد ما را هم امیدوار میکند که حتی اگر مسئولان برایش کارگاهی مهیا نکنند تا به احیای این هنر ادامه دهد باروحیه بینظیر تمام تلاش را به کار میبندد تا خودش موانع را از پیش پا بردارد.
اما این حسرت و امید را در دل داریم که مسئولان میراث فرهنگی اجاره ندهند نور امیدواری از سیمای این هنرمندان نخبه و پرتلاش پاک شود و آنها به دلیل حمایت نکردن مسئولان، از ادامه راه خود منصرف شده و یا لحظهای پشیمانی به دل خود راه دهند.
نظر شما