اين نويسنده و استاد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه علامه طباطبايي در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر، با بيان اين مطلب افزود : ما همواره در انديشه وادب ايراني ، بهار و نوروز را با يكديگر در پيوندي تنگاتنگ و نزديك مي بينيم ، به گونه اي كه يكي ، ديگري را هميشه در ياد زنده مي كرده است .
دكتر ميرجلال الدين كزازي خاطر نشان كرد : اين پيوند ، تا بدان جاست كه مي توان گفت ؛ " بهار و نوروز " دو نامند براي يك نامور، از اين روي در سروده هاي سخنوران امروزي هم بهار در پي آن نوروز بازتابي دارد ، زيرا زمينه اي است كه شاعران همواره بدان گرائيده اند ، اما نه به اندازه ادب كهن .
چهره برگزيده و ماندگار زبان و ادبيات فارسي از سوي صدا و سيما تصريح كرد : ساختار و بنياد هنررا گذشته از ادب ، همين پيچيدگي و پوشيدگي و سخني كه راست و روشن و برهنه گفته نمي شود ، مي سازد و اگر اين انگيزه و ديدگاه نمي بود هنر و ادب و شعري پديد نمي آمد .
به گفته اين نويسنده و پژوهشگر ادبيات ، آنچه ما آن را زيبا شناسي سخن مي ناميم ، شگردها و ترفندهايي است كه سخنور به كار مي برد تا انديشه خود را به گونه اي نغز و نازك كه در نگاه نخستين دريافته نمي شود ، بازگويد و باز نمايد .
دكتر ميرجلال الدين كزازي در پايان گفتگو با مهر، اظهار داشت : اين ديد روانشناسي هنر از آنجاست كه بدين شيوه هنر دوست ، سخن سنج با سخنگو مي آميزد و در كار آفرينش هنر همباز مي شود و از آنجا - خواه ناخواه - با آن در مي آميزد و به آن دل مي بندد .
نظر شما