اين ترانه سرا و خواننده در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر، ضمن بيان اين مطلب افزود : در تاريخ شعر ايران ، شعرا بيش از هر چيز، موضوع بهار و دگرگوني در طبيعت را تمثيلي از انقلاب و تحول روحي بشر دانسته اند و از آنجا كه ايرانيان همواره مردمي سنتي و پايبند به سنت بوده اند به اين گونه مفاهيم شعري نيز علاقه نشان داده اند.
وي به سنت قصه خواني و زمزمه هاي ترانه وار والدين براي كودكان در گذشته اشاره كرد و ادامه داد : بيشترين قصه ها، اشعار و ترانه هاي فولكلور نواحي مختلف ايران - بالاخص آذربايجان - به موضوعات بهار و عشق و وطن پرداخته اند. مي توان با نگاهي گذرا به فرهنگ شعر و ترانه مناطق گوناگون ايران، اين سه مضمون غالب را مشاهده كرد و بر آن صحه گذاشت.
اين ترانه سرا توجه به مضمون بهار را سرمنشاء مفاهيم انسان محور و مصداق تحول خواهي بشر دانست و يادآور شد : نود درصد اشعار و ترانه هاي بومي ايراني دربرگيرنده عشق و وطن و بهار است كه جنبه بهاري آن، استعاره اي از غبارروبي و درس گرفتن از طبيعت به شمار مي رود.
كاظمي سرآغاز موسيقي و شعر اصيل ايراني را برخاسته از قوميت ها و نواحي مختلف برشمرد و افزود : تجميع و گرد آمدن اين ترانه ها و فولكلورها كه اغلب با گويش هاي خاص خود ، حول سه موضوع فوق حركت مي كنند به شعر ، ترانه يا موسيقي اصيل مي انجامد و نمي توان تنها يكي از مناطق يا مفاهيم را عامل غناي ادبي و موسيقايي آن به حساب آورد.
وي تصريح كرد : ما در ايران در عين دارا بودن تنوع و كثرت فرهنگي و زباني ، از خصلت هاي مشتركي بهره مي بريم كه آبشخور تمام هنرهاي ما محسوب مي شود.
كاظمي ، مرور زمان و شرايط جهاني را عامل تغييرات به وجود آمده در آئين ها، جشن ها و مراسم هاي سنتي خواند و اضافه كرد : امروز رنگ و بوي مسائل سنتي ما تا اندازه اي از بين رفته است و در اين شرايط نيز نهادي مثل صدا و سيما، خود به ابزاري تبليغاتي براي رواج فرهنگ ها و زرق و برق هاي خارجي تبديل شده است ؛ به گونه اي كه الگوهاي بيروني بيش از سنت ها و الگوهاي بومي تبليغ مي شود. به جرات مي توان گفت، سنت هاي ما امروز غريبه و غريبه ها تبديل به آشنا شده اند.
اين ترانه سراي آذربايجاني ، كم كاري ها و اهمال هاي هنرمندان و مسئولان را موجب دور شدن نسل حاضر از سنت ها دانست و گفت : متاسفانه اغلب هنرمنداني كه امروز در رسانه هاي جمعي فعاليت مي كنند، چيزي از سنت ارائه نمي دهند و در اين ميان ، آن هنرمندي هم كه مي خواهد بر اساس موسيقي و شعر ايراني و بومي كار كند و سنتي بسرايد، مجال كار پيدا نمي كند و مسئولان هم توجهي به لزوم آن نمي كنند.
وي به كناره گيري تهيه كنندگان موسيقي از شعر و موتيف هاي سنتي اشاره كرد و افزود : امروز همه مي خواهند بنا به مد روز ، هويت و اصالت را كتمان كنيم و از مصداق هاي غربي به بهانه شادي و طراوت نسل جوان بهره بگيريم. حال جاي اين سوال وجود دارد كه مگر ما نبايد نسل جديد را پرورش دهيم؟ پس چرا اعتقاد داريم كه بايد مصاديق غير بومي به آنها آموخت ؟
لطيف كاظمي با تاكيد بر لزوم برنامه ريزي در راه رشد هنرهاي ملي تصريح كرد : ما خود مي توانيم تصميم بگيريم كه ايراني باشيم يا فرنگي و اگر بناست ايراني باشيم بايد خوراك متنوعي فراهم كنيم تا نسل جديد با دلزدگي و تكرار مواجه نشود.
وي در پايان سهل گيري و سطحي نگري را بزرگ ترين آفت ركود فرهنگ داخلي دانست و به مهرگفت : اشعار ضعيف، ترانه هاي دست پائين و سهل گيري در اين عرصه، به پائين آمدن سطح سليقه مخاطبان مي انجامد. اين موضوع از يكسو به هنرمندان و از سوي ديگر به مسئولان سفارش دهنده و توليدكننده مربوط مي شود كه بايد رويه " رفع تكليفي " و " كوته نظري " را كنار بگذارند .
نظر شما