۳۰ فروردین ۱۳۸۵، ۱۱:۳۲

در نشست هفتگي شهر كتاب عنوان شد :

آشنايي با سعدي و فردوسي مانعي براي پذيرش سلطه فرهنگي غرب است

آشنايي با سعدي و فردوسي مانعي براي پذيرش سلطه فرهنگي غرب است

دكتر اصغر دادبه گفت :غربيان همواره براي زدودن فرهنگ و تخريب شخصيت هاي ملي ما كمر همت بسته اند و قصد دارند با فروريزي الگوهاي ملي، الگوهاي خودشان را جايگزين كنند. آنها مي دانند كه ذهن هاي آشنا به سعدي و فردوسي ، مانعي براي پذيرش سلطه فرهنگي آنهاست ، پس از هر راهي براي تخريب اين افكار بهره مي برند.

به گزارش خبرنگار فرهنگ و ادب مهر، دكتر دادبه در نشست نقد هفتگي شهر كتاب كه به موضوع " سعدي و منتقدان او " اختصاص داشت ، ضمن بيان اين مطلب افزود : ورود اسلام به ايران با بازسازي چهار ضلع زبان، ادبيات ، تاريخ و فلسفه توسط چهره هايي نظير فردوسي و سهروردي و ... در اين دوران همراه شد. كاري هم كه سعدي انجام داد ، از جنس همان بازسازي زباني فردوسي بود كه قصد داشت به آن هويتي دوباره ببخشد.

وي تحليل هاي ادوارد براون را درباره سعدي حاوي شيطنت و غرض ورزي عنوان كرد و ادامه داد : حمله به فردوسي و سعدي از جانب او نمي تواند ساده انگارانه و از سر غفلت فرض شود. اين اتفاق، امروز هم در اطراف ايران به چشم مي خورد و بحث به انزوا كشاندن و از هويت جهاني ساقط كردن زبان فارسي مصداقي از آن محسوب مي شود.

دادبه با تاكيد بر اين مطلب كه معاني و حكمت سعدي را نيز بايد همسنگ با ويژگي هاي زباني او مورد دقت قرار داد  افزود : انتقادي كه از سعدي صورت گرفته ، اتهام تناقض گويي به اوست ، حال آن كه من در همه بررسي هايم جز پنج عنوان به موارد نقيضه ديگري برنخوردم. اين را هم نبايد فراموش كرد كه هنرمند متاثر از اجتماع است و مواد خامش را از مردم و جامعه مي گيرد بنابراين نبايد صحت و سقم آراي او را بخاطر عدم تطابق با عينيت ها ، در بوق و كرنا كرد.

اين منتقد ادبي ، در خصوص آن بخش از اتهام هايي كه سعدي را ضد زن معرفي مي كند گفت : بسياري از روشنفكران غرب از جمله سارتر و افلاطون، بدترين و پلشت ترين نظريات را راجع به زن داشته اند ، در حالي كه سعدي يك جا تعبيري از آيه اي از قرآن دارد كه به مردان گوشزد مي كند اگر زن در فلان شرايط قرار گرفت و بعد بهمان خطا از او سر زد و ... و سپس چنان شد ، او را بزنيد. در غرب زماني كه بدتر از اين ديدگاه ها مطرح شده است ، آن فرد را ضد روشنفكر تلقي نمي كنند اما يك جمله حكايت وار از سعدي  شمشيري عليه او مي شود.

 دادبه در پايان ، آثار سعدي و فردوسي را انسان ساز توصيف كرد و گفت : به راحتي مي توان به ذهن هاي نا آماده خط دهي كرد و دلبستگي و گرايش آنان را به زبان، شعر و فرهنگ ملي كم رنگ كرد. غرب خيلي تمايل دارد كه ما تصور كنيم فرهنگ و ادبيات مان هم كلنگي شده است. اميدوارم اين كلنگ را به دست نگيريم.

به گزارش مهر، دكتر ضياء موحد نيز در اين نشست گفت : ادوارد براون و اغلب منتقدان خارجي كه آثار و آراي سعدي را حاوي ضعف دانسته اند ، خود در حيطه نقد قابل انتقادند ، چرا كه لايه هاي بيروني و محتوايي آثار او را بررسي كرده اند.

وي افزود : اگرچه ادوارد براون - مورخ و منتقد - مطالعاتي در باب سعدي و فردوسي داشته است ، اما به نظر مي رسد در تاويل و تفسير خود دچار اشتباه شده و بيش از زبان ، خود را متوجه محتوا كرده است.

موحد با تاكيد بر اين مطلب كه حتي برخي نوشته هاي ويليام شكسپير نيز به لحاظ درونمايه اي دستمايه انتقادهاي فراواني بوده اند  اظهار داشت : معلوم نيست چرا ادوارد براون در برابر آن متون موضعي نمي گيرد؟ در حالي اگر ظرايف محتوايي سعدي و فردوسي را با شكسپير مقايسه كنيم ، به راحتي متوجه عمق ادراك و ذكاوت شاعران ايراني مي شويم.

وي به تاثيرگذاري اين دو شاعر ايراني بر ساير ممالك دنيا اشاره كرد و ادامه داد : حتي اين تاثيرگذاري ها هم محل بحث نيست به اين دليل كه عمدتا ريشه محتوايي دارند. اغلب انتقادهاي صورت گرفته از سعدي متضمن اين مساله است كه گويي شاعر مي بايست فيلسوف بوده باشد در حالي كه ماندگاري بوستان و گلستان او بيش از محتوا مرهون زبان ورزي آنهاست.

اين منتقد ادبي ، نقد محتوايي متفكرين غربي به آثار سعدي و ساير شاعران را ناشي از جهل آنان نسبت به زبان فارسي دانست و تصريح كرد : چگونه است كه آثار گذشتگان در ميان حوادث تاريخي ، همچنان شاهكار و لذت انگيز باقي مانده اند؟ و چگونه است كه سعدي و فردوسي كه هر دو وابسته به يك مكتب و مذهب اند، تا اين اندازه متفاوت بوده و دو قله مجزا به شمار مي آيند؟چگونه است كه اندرزنامه ها و متون بسيار ديگر، به لحاظ جنبه هاي زيباشناسي و هنري باقي نمي مانند ولي گلستان همچنان زنده است؟ اين بدان معناست كه در شعر آنچه عقب مي ماند و لنگ مي زند، محتواست.

وي شاعر را كسي توصيف كرد كه از مرمر زبان ، مجسمه داوود مي سازد و در هنرورزي خود روي زبان كار مي كند. دكتر موحد تاكيد كرد : جملاتي وجود دارند كه اگر بخواهيم معنا و معادلش را بگوئيم ، جز همان عبارت چيزي نمي توانيم بيان كنيم. شعر هم همين گونه است و نبايد به دنبال معناي آن گشت. از همين روست كه معناي شعر در ترجمه آن گم و ناپيدا مي شود.

ضياء موحد اضافه كرد : كدام معيار و نصيحت اخلاقي است كه تاب زمان را بياورد. آنچه كلام سعدي را ماندگار كرده ، لحن و زبان اوست چرا كه حرف هاي او را كسان ديگري هم به گونه ديگر مطرح مي كردند اما نه مثل سعدي.

وي در پايان صحبت هاي خود به وجود پاره اي شباهت هاي محتوايي در نوشته هاي بزرگان ادبيات جهان نظير سعدي و شكسپير اشاره كرد و گفت : اين تشابه ها نه مايه فخر ماست و نه انگليسي ها، بلكه نشان گر شباهت ميان بزرگان ادبيات است كه البته چون خاصيت محتوايي دارد واجد اهميت نيست. آنچه بايد بر آن تاكيد كرد، نزديك شدن آنها به شعر و هنر زباني است.

کد خبر 313834

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha