به گزارش خبرگزاري "مهر" ، درك قانونمنديهاي طبيعت و نقش اطلاعات انساني به عنوان يك متغير بهره‌افزا در تبديل مواد خام به محصولات نهايي نوع بافت صنعت جوامع را مشخص مي نمايد . در اثناي قرن چهادردهم تا هجده در جهان بيني بيشتر ملل به طور عموم و در بعضي از كشورهاي اروپايي به طور مخصوص چرخشي در جهان بيني ملل رخ داد كه نتايجي چند در عرصه هاي مختلف زندگي اين جوامع نمايان شد و جايگاه و نحوه دستيابي به يقين تغيير نمود .
در اين مناطق به جاي تكيه صرف بر منطق در تبيين پديده ها به روش تجربي روي آورده شد . اين حركت كه با گاليله ، نيوتن و دانشمندان معاصر آنها آغاز شده بود زبان جديدي را در تبيين پديده ها كشف كرد كه اين زبان در عالم متافيزيك مرحله اول تحولات اقتصادي و در دستيابي به يقين مطلوب معنا و مفهومي نداشت . يقين مطلوب جديد با اين آموزه به دست آمدني بود كه طبيعت با زبان رياضيات نوشته شده است و با كاربست زبان رياضي عرصه طبيعت قابل كشف و تسخير است .
آموزه هاي جديد اگر چه بي عيب و نقص نبودند اما روند نوسازي را آغاز كردند كه پايه هاي اجتماعي كم تحرك چند هزار ساله را كه بر نظام سلسله مراتبي بنا شده بود به كلي دگرگون ساخت و نظام علت ومعلولي را فرا راه خود قرار داد . بدين ترتيب تحركي در نظام اجتماعي بشري حادث شد كه سيستم اقتصادي بشر را از حالت سكون خود خارج كرد و به يك تحرك جدي واداشت .
در اين مرحله روابط اقتصادي از جريانات سياسي متمايز گرديدند و در نتيجه اين تمايزات و استقلال عمل سيستم اقتصادي "اقتصاد بازار" ظهور گرديد و مؤلفه هاي جديدي در اين سيستم هويدا يافتند كه ساختارهاي اقتصادي عرصه بين الملل را دچار تشدد شيوه توليدي كردند و به سه شكل ممكن آشكار ساختند .
به تحليل "مهر"، اگر چه صنعت تا قبل از قرن پانزدهم از رشد چنداني برخوردار نبود و در درآمد اعضاي جوامع نقش محدودي داشت اما اين بخش از اقتصاد به واسطه دو عامل اساسي منفعل شد . اين انفعال در بخش افزارمندي ضمن آنكه ساختار اقتصاد بين المللي را دگرگون كرده و نظام اقتصادي را از اقتصاد بسته خانوادگي و محلي به اقتصاد مبتني بر مبادلات مي كشاند در عين حال بخش خدمات و بازرگاني را هم به عنوان يك جز اصلي اقتصاد مطرح كرد .
|
|
اگر چه صنعت تا قبل از قرن پانزدهم از رشد چنداني برخوردار نبود و در درآمد اعضاي جوامع نقش محدودي داشت اما اين بخش از اقتصاد به واسطه دو عامل اساسي منفعل شد . اين انفعال در بخش افزارمندي ضمن آنكه ساختار اقتصاد بين المللي را دگرگون كرده و نظام اقتصادي را از اقتصاد بسته خانوادگي و محلي به اقتصاد مبتني بر مبادلات مي كشاند در عين حال بخش خدمات و بازرگاني را هم به عنوان يك جز اصلي اقتصاد مطرح كرد 
نكته اي كه در اينجا مطرح است اينكه پيشرفتهايي كه در زمينه علم توسط دانشمندان صورت گرفتند قشر سرمايه دار را به اهميت آن آگاه ساخت و با درك اين موضوع كه شناخت معتبر و واقعي پديدارهاي طبيعت ، فقط از يك علم ماترياليستي به وجود مي آيد ، هجمه هاي خود را به سوي علوم و فنون آغاز كردند .
علمي كه در اين مرحله پديدار گرديد و افزارهايي كه مبتني بر اين نوع علمي ساخته مي شدند از اطلاعات كمتري در تبديل مواد خام به محصولات توسط انسان به يدك مي كشيدند .
تكنولوژي و نقش آن در ابزارها همواره به ميزان پيچيدگي اطلاعات موجود در بطن آن تكنولوژي بستگي دارد .
ارزيابي "مهر" بر اين است كه در مرحله نخستين پيدايش انقلاب صنعتي چون تكنولوژيهاي توليدي وابستگي بيشتري به طبيعت داشتند لذا جايگاه طبيعت در پيدايش مراحل نخستين انقلاب صنعتي و دوران گذار از مرحله كشاورزي به زندگي مبتني بر صنعت نقش اوليه و مهمي را ايفا كرد . اگر چه طبيع تخريب زيادي از اين امر ديد اما به مرور زمان با پيشرفت تكنولوژي از تخريب طبيعت نيز كاسته مي شود .
نظر شما