به گزارش خبرگزاري مهر به نقل از منابع اينترنتي، آرمسترانگ كه اخيراً كتاب "تاريخ خداوند" را روايت كرده بود در واپسين اثر خود تكامل سنتهايي ديني دنيا را از تولد تا بلوغ روايت مي كند. وي به سبك خاص خود اين روايتها را به نحو چشمگير با ترتيب وقايع ارائه كرده است.
وي با محور قرار دادن سالهاي 900 تا 200 پيش از ميلاد به عنوان نقطه آغازين، به بررسي راههايي پرداخته است است كه سنتهاي ديني مجزاي بوديسم و كنفوسيسويسم تا دائويسم و يهوديت به نيروهاي فرهنگي مختلفي كه طي اين دوره با آن روبه رو بودند، پاسخ داده اند.
آرمسترانگ به طور كلي خشونت، شكافهاي سياسي و عدم تساهل ديني را در جوامع سالهاي 900 تا 200 پيش از ميلاد مسيح را بررسي كرده است، بنابراين اديان آن دوران به واسطه تجليل از شفقت، عشق و عدالت به خودخواهي و انزجار پاسخ داده اند.
از اين رو اعتقاد بوديسم و جين به آهيسما (اينكه همه موجودات به هم وابسته و مقدس هستند و نبايد به هيچ كدام آزاري رساند) در پاسخ به خود محوري در تشريفات ديني آيين هندو در هندوستان گسترش يافت و پيامبران عبري چون عاموس نبي اظهار داشته است كه عدالت و رحمت نسبت به همسايگان تنها راه درست نزديك شدن به خداوند است.
توصيف اديان جهان اغلب آنها را به عنوان موجوديت مستقل و گسسته از يكديگر ارائه مي كند و نويسنده كتاب تاريخچه اسلام (2000) توصيفي از يك دوران سرشار از خشونت همچون عصر حاضر ارائه داده است، درست زماني كه اديان در موقعيتهاي مختلف پرداختن به عدالت و عشق را مورد تأكيد قرار دادند.
نظر شما