به گزارش خبرنگار موسيقي مهر، اين روزها اگر از هر كسي كه مختصر توجهي به اخبار رسانه ها دارد سوال كنيد كه سرود فوتبال را چه كسي مي خواند قطعا با قاطعيت جواب شما را نخواهد داد . هر روزنامه و هر رسانه اي ، خبر متفاوتي را در اين خصوص درج مي كند.
اواخرسال گذشته مسئول محترم امور فرهنگي فدراسيون فوتبال اظهار كرده بود كه يا استاد آواز سنتي ايران اين سرود را بخواند و يا هركس را كه اين استاد بزرگ توصيه فرمايد بايد وارد گود شود ، اما به فاصله 48 ساعت پس از اين اعلام، مدير يكي از خوانندها خبر از انعقاد قرارداد با شركت ايرانول داد واجراي سرود را توسط گروه خود با آهنگسازي شهرداد روحاني قطعي و مسلم قلمداد كرد .
با اعلام خبرعقد قرارداد طبيعتا انتظار مي رفت كه موضوع فيصله يافته تلقي شود اما در ادامه ماجرا و در كنار نام خوانندگان پاپ (حتي لس آنجلسي ها) نام خوانندگان ديگري از جمله افتخاري ،سراج،شهرام ناظري و...نيز بر سرزيان ها افتاد و اين در حالي بود كه طرح نام اين حضرات تنها به خاطر تعديل صوري كار صورت مي گرفت ، چرا كه با هيچ يك ازخوانندگان سنتي(به معناي ديگر خوانندگان ملي) صحبتي و يا دستكم شور و مشورتي انجام نگرفته بود.
به هرحال با گذشت زمان و رسوب ترفندهاي خبري وعيان تر شدن اهداف و برنامه هاي متوليان امردرتوليد سرود فوتبال،خبرهاي ضدونقيض نيز فرو كش كرده و فقط به اجراي دوتن از پاپ خوانان محدود شده است ، به طوري كه هر روزاجراي سرود فوتبال به نام يكي از اين دو قطعي مي شود. حتي مسئولان فدراسيون نيز گويي از اين تشتت خبري راضي و خرسندند ، چرا كه جلوگيري از اغتشاش خبري و اعلام يك نام براي عقد قرارداد و بستن پرونده سرود جام جهاني فوتبال چندان كار صعب و دشواري به نظر نمي رسد ، بويژه اينكه مسئولان مربوط نيز بنا نداشته و ندارند كه نظر متوليان اصلي موسيقي كشور را جويا شوند وبه تبع آن ، دچار تنگناهاي كار كارشناسي و تخصصي گردند .
اينك صحبت بر سر اجراي سرود و خوانندگي اثراست كه هنوز تا اين لحظه و به طور قطع مشخص نشده است كه كدام يك از اين دو قراداد دارند و چه كسي قرار است به صورت رسمي اين مهم را مرتكب شود .به همين سبب ما كماكان شاهد نزاع خبري اين دوهستيم ، خوانندگاني كه هيچ يك حاضر نيستند قدمي عقب بنشينند ؛ هرچند كه مسئولان بالادستي آنها را مقابل هم نشانده باشند . كساني كه مختصر آشنايي با تاريخ موسيقي ايران دارند و موسيقي ايراني يا سنتي را فهميده و درك كرده اند به خوبي تفاوت هاي ماهوي اين هنر متعالي را با پديده هاي مشابه و موازي آن مي دانند . اين افراد به خوبي مي توانند تصور كنند كه دو خواننده سنتي هرگز براي خواندن يك اثر هرچند هم كه عوايد مادي و معنوي فراواني به دنبال داشته باشد با هم به نزاع برنخاسته اند و قطعا درچنين شرايطي برد با كسي است كه زودتر صحنه را به حريف (رفيق) واگذارد... .
نظر شما