جيمز مك كلنون استاد جامعه شناسي دانشگاه ملي اليزابت در نورث كارولينا ايالات متحده در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: بي ترديد در گذشته تضاد شديدي ميان علم و دين وجود داشت كه اين امر در مورد تكامل داروين بيشتر مشهود است.
وي افزود: در طول عصر مدرن جامعه شناسان و مردم شناسان به مطالعه دين پرداختند و رويكردهاي ديني به تحقيقات علمي خود را بررسي كرده اند، بنابراين مي توان چنين نتيجه گيري كرد كه بايد كاربرد اصول علمي دين را مورد بررسي قرار داد تا درك دانشمندان از دين افزايش پيدا كرده و بتوانند نقش دين در زندگي مردم را مورد بررسي قرار دهند.
نويسنده كتاب "علم منحرف شده: موضوع فرا روانشناسي و رويدادهاي شگفت انگيز، بنيادهاي اعتقادات ديني" تصريح كرد: در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم شكافي ميان علم و دين وجود داشت كه پس از آن تلاشهاي بسياري در راستاي از بين بردن اين شكاف و ايجاد پلي ميان اين دو عرصه صورت گرفت.
دكتر جيمز مك كلنن همچنين يادآور شد كه عنوان دانشمند ديندار نيز نمي تواند مناقشه برانگيز تلقي شود چرا كه برخي از دانشمندان ديندار هستند.
وي افزود: برخي ديگر از دانشمندان از شيوه تحقيق و تفحص براي رويكردهاي علمي خود استفاده مي كند و اعتقادات ديني خود را به صورت مجزا حفظ مي كنند، در اين ميان ديگر دانشمندان براي پي بردن به اعتبار يك تحقيق علمي مي توانند خواستار انجام دوباره آن شوند، اين فرآيند رخداد علم است. بسياري از دانشمندان ديندار هستند اما پرداختن به دين را از تحقيقات علمي خود جدا نگاه مي دارند.
اين استاد علوم اجتماعي دانشگاه اليزابت گفت: بسياري از دانشمنداني كه در كشورهاي در حال توسعه فعاليت مي كنند در كشورهاي توسعه يافته آموزش ديده اند و اين روش شناختي علمي را به كشور خود باز مي گردانند و در بافت كشور خود از روشها و متدهاي علمي استفاده مي كنند. بنابراين دانشمندان ايراني به واسطه ديندار بودن مي توانند شكاف ميان علم و دين را از بين ببرند.
وي تصريح كرد: كاربرد علم بر حسب مؤلفه هاي ديني در هر كشور بر حسب فرهنگ متفاوت است.
نظر شما