۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۵، ۱۵:۰۷

" خرمشهر " موقعيت معصوم جغرافياي ادب - 9

مديران فرهنگي از عهده كشف و نقد آثار هنري و ادبي برنيامده اند / فتح خرمشهر پشتوانه ايماني و اعتقادي داشت

مديران فرهنگي از عهده كشف و نقد آثار هنري و ادبي برنيامده اند / فتح خرمشهر پشتوانه ايماني و اعتقادي داشت

پدرام پاك آئين - شاعر ، گفت : حماسه ملي خرمشهر به عنوان يك حادثه درخشان تاريخي سرچشمه و خاستگاه هاي ديني و اعتقادي و اجتماعي ويژه اي دارد ، اين حادثه دنباله ها ، پيامدها و رسوباتي دارد كه مجموعه اين موارد در حوزه تفكر ، هنر و ادبيات ردپا بر جا گذاشته است.

اين شاعر كه در آستانه سالگرد آزاد سازي  " خرمشهر " با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، سخن مي گفت ، با بيان اين مطلب افزود :  اينكه انعكاس اين حادثه در متن ادبيات معاصر ما مطابق با انتظار ما نبوده، شايد به نوع انتظار ما بازگردد ، ما بايد انتظار خود را از ادبيات متناسب با ظرفيت هاي ادبي و جوهر هنر تعريف كنيم. ممكن است كه يك اثر هنري به سرچشمه ها و خاستگاههاي فتح خرمشهر اشاره و اختصاص داشته باشد و يا به رسوبات اين واقعه عزيز ديني و ملي مختص شده ، اما به لحاظ زمان و مكان مجموعه يك اثر ادبي محدود به روز سوم خرداد و محدود به جغرافياي خرمشهر نشده باشد ، كما اينكه مثلا در ادبيات عاشورايي ممكن است شعري يا اثر داستاني به واقع عاشورايي باشد و در خدمت مكتب كربلا و عاشورا قرار گرفته اما در رفتار و آمد تاريخي و فرهنگي بين وقايع تاريخي و فكري قبل و بعد از عاشورا قرار گرفته و محدود به روز دهم محرم سال 61 هجري نشده باشد.

پدرام پاك آئين درادامه يادآور شد : براي اينكه ميزان انعكاس اين واقعه بزرگ اعتقادي ، معنوي و ملي را در ادبيات معاصر بسنجيم، نمي توانيم فقط ردپاي زمان و مكان سوم خرداد و خرمشهر در ادبيات دفاع مقدس جستجو كنيم ، بلكه مي بايست نشانه هاي خاستگاه هاي دفاع مقدس، انديشه ها، اعتقادات، باورها و مجموعه آن گنج خانه معنوي كه پشتيبان دفاع مقدس و وقايع افتخار آميزي مانند فتح خرمشهر را در ادبيات معاصرمان را جستجو كينم.

وي ياد آور شد : مسئله ديگر اينكه اگر دفاع مقدس در عالم تشبيه و تمثيل يك داستان حماسي ديني و ملي در نظر گرفته شود حماسه خرمشهر نقطه اوج اين داستان است ، از جهتي درست است كه نقطه اوج دفاع مقدس به اندازه سهمي كه در اين واقعه تاريخي داشته در ادبيات ما انعكاس پيدا نكرده و مولفان ادبيات داستاني و شاعران ما، بعضا از تجربه هايي كه در دوران تاريخي معاصر به وقوع پيوسته بهره لازم را نبرده اند (انقلاب اسلامي، دفاع مقدس و برخي وقايع تاريخي ديگر).

پدرام پاك آيين خاطر نشان كرد : شايد علت اين بوده كه به ويژه در حوزه ادبيات داستاني بخش عمده اي از نويسندگان ما به تجربه كردن و مكاشفه در حوزه هاي معرفتي چندان علاقه اي نشان نداده اند و بيشتر تمايل داشتند كه تجربه هاي ديگران را به نوعي بازسازي كنند، لذا ادبيات داستاني در بين برخي از داستان نويسان هرگز به تجربه تازه و منحصر به فرد و كشف شده اي نزديك نشده ، بلكه تجربه هايي كه از آثار داستاني سابق از آثار نويسندگان بزرگ جهان به اذهان نويسندگان منتقل شده به نوعي بازسازي و گاهي بومي سازي شده به رشته تحرير در آمده است.

اين شاعر افزود : البته قابل ذكر است كه اين نقيصه قابل تعميم به تمام نويسندگان نيست، بلكه مي توان گفت بخش بزرگي از افرادي كه به عنوان نويسنده در جامعه ما شناخته مي شوند به اين نقيصه دچارند اما بخشي هم به تجربه هاي فردي و مكاشفات شخصي خود متكي هستند، از نظر دسته اول داستان نويسي بيش از آن كه خطه شناختي و معرفتي داشته باشد جنبه فني و فنانيت دارد و مثال براي آثاري متكي به تجربه هاي بكر و شخصي نيستند مانند دانه پخته اي است كه در زمين كاشته شود و بذر پخته جوانه و برگي نخواهد داد ، در حالي كه تجربه دست اول و منحصر به فرد مانند بذر خامي است كه تبديل به درخت تناوري خواهد شد و حتي سايه خود را بر ساير درختها خواهد افكند.

وي تصريح كرد : من معقتدم كه برخي از داستان نويسان ما به اين سير معرفتي هرگز نزديك نشده اند و اين نقيصه قابل كتمان نيست، اما مربوط به همه نويسندگان نيست . حال بايد دانست چرا واقعه اي مثل واقعه خرمشهر كه در مقايسه با جنگهايي كه در ساير ملل واقع شده (نبردهاي پارتيزاني كه ملل غربي و هنرمندان غرب با اينكه رنگ معنوي نداشت ) شاهدحماسي ترين وجه و درخشان ترين تصوير و تعبير ها از اين وقايع هستيم اما حادثه فتح خرمشهر كه نه تنها جنبه ملي دارد و خواست يك ملت و چشم  يك نسل به آن دوخته شده  و داراي پشتوانه گرانسنگ ايماني و اعتقادي و ظرفيتهاي شگرف آور ايثار و فداكاري است وادبيات در عطش اين معاني و مفاهيم به سر مي برد ، شاهد تجلي آن در ادبيات معاصر نيستيم.

اين شاعر در ادامه گفت : اين مسئله باز مر گردد به نداشتن شجاعت و جسارت لازم براي نزديك شدن به تجربه هاي منحصر به فرد و رويا رو شدن با وقاعي عظيمي كه درهيچ كتاب ادبي و علمي و در سابقه ادبيات نمي توان يافت و همچنين به كاركرد مديريت فرهنگي نيز باز مي گردد. به هر حال تمام آن چه  گفته شده نافع اين نيست كه نويسندگان هم تراز با نويسندگان بزرگ جهان و صاحب سبك در كشور ما وجود نداشته، شايد اينها موفق نشده اند كه آثاري متناسب با انتظار ما دراين زمينه پديد آورند، من بخشي از پاسخ اين سئوال را مربوط به نوع مديريت فرهنگي نسبت با اين نويسندگان مي دانم، مديريت فرهنگي وظيفه دارد كه آثار هنري ناب و داراي ارزش هنري حقيقي را كشف كنند و اشاعه دهند و آثاري كه داراي اين خصوصيات هستند نشر و ارائه دهند.

وي خاطر نشان كرد : متاسفانه در سالهايي كه گذشت مديريت فرهنگي چندان دغدغه متناسب با اين وظيفه را نداشت و يا از توان لازم براي انجام اين وظيفه برخوردار نبود، به طوري كه نتوانست نقش اول را به نويسنده دهد، كوشيد بسياري از ماموريتها را با ادبيات و هنر به انجام برساند، ماموريتهايي را كه متجانس با ادبيات وهنر نبود بلكه دغدغه صرف اين مديران بود. اما به دليل برخورد سرد از يك سو و از سوي ديگر برخورد گرم اما نسنجيده و بدون مشاهده مديران فرهنگي ما اين امر به ثمر نرسيد.

پدرام پاك آيين در پايان گفتگو با مهر ياد آور شد : ضريب به اكثر مديران فرهنگي ما در سالهاي گذشته تخصص لازم و ورزيدگي لازم رابراي كشف ونقد آثار هنري نداشته اند ، وقتي مي گويم نقش اول را به نويسندگان بايد داد به اين معناست كه در مديريت فرهنگي هم نويسنده و اهل قلم مي بايد حرف اول را بزند ، سياست گذار در مديريت فرهنگي بايد نويسنده باشد، حتي در بسياري از مواقع براي پيچيدگي در اين حوزه مجري در عرصه مديريت فرهنگي هم بايد هنرمند باشد كه البته رگه هايي حضور اهل قلم و نظر در عرصه مديريت فرهنگي مشهود است كه اميدي دارم اين نقيصه به مرور حل شود.

کد خبر 328785

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha