به گزارش خبرگزاري"مهر"، دكتر عبداله نصري، استاد دانشگاه و عضو هيأت علمي دانشگاه علامه طباطبايي، در اين جلسه با اشاره به اينكه نظريه هاي فرديد به جهت تأثيرگذاري و گفتمان علمي، قابل نقد و بررسي است، گفت : فرديد با توجه به تأثير خود از هايدگر اعتقادي به متافيزيك و ما بعدالطبيعه ندارد و نبايد از او انتظار داشت كه در مورد متافيزيك نظري داشته باشد تا اينكه بتوان گفت آيا در فلسفه، متافيزيك را ميتوان كنار گذاشت.
وي افزود : بحث فرديد بحث از تجدد و تمدن جديد و نگاه او آموزه اي از عرفان ابن عربي و انديشه هايدگر است. فرديد از يك سو مسأله تجلي اسماء الهي را مطرح مي كند كه اين اسماء از نگاه ابن عربي جنبه هستي شناسي دارد و از سوي ديگر در ديدگاه هايدگر، غفلت انسان يك مسأله معرفت شناسي است.
عضو هيأت علمي دانشگاه علامه طباطبايي با بيان اينكه فرديد فلسفه را حصولي دانسته و با آن مخالف است، اظهار داشت : توجه فرديد بيشتر به تصوف و عرفان است و آن را برتر از فلسفه مي داند، هر چند عرفان و تصوف را به دو دسته اصيل و متافيزيك تقسيم مي كند.
دكتر نصري گفت : او معتقد بود كه به جاي فلسفه و ماوراء الطبيعه بايد از حكمت انسي يا معنوي كه پرسش آن از تفسير وجود و علم حضوري است بهره گرفت. فرديد معتقد بود علم حضوري در علوم انساني نقش مهم و اساسي دارد.
در ادامه اين نشست، دكتر رضا سليمان حشمت، عضو هيأت علمي دانشكده الهيات دانشگاه تهران با طرح اين پرسش كه غرب چيست، اظهار داشت : از نگاه فرديد، بحث غرب جغرافيايي مطرح نيست، بلكه موضوع، حقيقت غرب است. غرب در نظر فرديد، غروب خورشيد حق و دوري انسان از فطرت خود است كه آن را از ديدگاه هايدگر اقتباس كرده و در مورد آن از تعبير غرب زدگي بهره گرفته است. در نظر هايدگر، تاريخ دو هزار و پانصد ساله متافيزيك، دوران دوري انسان از فطرت و نفس وجود است.
وي با بيان اينكه بر اساس تعبيري، او به تصوف نظري معتقد بوده و در برخي آثار او بحث هاي فلسفي ديده مي شود، افزود : بحث او توقف در فلسفه متافيزيك نيست. او معتقد است كه نبايد ساحت قدس را در فلسفه و متافيزيك محدود كرد، بلكه بايد از آنها گذشت.علم حضوري و علم حصولي در نظر هايدگر با آنچه از علم حضوري و حصولي برداشت ميكنيم، متفاوت است.
دكتر حشمت تصريح كرد : تلاش فرديد اين است كه انسان بايد دوباره به حق رجوع كند و چشم نفساني خود را بگشايد.
نظر شما