به گزارش خبرگزاري مهر اخلاق اسلامي همان فضايل اساسي جوامع است كه ويژگيهاي اخلاقي چون راستي، وفا، عفت، امانتداري و ايثار را در بر مي گيرد و اين فضايل اجتماعي با نظام و ويژگيهاي كلي دين مرتبط است. همه اين امور با تحولات زندگي و پيشرفتهاي علم ارزشهاي ثابت و فاضل خود را حفظ كرده است.
دلايل ثبات اخلاق:
فطرت بشر در تمام طول عمر انسان ثابت است و مسئله اي است كه آن را از گذشتگان و پيشينيان به ارث مي برد. يعني هر كودكي كه متولد مي شود داراي فطرت بوده، از اين رو اخلاق با توجه به ارزشهاي اجتماعي ثابت است و با گذشت زمان و تحولات عصر دچار تغيير و تحول نشده، از ارزشهاي آن نيز كاسته نمي شود .
اخلاقهاي اجتماعي از دين سرچشمه مي گيرند و اجرا و پياده كردن اين قوانين براي همه مردم سود و منفعت دارد و مي توان گفت كه خير مطلق است، زيرا خداوند كه خود منشأ خير، بركت و منفعت است از خير حمايت و پشتيباني مي كند.
شيوه هاي اخلاق اسلامي بر اساس عناصر ثابت پايه گذاري شده است كه گنجايش و ظرفيت تغييرات زندگي را با بحرانهاي مرتبط با نفس انسان داراست و البته داراي حدود و ضوابطي است كه نبايد از آن تجاوز كرد، در مقدمه اين ضوابط الزامي و اساسي، پايبندي به اصول اخلاق اسلامي مشاهده مي شود كه بر پايه اصول ثابت و ارزشهاي اخلاقي استوار شده است تا انسان را با فطرت بشري خود مرتبط كند.
چرايي و چگونگي ثبات اخلاق اسلامي بيان شد، اما بايد مزايا و ويژگيهاي ثبات اخلاق اسلامي را نيز بررسي كرد .
دستاورهاي ثبات اخلاق اسلامي:
رهايي و تخليه جامعه از نگراني و اضطراب: انسانها به طور فطري خواهان ارزشهاي مشترك و زيبا هستند كه از ميان آنها مي توان به رحمت و دوستي اشاره كرد و يك جامعه سالم آن را به طور كامل پذيراست. البته اين بر خلاف جامعه اي است كه ارزشهاي زيبا و پسنديده اخلاقي و اجتماعي بر حسب تغييرات اقتصادي تغيير كرده و زندگي زيبا و راحت مردم را سرشار از نگراني و اضطراب و استرس ساخته است.
تفاوت ميان اخلاق و تقليد: با ذكر دليل گفته شده كه اخلاق ثابت است و جزئي از دين محسوب مي شود و موجوديت و هويت آن تكميل شده از مرتبه رباني است كه هدف غائي انسان به شمارمي رود. اما تقليد با تغيير برخي از توجيهات و دلايل تغيير مي كند، اما تغيير اخلاق امكان ندارد زيرا اين اخلاق بر اساس اصول ثابتي چون حق، عدل و خير پايه گذاري شده و ثبوت آن بر همگان ثابت شده است از اين رو هيچ راهي براي نقض آن نمي توان يافت.
يكي از عوامل ثبات در اخلاق آرامش و طمأنينه است كه اين آرامش و رها شدن را مي توان در زندگي فردي و اجتماعي مشاهده كرد و از وجود آن نه تنها خود بلكه ديگران نيز بهره مي برند. از اين رو ثبات در اخلاق مطلوب است و امور بي ثبات، غير پايدار و بي استقامت ميوه حق را از بين مي برند و مسلمان را از رسيدن به غايتش باز مي دارند.
نظر شما