به گزارش خبرگزاري "مهر" به نقل از خبرگزاري استراليا ، يكي از كارشناسان امور بين الملل در فرانسه كه به نام وي اشاره اي نشده است در پاسخ به علت متناقض بودن رويكردهاي جناح هاي حاكم در ايران و آمريكا در قبال موضوع گفتگوهاي دوطرفه گفت :” تقسيم بندي اين شيوه مطابق آمريكا درباره ايران سنخيت ندارد و نمي شود گفت كه در ايران يك جريان طرفدار مذاكره است و يك جريان طرفدار جنگ . در ايران شايد دو مسئول با هم اتفاق آراء نداشته باشند اما مانند آمريكا مسئله بر سر تصرف قدرت نيست . جناح حاكم آمريكا به هيچ راه حلي درباره ايران تن نميدهد، در واقع ميخواهد با تشديد بحران، قدرت را از دست رقيب بيرون بياورد و از آن خود كند در حالي كه در ايران ، همه جناح ها مي خواهند با آمريكا مشكلات را حل و فصل كنند“ .
اين كارشناس در ارزيابي و دورنماي مذاكرات كشورهاي عضو دائم شوراي امنيت درباره ايران مي گويد : " تلاش هاي ديپلماتيك در ايران پس از تعليق مذاكرات با اروپايي ها عملا متوقف بوده است. شايد نياز ضروري به حل بحران داخلي و خارجي موجب شده است كه ايران با پيشنهاد مذاكره با آمريكا رويه اي جديد را در پيش بگيرد كه آن رويه چندان كمك به حل مشكل نيست. از سوي ديگر ، آمريكاييها هم تكليف خودشان را روشن نكرده اند و در ابهام مانده اند كه چگونه مسئله گفتگو با ايران را حل و فصل كنند. آمريكايي ها درباره عراق به خليلزاد سفيرشان در بغداد اجازه گفتگو با ايران را دادند ، اما اكنون واشنگتن پست مي نويسد كه در همان ماه مارس زير فشار ديك چني و رامسفلد ، وزير خارجه آمريكا مجبور شده به خليلزاد اعلام كند كه مذاكرات با ايران متوقف و منتفي است . در حالي كه ايران درباره اين مساله حاضر به گفتگو بود و بعد از تشكيل دولت جديد عراق هم طبيعي است نياز به گفتگو را ضروري نبيند . بنابراين آمريكا هنوز تكليفش مشخص نيست كه بالاخره چه راه حلي را در برابر ايران ميخواهد در پيش بگيرد. يك بخش از جناح حاكم آمريكا طرفدار گفتگو است، يك بخش ديگر طرفدار راه حل هاي سركوبگرانه و اعمال حمله نظامي و آغاز جنگ و حداقل تحريم و محاصره اقتصادي در ايران است ".
به گفته اين كارشناس فرانسوي كريستين ساينس مانيتور هم نوشته است كه احتمال دارد در آمريكا جناح متمايل و طرفدار گفتگو با ايران بر جناح ديگر غلبه كند ، ولي اين احتمال هنوز قطعي نشده است . باز در همان مقاله آمده است كه اگر آمريكا با پيشنهادهاي اروپا موافقت كرد در واقع علامت و سيگنال اصلي آمريكا مشخص خواهد شد. بدين معنا كه آمريكايي ها تضمين امنيت ايران و گفتگو را پذيرفته اند و اگر پاسخشان متفي باشد معلوم ميشود دو طرف مسئله، در نهايت درگير بحران خواهند شد . البته نيازآمريكا به بحران بيشتر از حل مسئله است . اكنون بحران شديدي در درون آمريكا وجود دارد و بنابر تئوري بحران سازي كه دولت بوش تدوين كرده است، حل بحران داخلي از طريق ايجاد بحران خارجي انجام ميگيرد. بنابراين، معنايش اين است كه دو جريان در آن دولت كاملا رودررو هستند. “
نظر شما