۱۵ خرداد ۱۳۸۵، ۱۱:۲۲

آفتاب نيمه شب و ماه نيمروز ؛ يادمان هفدهمين سالگرد ارتحال امام خميني (ره) - 27

سياست و حكومتداري امام متاثر از آراي عرفاني بود

سياست و حكومتداري امام متاثر از آراي عرفاني بود

ويژگي هاي ادبي، شعري، نويسندگي، فلسفي، سياسي و فقاهتي امام خميني نشان دهنده شخصيت جامع و كامل ايشان بود كه تمامي اين خصائل ريشه در عرفان امام داشت.

حسين عليزاده - نويسنده و پژوهشگر در گفتگو با خبرنگار مهر ضمن بيان اين مطلب افزود : به جرات مي توان گفت سياست و حكومتداري امام و نيز شعر و ادبيات ايشان متاثر از آراي عرفاني ايشان بود. امام بيش از همه تحت تاثير ملاصدرا و نگاه اشراقي قرار داشت و همين ويژگي، ساير جنبه هاي او را نيز تحت الشعاع قرار مي داد.

وي در توصيف ابعاد عرفاني شخصيت امام(ره) تصريح كرد : مي توانيم شباهت هايي ميان امام و اشخاص در ساير فرهنگ ها و ملل پيدا كنيم. به عنوان نمونه سيدبن طاووس از فقهاي برجسته اي بوده كه گرايش هاي معنوي و عرفاني بالايي داشته است. همچنين به نزديكي امام با افرادي چون ميرزا جواد تبريزي و محمدتقي خوانساري بايد اشاره كرد كه بر امام تاثيرگذار بودند. اما ايشان شخصيتي بود كه در عين اين كه عارف بود، سياسي هم بود.

نويسنده "داستان امام راستان" ادامه داد : به شباهت امام با گاندي نيز مي توان اشاره كرد كه او نيز هم سياستمدار و هم حقوقدان بود كه اين جنبه به بعد فقاهتي امام شبيه مي شود. گاندي بسيار اهل زهد و احتراز از دنيا و تهذيب نفس بود و در عين حال در امور سياسي و اجتماعي هم از فعاليت دست نمي كشيد.

عليزاده ، به سويه هاي عرفاني و سياسي اقبال لاهوري نيز اشاره كرد و افزود : اقبال به مانند امام متاثر از شعر حافظ است . اقبال نيز شاعر، عارف، سياستمدار و حقوقدان بود و بايد تصريح كنيم كه همه اين چهره ها از بعد عرفاني شان جهت مي گرفته اند.

اين پژوهشگر، شهيد مصطفي چمران را هم نمونه اي بارز از انساني عارف و فعال سياسي دانست و تاكيد كرد : معمولا افراد يا عارف اند يا اهل سياست و بسيار معدود و اندك شمارند آنهايي كه هر دو بعد را يكجا داشته باشند. حتي سيد جمال الدين اسدآبادي نيز كه كمتر به وجوه عابدانه و زاهدانه اش اشاره شده، اهل معنويت و عرفان و نيز سياست بوده است.

مولف كتاب "دولت و فرهنگ ديني" اضافه كرد : آبشخور مشترك اينها عرفان شرقي است. گاندي وحدت وجودي بوده كه ريشه در هندوستان دارد و وحدت وجودي ما نيز متعلق به ملاصدرا و ابن عربي است. اين وحدت وجودي ريشه هاي مشتركي در شرق دارد و در غرب هم اشراقيون را به افلاطون نسبت مي دهند. در اين راستا، عرفان اسلامي و هندي و بودايي بسيار شبيه يكديگرند.

حسين عليزاده امام خميني را پيرو مشرب صدرايي دانست و گفت : امام در سياست ضد استعمار، مردم گرا و آزاديخواه بود و اصلاح طلبي نيز نزد او بيشتر بعد عملي و سياسي داشت تا جنبه فكري. تمام نمونه هايي كه ذكر آنان رفت احياگر ملت خودشان بودند، نه احياگر دين و تفكر. اينان ( امام خميني، گاندي و اقبال لاهوري و سيدجمال) به دنبال بيدارسازي مسلمين بودند و مصلحان اجتماعي به شمار مي آمدند.

کد خبر 335519

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha