اين آوازخوان در گفت و گو با خبرنگار موسيقي مهر درباره دلايل افول تصنيف سازي در سال هاي پس از دهه 50 اظهار داشت : يكي از دلايل پسرفت ، دستمايه قراردادن اشعار شاعران متقدم مثل سعدي و حافظ و مولانا براي ساخت آهنگ بود. اين كارها جز در مواردي استثنايي غالبا آهنگسازي محسوب نمي شوند.
او افزود : اشعار كلاسيك ما چون در تعداد ابيات و اوزان و قوافي از نظام واحدي تبعيت مي كنند به تبع آهنگي هم كه بر اساس آن ها ساخته مي شود"مونوتن" و يكنواخت خواهد بود.
سازنده تصنيف "بخت گمشده" در اين باره به دوره اي كه ضرب گيرها بخشي از بدنه موسيقي ايران را تشكيل مي دادند اشاره كرد و گفت : آن ها روي اشعار سعدي و مولوي ضرب مي گرفتند و في البداهه مي خواندند و هيچ ادعاي آهنگسازي هم نداشتند. تعداد آهنگسازها در مملكت ما واقعا انگشت شمار است.
مولف كتاب "خاطرات و نغمه ها" در بخشي ديگري از اين گفت و گو به تاريخچه پيدايش تصنيف اشاره كرد.
اودراين باره گفت : آن چه مسلم است اين است كه تصنيف از قاجاريه به قبل نيز وجود داشته است. در اين باره به تصنيفي برخوردم كه مردم وقتي" احمد عطاش" مبلغ فرقه اسماعيليه را دستگير كردند پشت سرش مي خواندند: "عطاش عالي/ ميون سر حلالي و...". همان طور كه مي دانيد تاريخ اين تصنيف به قرن ها پيش از قاجاريه بر مي گردد.
رشيدي يادآوري كرد : با اين حال بايد اذعان كرد كه تصنيف در قاجاريه بود كه صورت نوتر و كامل تري به خود گرفت و مي توان به جرات گفت كه ساخت تصنيف واقعي از زمان عارف قزويني شروع شد.
سازنده و خواننده تصنيف "عطر گيسو"، از نظر معنا "ترانه"و "تصنيف" معادل يكديگر دانست و در اين باره گفت : "ترانه" ترجمه فارسي واژه "تصنيف" است. اين واژه در دهه هاي آخر قبل از انقلاب به جاي تصنيف رايج شد.
به اعتقاد وي تصنيف ساز و آهنگ ساز نيز يكي هستند اما در اين ميان ترانه سرا (تصنيف سرا) و شاعر با هم توفير دارند.
به گفته او ترانه سرا استعداد ديگري هم بايد داشته باشد و آن گوش و دانش موسيقي است كه شاعر لزوما در سرودن شعر به آن احتياج ندارد.
رشيدي گفت : ترانه سرا بر حسب تاثيري كه از آهنگ مي گيرد ترانه اي مي گويد كه با آن آهنگ در تناسب كامل باشد.
او در پايان به مهر گفت : ايرج ميرزا مرحوم عارف را به سخره گرفت كه " تو شاعر نيستي تصنيف سازي" اما بايد گفت بهترين شاعرها هم نتواستند تصنيف ساز شوند.
نظر شما