اين آهنگساز در ميزگرد " آهنگ و آهنگسازي " كه در خبرگزاري مهر برگزار شد با بيان اين مطلب گفت : متاسفانه ما در آهنگسازي - به شيوه معمول آن- تعريف دقيق و جامعي نداريم و اين حاصل يك خلاء تاريخي است .
وي در ادامه افزود : اگر به تاريخ فرهنگ و هنر اين مرز و بوم نگاه كنيد درمي يابيد كه بزرگاني چون قطب الدين شيرازي، صفي الدين ارموي ، ابونصر فارابي ، عبدالقادر مراغه اي به علم موسيقي واقف بوده اند و حتي رسالاتي در اين زمينه نوشته اند . قطب الدين شيرازي در رساله خود از ديناميك صوت و شدت و حدت اجراي قطعات مفصل صحبت كرده است . پس ما سوابق تئوري و عملي همزمان را داشته ايم .اما در دوره صفويه و بخشي از دوره قاجار اين آثار از بين مي رود و آن چه هم كه باقي مانده كمتر مورد تحقيق و بررسي قرار گرفته است .
بازرس هيات مديره خانه موسيقي ، با اشاره به اين كه غربي ها سنت تحقيق و داشتن ريشه هاي تئوريك را بدون انقطاع ادامه داده اند ابراز داشت : جالب اين است كه ما در گذشته بنيان علمي و شبه آكادميك داشته ايم اما اين غربي ها هستند كه با نگاهي به آن بنيان موسيقي خود را تقويت كرده اند . به نظر من ضعف عمده ما در آهنگسازي نداشتن تعريف از آهنگسازي و واژه هاي زير مجموعه آن است . موسيقي ما ويژگي هاي خودش را دارد و براي رسيدن به استقلال به وحدت تعريف از واژه ها نياز دارد .
اين آهنگساز برطرف كردن عمده اين نواقص را به دانشگاه ها مربوط دانست و گفت : آهنگسازي در كشور ما جوان است و بايد در همين ابتداي راه به تعاريفي مناسب از اين كلمه برسد . رسيدن به اين مهم به وحدت رويه ميان استاد هاي موسيقي در ايران نياز دارد . ما در زمينه موسيقي محلي و موسيقي رديفي استادهاي بي نظيري داشته و داريم اما در زمينه موسيقي ملي اين روند با حضورعلينقي وزيري شروع شد و توسط امثال استاد خالقي ادامه داده شد ، اما هرچه زمان سپري شد اين پيشرفت ها كمتر شد تا به امروز كه ما آهنگ و آهنگساز خيلي كم داريم.
مدير مركز حفظ و پژوهش موسيقي در ادامه اظهار داشت : موسيقي ما به بحث و تعريف جديد نياز دارد . هرانديشه اي كه ثبت و پذيرفته نشود به ظهور نمي رسد. مگر يك انديشه تا چند نسل مي تواند به دست راويان سينه به سينه روايت شود . امكان دارد پس از مرگ يك راوي تمام آن گنجينه كه در سينه اوست ، دفن شود . اين حمايت و هدايت براي ثبت مباني علمي موسيقي به دست دانشگاه ها است . بايد كاري كنيم كه موسيقي غني ايراني خود را به دنيا معرفي كند ؛ و اين معرفي به يك زبان علمي نياز دارد .
بكان معتقد است ما بايد به تعريف هاي جديد و در نهايت به يك وحدت رويه برسيم تا آن تعاريف را همگي بپذيريم . سابقه آهنگسازي ما به شيدا و عارف و درويش خان مي رسد . اگر ما آثار اين بزرگان را تحليل كنيم مي توانيم به يك متد ايراني دست پيدا كنيم .
اين عضو شوراي عالي سياستگذاري مركز موسيقي صدا سيما انقطاع و گسست هاي تاريخي در موسيقي را حلقه هاي مفقوده تكامل آهنگسازي دانست و گفت : موسيقي امروز ما از استاد هاي بزرگ آكنده است اما حرف هايشان يك كاسه نيست . ما بايد دموكراسي موسيقايي را تمرين كنيم و از تنگ نظري ها و جناح بندي ها دور باشيم .
علي بكان با اشاره به بزرگاني چون حنانه ، دهلوي ، عليزاده ، مشكاتيان و پژمان گفت : كساني هم هستند كه در نقاط مختلف دنيا مشغول معرفي موسيقي ايران هستند اما كمتر كسي آن ها را مي شناسند. و جالب اينجاست كه غربي ها قدر موسيقي مارا بيشتر از خودمان مي دانند . مجموعه موسيقيدانان و مديريت موسيقي كشور بايد تلاش كنندكه موسيقي ايران به دنيا معرفي شود .
نظر شما