به گزارش خبرنگار موسيقي مهر، تصنيف به مفهوم قطعه ريتميك و موزون همراه با كلام از ديربازمورد توجه و علاقه عوام و خواص بوده است . اما در سال هاي پاياني حكومت قاجار كساني مثل "شيدا" و "عارف" با سرودن اشعاري متناسب با ساختار تصنيف ، هماهنگي و سادگي را درهم آميختند و تصنيف سرايي و تصنيف سازي در ايران را به جايگاه ارزشمندتري ارتقاءدادند. اگر چه اين روند در دوره هاي بعدي نيزتوسط بزرگان موسيقي ايراني پي گرفته شد اما هر چه از آن سال ها گذشت ازماندگاري وفخامت و صلابت تصنيف ها كاسته شد. تاجايي كه بعضي از موزيسين ها و بسياري از مردم همچنان اوج تصنيف را مربوط به دوران قبل از دهه60 مي دانند.
عوامل متعددي در اين بي خاصيتي و كمرنگي تصنيف نقش داشته است كه ازآن ميان مي توان به شرايط اجتماعي و نبود ارتباط روحي وعاطفي ميان موسيقيدانان (به عنوان مهمترين عامل)، پيچيده ترشدن يا پيچيده تر كردن ساختار موسيقي ايراني ، تغيير سليقه در موسيقيدانان ، ورود و اختلاط برخي موسيقي هاي غربي به محدوده موسيقي اصيل ايراني و... اشاره كرد .
دراين سال ها - بعد از دهه 60 - آثار جدي و پر مايه اي در موسيقي ايراني ساخته شد اما متوليان و رسانه ها در معرفي آنها به اندازه كافي كوشش نكردند و به تدريج ترانه هاي وارداتي جاي تصنيف هاي ماندگار كساني چون "عارف" "شيدا" "خالدي" "خالقي"،"تجويدي" و... را براي نسل در حال رشد گرفتند .
خبرگزاري مهر در اين خصوص با چند نفر از صاحبنظران و كارشناسان اين حوزه گفتگو كرده است كه مي خوانيد :
ترانه هاي سخيف امروزي در شان ادبيات ايران نيست
بيژن ترقي - ترانه سرا گفت : گويا برخي ها از ياد برده اند كه ايران سرزمين سعدي و حافظ و مولاناست ؛ اين جا سرزميني است كه روزگاري مرحوم "رهي معيري"در آن ترانه مي سرود . ترانه هايي كه امروزه با اين ساخت ضعيف و محتواي سخيف سروده مي شوند در شان ادبيات ما نيست.
به اعتقاد اين تصنيف سرا هم زبان فارسي وهم ساخت ترانه ظرفيت بالايي براي كار خلاقه و سرودن تصنيفي دلپذير دارند اما كماكان مورد غفلت قرار مي گيرند.
ترقي در اين باره گفت : در اين زمانه از "چشم" و " ابرو" گفتن مخاطب را بي حوصله مي كند. به نظرم مي توان مطالب عاشقانه را با تصويرهاي رنگين طبيعت درهم آميخت و ترانه اي دلشين به مخاطب عرضه كرد.
به اعتقاد او تصنيف و ترانه حتي اين ظرفيت را دارند كه مضامين عاشقانه را مانند سناريويي طرح كنند.
سراينده ترانه "آتش كاروان" معتقد است كه ترانه و تصنيف در اين مدت سير نزولي داشته اند و سرچشمه اين تنزل كم توجهي ترانه سرايان امروزي به پيشينه ادبي و ظرايف زبان فارسي است.
او در پايان به مهر گفت : از قول من به جوان هايي كه در اين عرصه كار مي كنند بگوييد ما از ترانه سراياني كه خارج از ايران كار مي كنند پند نگيريم بلكه به آن ها پند بدهيم. ما جايي زندگي مي كنيم كه روزي حافظ، سعدي،رهي و...در آن نفس مي كشيده و مي سروده اند.
سادگي و زيبايي شعر از عوامل موفقيت تصانيف قديمي است
داود گنجه اي - مدرس و رديفدان موسيقي گفت : يكي ازدلايل موفقيت تصنيف هاي قديمي سادگي و زيبايي اشعارشان بود . شعر يك ترانه يا تصنيف بايد طوري باشد كه اگر از بهار صحبتي به ميان مي آيد ، شنونده آن بهار را در وجودش حس كند .
وي در ادامه با اشاره به اين كه عشق و علاقه واقعي باعث به وجود آمدن پديده اي مانند تصنيف شد، اظهار داشت : اصولا در هر برهه اي از تاريخ موسيقي ،" تصنيف" گوياي مسائل اجتماعي و آينه زندگي روز مردم بوده است .
گنجه اي نبود بستري مناسب براي كار جوانان در عرصه موسيقي را يكي از دلايل افت كلي موسيقي و تصنيف دانست و ابراز داشت : ما موزيسين هاي خوبي داريم كه براي رشدشان به فضاي محبت آميز نيازدارند.
اين نوازنده كمانچه به كم تجربگي بعضي از موسيقيدانان اشاره كرد و گفت : هركس به درجه اي از معرفت مي رسد خود را تصنيف ساز و آهنگساز مي داند در حاليكه تصنيف سازي به هنر معنويت و خلاقيت هنري نياز دارد .
وي با اشاره به فضاي قديم و محبت بسيار ميان مردمان تصريح كرد : در سال هاي دورهمدلي عجيبي ميان مردم وجود داشت كه موسيقيدانان از اين همدلي بهره بسيار برده بودند و نتيجه محبت ميان موسيقيدانان به آثاري ختم شد كه هنوز بعد از اين همه سال در دل و جان مردم حضور دارد .
گنجه اي در پايان ابراز اميد واري كرد با به وجود آمدن فضايي پر از همدلي و بدون سوتفاهم بتوانيم تصانيفي ماندگار خلق كنيم
تصنيف ايراني به "عارف" و "شيدا" ختم شد
حاتم عسگري - رديفدان موسيقي آوازي گفت : تصنيف يا ضربي خواني از ديرباز و در تمام اشكال موسيقايي ما وجود داشته است كه با تاسيس راديو شكل اصلي خود را از دست داد.
اين مدرس آواز افرود : عارف و شيدا جزو آخرين موسيقيداناني بودند كه تصنيف ايراني ساختند .
او در ادامه افزود : تصنيف ازديرباز درموسيقي اصيل ، مذهبي ، تعزيه و خانقاهي ما وجود داشته و به عنوان يكي از اشكال ثابت مورد علاقه مردم بوده است . اما بعد از تاسيس راديو، موسيقي عربي ، تركيه و كشورهاي غربي درموسيقي ايراني مخلوط و باعث از بين رفتن ساختار اصيل آن شد.
حاتمي ازعلي تجويدي و همايون خرم به عنوان كساني ياد كرد كه از تاثير موسيقي غير يراني تا حدودي در امان بوده و به اعقاب خود بيشتر وفادار مانده اند.
وي با بيان اين مطلب كه آموزش موسيقي در ايران به شيوه غربي باعث شد كه به تدريج از تصنيف سازي فاصله بگيريم ، افزود : اگر كسي بخواهد كه دوباره تصنيف سازي كند ، بايد تاريخ علمي موسيقي اصيل ايران را بداند و شيوه هاي اجرايي آن را بشناسد . اگر مي بينيد كه تصنيف هاي عارف و شيدا - با تمام ضعف در شعر و موسيقي - مورد علاقه مردم است به خاطر حفظ اصالت هاي موسيقي ايراني است .
عسگري از تفاوت هاي اجتماعي بين امروز و ديروز گفت و افزود : در گذشته مسائل اجتماعي طوري بود كه فرصت همدلي و همراهي رابه مردم و موسيقيدانان مي داد و اين مودت موجب مي شد در آثار به وجود آمده روح و حالت خاصي حكمفرما باشد . اما متاسفانه امروزه همه خودپرست شده اند و كوچكترين مودتي ميانشان ديده نمي شود .
تصنيف موفق نتيجه همدلي اهالي موسيقي است
مسعود جاهد - نوازنده ني معتقد است كه تصنيف يك پديده هنري - اجتماعي است كه علاوه بر هنري بودن و اجتماعي بودن به ارتباط ميان تصنيف ساز و تصنيف سرا بستگي دارد .
وي با ابراز اين كه تصانيف امروزي ريشه درگذشته ما ندارد ، افزود : تصنيف زبان موسيقايي مردم است و به سادگي و رواني مردم نياز دارد . يك تصنيف واقعي را درهله اول بايد مردم بپسندند.
وي در ادامه افزود : تصنيف بايد بر لبان مردم جاري باشد . تصنيفي ماندگار خواهد شد كه ساده باشد و خواننده بتواند آن را - مثل لالايي مادر- بدون اركستر آن را بخواند .
جاهد معتقد است تصنيف سازي اوج هنر يك آهنگساز است چون علاوه بر ريتم وموسيقي از كلام نيز بايد به نحوي شايسته سود برده باشد .
اين نوازنده با اشاره به اين كه روحيه جمعي بايد در ساختن تصنيف لحاظ شود گفت : لحن يك تصنيف بايد ريشه در فرهنگ ما داشته باشد وبتواند به بعضي از نيازهاي روز پاسخ دهد .
وي خصوصيات يك تصنيف ماندگار را چنين ذكر كرد : تصنيف علاوه برداشتن غناي شعري و ساختار ساده ملوديك بايد از ترجيع بند و زمان كوتاه برخوردار باشد . البته نبايد فراموش كرد كه فرهنگ واژگاني تصنيف سرايي بايد به فرهنگ مردم نزديك باشد تا بتواند همدلي ايجاد كند .
تصنيف واقعي از زمان عارف قزويني ساخته شد
امين الله رشيدي - خواننده گفت : تصنيف تا دهه 1350 سير تكاملي خود را طي كرد. پس از آن ، جز چند كاري كه در دوران انقلاب خوش درخشيد ، تصنيف سازي رو به افول گذاشت و اينك دوران بحران را پشت سر مي گذارد .
اين آوازخوان در گفت و گو با خبرنگار موسيقي مهر درباره دلايل افول تصنيف سازي در سال هاي پس از دهه 50 اظهار داشت : يكي از دلايل پسرفت ، دستمايه قراردادن اشعار شاعران متقدم مثل سعدي و حافظ و مولانا براي ساخت آهنگ بود. اين كارها جز در مواردي استثنايي غالبا آهنگسازي محسوب نمي شوند.
او افزود : اشعار كلاسيك ما چون در تعداد ابيات و اوزان و قوافي از نظام واحدي تبعيت مي كنند به تبع آهنگي هم كه بر اساس آن ها ساخته مي شود"مونوتن" و يكنواخت خواهد بود.
سازنده تصنيف "بخت گمشده" در اين باره به دوره اي كه ضرب گيرها بخشي از بدنه موسيقي ايران را تشكيل مي دادند اشاره كرد و گفت : آن ها روي اشعار سعدي و مولوي ضرب مي گرفتند و في البداهه مي خواندند و هيچ ادعاي آهنگسازي هم نداشتند. تعداد آهنگسازها در مملكت ما واقعا انگشت شمار است.
سازنده و خواننده تصنيف "عطر گيسو"، از نظر معنا "ترانه"و "تصنيف" معادل يكديگر دانست و در اين باره گفت : "ترانه" ترجمه فارسي واژه "تصنيف" است. اين واژه در دهه هاي آخر قبل از انقلاب به جاي تصنيف رايج شد.
به اعتقاد وي تصنيف ساز و آهنگ ساز نيز يكي هستند اما در اين ميان ترانه سرا (تصنيف سرا) و شاعر با هم توفير دارند.
به گفته او ترانه سرا استعداد ديگري هم بايد داشته باشد و آن گوش و دانش موسيقي است كه شاعر لزوما در سرودن شعر به آن احتياج ندارد.
رشيدي گفت : ترانه سرا بر حسب تاثيري كه از آهنگ مي گيرد ترانه اي مي گويد كه با آن آهنگ در تناسب كامل باشد.
تصنيف بازوي محرك موسيقي ايراني است
رضاموسوي زاده - نوازنده تار و سه تار گفت : از آنجا كه موسيقي و ادبيات در كشور ما پيوند دارند ، تصنيف از اصلي ترين اركان حفظ موسيقي ايراني است .
رضا موسوي زاده - نوازنده تار و سه تار ضمن بيان اين مطلب گفت : تصنيف به معناي واقعي اش برخاسته از رديف موسيقي ايراني و درحقيقت سير در گوشه هاي مختلف يك دستگاه است . در مقياسي كوچكتر مي توان به ضربي ها اشاره كرد كه در نهايت با گردش دريكي دو گوشه و با استفاده از اشعار ساده خلق مي شود .
وي افزود : راز ماندگاري بزرگاني چون عارف و شيدا در تكيه بر مايه هاي رديفي است. در حاليكه ازدوره وزيري به بعد تصنيف ها براساس حركت هاي ريتميك ساخته شد.
موسوي زاده درپاسخ به اين پرسش كه تفاوت ميان آهنگسازي و تصنيف سازي چيست؟ گفت : محور اصلي يك تصنيف كلام است و تماميت آن با توجه به كلام تشكيل مي شود . اما در آهنگسازي اهميت كلام كمي كمرنگ مي شود و مسائلي نظير هارموني ، كنترپوان و اركستراسيون عمق پيدا مي كند . در آهنگسازي به معناي امروزينش ، كلام نماي يك اثر محسوب مي شود .
سرپرست گروه فاخته با نام بردن ازهنرمنداني چون غلامحسين بنان ، مرتضي محجوبي و رهي معيري تاكيد كرد : اگر مي بينيد كه تصنيف هاي قديمي موفق وماندگار اند دليلش اين است كه موسيقي ما به رفاقت و نشست و برخاست هاي دوستانه احتياج دارد . اگر شما به تصنيف هاي ماندگار توجه كنيد مي بينيد كه گروه سازندگان همدل و همراه بوده اند .
ترانه هاي امروزي با جامعه هماهنگ است
فواد حجازي – آهنگساز گفت : تغيير ذائقه مردم ، شكل و نوع ترانه و حتي موسيقي را تعيين مي كند و به طور كلي ، تغيير خلق و خوي جوامع ، توليدات هنري را نيز دستخوش تغيير مي كند .
اين نوازنده ساكسيفون در ادامه اظهار داشت : آن چه امروز به اسم ترانه ساخته مي شود همان چيزي است كه مردم مي خواهند و من به شخصه معتقدم كه اين درخواست مردم كاملا درست و منطقي است.
به اعتقاد اين نوازنده ، موسيقي اي كه امروز در قالب ترانه به مردم عرضه مي شود با ريتم و سرعت اجتماع هماهنگ و همنوا است.
حجازي ادامه داد: موسيقي ، نقاشي وهر هنرديگري محصولات فرهنگ اجتماعي محسوب مي شوند . ترانه نيز يكي از همين محصولات اجتماعي است كه همواره در پي منطبق كردن سرعت خود با ريتم اجتماع و مردم بوده است.
وي در واكنش به اين گفته كه محتواي ترانه هاي امروزي سخيف و سطحي شده است اظهار داشت : آهنگ هاي قديمي هم محتواي آن چناني نداشته اند. جز معدود ترانه سراياني كه در گذشته آثار قابل تاملي ارايه كرده اند مابقي ترانه ها از نظر محتوا فرق چنداني با ترانه هاي امروزي ندارند.
اين آهنگساز تاكيد كرد : ترانه هاي امروزي را بايد به گونه اي استراحتگاه براي مردم تعبير كرد. در زمانه اي كه مخاطبان حوصله نمي كنند حتي مصرعي از يك بيت را تجزيه و تحليل كنند چگونه مي توان انتظار داشت كه در ترانه اي بلند به دنبال معنا بگردند. آن ها در پي آهنگي هستند كه با حركت سريع زندگي شان هم ريتم باشد. به سرعت متوجهش بشوند و بگذرند.
با اين حال حجازي معتقد است : مشكل عمده ترانه سازي امروز اين است كه مثل سابق شعر بر اساس ملودي سروده نمي شود.
به گفته او راز ماندگاري ترانه – فارغ از محتواي آن - در اين است كه اول آهنگ و ملودي اي وجود داشته باشد و بعد بر اساس آن ملودي شعري سروده شود.
تصنيف رو به فراموشي است
درويش رضا منظمي - آهنگساز و نوازنده كمانچه گفت : تصنيف يكي از گونه هاي ماندگار موسيقي ايراني است كه اين روزها به دلايل متعدد رو به فراموشي مي رود .
اين استاد دانشگاه افزود : تصنيف از ديرباز در فرهنگ موسيقايي اين مرزو بوم جايگاه مشخصي داشته و هر وقت با مردم ارتباطي دروني و عميق پيدا كرده ماندگار شده است .
وي در ادامه گفت : براي ادامه دادن به سنت تصنيف سازي مديران بايد كاري كنند كه جنبه نظارتي موسيقي به سمت حفظ اصالت ها پيش برود تا در اين مسير تصنيف سازي و تصنيف سرايي جايگاه والاي خود را باز يابد . ضمن اين كه نبايد فراموش كرد اين روزها و با تعدد مجاري مختلف براي شنيدن موسيقي ، زمينه هاي بسياري براي احياي تصنيف وجود دارد .
اين عضو شوراي مركز موسيقي و سرود صدا و سيما معتقد است تصنيف يابد مورد تاييد مردم باشد تا آن ها بتوانند با آن ارتباط برقرار كنند .
منظمي با اشاره به قدمت تصنيف و تاثير گذاري آن در ميان مردم ، اظهار داشت : پيدايش گرايش هاي مختلف باعث شده كمتر تصنيف بشنويم . در گذشته كتابهايي تصنيف با شعر و نت آن تصنيف از سوي دولت منتشر مي شد و اين كارباعث به وجود آمدن فضايي براي رشد موسيقي در ميان طبقه متوسط مردم مي شد .
معاون دانشكده هنر دانشگاه تهران در پايان گفت : اين روزها گرايش آهنگسازان به ساخت "تصنيف" كمترشده است . آهنگسازي جنبه اي كاملا علمي و فرموليزه دارد و تا حدودي از خاصيت هاي موسيقي ايراني فاصله مي گيرد . اما تصنيف يك امر سنتي و متداول ميان مردم است .
تغييرات اجتماعي موجب كمرنگ شدن تصنيف شده است
ميلاد كيايي در اين خصوص اعتقاد دارد،ميلاد كيايي سيستم هاي جديد ضبط رايكي ازعوامل موثر در فاصله افتادن بين موسيقيدان ها دانست و گفت : موسيقي به همدلي و ارتباط روحي و حضور هنرمندانش نياز دارد . در گذشته همه اعضاي يك گروه مي آمدند به استوديو و همديگر را مي ديدند. همين حضور هاو ديدارها محصول نهايي گروه را دوست داشتني مي كرد . اما متاسفانه امروزه يك نفر صبح و يك نفر شب در استوديو حضور پيدا مي كند و هركس كار خودش را انجام مي دهد . به جرات مي توانم بگويم اعضاي يك گروه كمتر يكديگر را مي بينند. طبيعي است كه اين نوع رابطه محصول خوبي نخواهد داشت .جالب اين جا است كه بعضي از خواننده ها روزي يك بيت مي خوانند .
وي در پايان گفت : خلق يك تصنيف ماندگار به عوامل متعددي نياز دارد كه همدلي و محبت از اصلي ترين اركان آن است .
همخواني شعر ، موسيقي و صداي خواننده عمده ترين دليل موفقيت تصنيف هاي قديمي است .
اين موسيقيدان ضمن بيان اين مطلب و با اشاره به اين كه"عارف" و "شيدا" از بهترين نمونه هاي هنرمندان تصنيف سازبوده اند ، افزود : آنچه تصنيف هاي قديمي را ماندگار كرده است رواني و سادگي شعر و موسيقي آن هاست . در حقيقيت نوعي هماهنگي از پيش به وجود آمده سبب شده تا اين آثار يكدست و روان باشند .
وي در ادامه گفت : در سال هاي بعد تر فاصله بين عوامل توليد و ساخت يك تصنيف بيشتر شد . تصنيف ساز اثرش را مي ساخت و آن رانزد تصنيف سرا مي برد و طي شرح حالاتي كه هنگام ساخت آن اثر داشته ، شاعر را به خود نزديك مي كرد تا جنس شعر و موسيقي يكي باشد . علاوه بر اين خواننده نيز در اين جمع حضور پيدا مي كرد تا به لحاظ روحي به شاعر و تصنيف ساز شناخت پيدا كند . حاصل اين همنشيني تصنيف هاي ماندگاري شد كه از كساني چون "خالدي" ، "وفادار"،" تجويدي " و " خرم " شنيديم .
كيايي با اشاره به روحيه فردي و اجتماعي مردم در آن سال ها اظهار داشت : زمانه بوي عشق مي داد و آن روزها روزهاي عشق بود . ولي متاسفانه هنرمندان امروزي اغلب لطافت را از ياد برده اند و خيلي با عصبانيت نغمه پردازي مي كنند . البته بخشي از اين فراموشي طبيعي است چون شرايط فرهنگي و اجتماعي ماهم تغيير كرده است .
تصنيف امروز از موسيقي هاي پاپ و راك تاثير گرفته است
عبدالحسين مختاباد - خواننده گفت : شيدا تصنيف را در فضايي عاشقانه و عرفاني احيا كرد ، عارف به آن رنگ و بوي سياسي و اجتماعي داد ، درويش خان وجهه هنري و موسيقايي اش را بالا برد اما امروز بازار تغيير دهنده و تعيين كننده است .
اين خواننده و آهنگساز درباره پيشينه و تاريخ پيدايش تصنيف گفت : در غرب ، چون نت سابقه اي دور و دراز دارد مي توان ترانه هايي را شنيد كه مربوط به قرون وسطي هستند اما در ايران كه سابقه نت به صد سال هم نمي رسد تعيين قدمت تصنيف تنها با استناد به روايات شفاهي امكان پذير است.
او ادامه داد : معتقدم پيشينه تصنيف يا ترانه برابر با به وجود آمدن موسيقي است. يكي از پيوندهاي موسيقي پيوند آن با كار است. موسيقي كار نيز ريشه در تاريخ خلقت انسان دارد. انسان در حين كار ملودي هايي را زمزمه مي كرده كه اساسا تابع يا داراي ريتمي همنوا با نوع كار او بوده است.
مختاباد زماني را كه تصنيف به عنوان يك قالب موسيقي مطرح مي شود به دوره قاجار منتسب دانست و در اين باره گفت : قبل از قاجار، به خصوص در عصر صفويه چون موسيقي به واسطه فشارهاي مذهبي به انزوا كشيده شده بود و غالب موسيقيدان ها به هندوستان پناه برده بودند ، موسيقي ايراني فرصت بروز نداشت اما در دوران قاجار، به واسطه توجهاتي كه دربار به آن كرد و نيز به خاطر سفرهاي هيات هاي موسيقي همراه ناصرالدين شاه به فرنگ يا آمدن موسيقيدانهاي غربي مثل "لومر" به ايران و تاسيس اركستر نظام و ... موسيقي ايراني ارتباطات اجتماعي گرفت.
اين آهنگساز افزود : آن چه به عنوان تصنيف خوب از آن ياد مي كنم به اعتقاد من از عصر "شيدا" شروع مي شود. شيدا تصنيف سرايي بود كه در عين شناختي كه از شعر داشت و صوفي و درويش بود ، با رديف موسيقي ايراني نيز آشنايي داشت. اگر تصنيف هاي شيدا را تجزيه و تحليل كنيم ردپاي رديف را در آن ها خواهيم ديد.
او ادامه داد : شيدا با بازي هايي كه با اشعار كلاسيك مي كرد توانست قواعد آن ها را بشكند و با اين كار براي اولين بار شعر را به خدمت موسيقي درآورد.
به اعتقاد مختاباد تصنيف هاي شيدا حامل بار عاطفي و عاشقانه و عارفانه بوده اند اما "عارف قزويني" تصنيف سراي عصر مشروطه به واسطه آگاهي سياسي اش به تصنيف رنگ سياسي و اجتماعي زد.
او درباره عارف گفت : عارف فضاي عارفانه و عاشقانه تصانيف شيدا را مي شكاند و به آن جلوه سياسي مي دهد . فارغ از ميزان اعتبار و وزن اشعار عارف كه همواره براي عده اي محل سوال بوده ، بايد گفت او با ترانه هايي چون "از خون جوانان وطن لاله دميده" و ...براي اولين بار مسايل سياسي را وارد ترانه سازي و به تعبيري وارد موسيقي ايراني مي كند.
ديگر تصنيف سازي كه مختاباد در جرگه بنيان گذاران تصيف ايراني از او ياد كرد "درويش خان" بود.
او درويش خان را نوازنده اي بي نظير، آهنگسازي خوب و موسيقي داني حرفه اي توصيف كرد و گفت : تفاوت كارهاي درويش خان با شيدا و عارف در اين نكته نهفته است كه او جلوه هنري و تخصصي موسيقي در تصنيف را بيشتر كرد. او همچون عارف به سياست و همچون شيدا به عرفان و عشق توجه داشت اما به عنصر موسيقايي تصنيف نيز توجه ويژه كرد. آثار درويش خان هم اعتبار سياسي دارند و هم اعتبار هنري.
افزودن به بار سياسي تصنيف در ترانه هايي كه در سال هاي آخر دهه 50 شمسي ساخته شدند و تغيير هدف تصانيف در زمان جنگ تحميلي كه محتواي آن ها ترغيب مردم به دفاع و تشويق رزمندگان به رزم بيشتر بود از جمله نكاتي بود كه مختاباد در بيان ويژگي تصانيف در سال هاي متاخر از آن ها ياد كرد..
مختاباد در پاسخ به اين پرسش كه تصنيف در موسيقي امروز چه جايگاهي دارد و در ساليان گذشته چه تحولاتي پيدا كرده است به مهر گفت : امروزه تصنيف فقط بر موسيقي ايراني تكيه ندارد بلكه از موسيقي هاي پاپ يا جاز و راك نيز تاثير پذيرفته است. آن زمان مرحوم شيدا يا عارف خودشان شعر ترانه را مي گفتند و آهنگ را نيز خودشان مي نوشتند. تناسب شعر و موسيقي در كارهاي آنان به گونه اي بود كه قابل تفكيك يا تغيير به نظر نمي رسيد اما امروزه شعر ترانه و آهنگ توسط متخصصان هر حوزه نوشته مي شود.
اين خواننده در پايان تاكيد كرد كه چون در روزگار ما تاثير يك اثر را بازار تعيين مي كند و ممكن است اثري از يك جوان بيشتر از ساخته هاي عارف اقبال پيدا كند.
نظر شما