به گزارش خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، اسدالله امرايي با بيان تاريخچه اي از داستان كوتاه و رمان و اين كه رمان محصولي اروپايي و داستان كوتاه محصول امريكايي است، گفت : از دهه هاي 70 ميلادي به اين طرف در داستان نويسي معاصرآمريكا جرياناتي اتفاق افتاد كه تاثيرات جانبي آن را ادبيات داستاني جهان و ايران مي بينيم .
اواخر دهه 60 و اويل دهه 70 ميلادي كه كه جنبش هاي اجتماعي نوين در امريكاي لاتين، آسيا و آفريقا شكل گرفت با پديده مهاجرت مواجه مي شويم . تا اين زمان داستان نويساني كه در كشورهاي انگلوساكسون باشند و داستان كوتاه بنويسند و نشريات در ادبي آمريكا چاپ كنند بسيار كم داريم . تا اين دوره بيشتر نويسندگان آمريكايي هستند كه داستان كوتاه مي نويسند و اگر هم اروپايي اند ، آن گروهي از نويسندگان هستند كه ديگر بومي شده بودند .
امرايي با اشاره به دغدغه هاي مشترك ايراني ها و آمريكايي ها در جهاني شدن ادبيات و برترين شدن افزود: جريان ميني ماليستي در داستان نويسي تاثيرعمده اي در جهان داستان گذاشته است. البته گاهي هم خلط مبحث پيش مي آيد كه داستان هرچه كوتاه تر باشد ميني ماليستي تر است اما در واقع اين گونه داستان در توصيف و تشريح ميني مال است.
در ادامه اين نشست ، زهرا پورقربان - نويسنده مجموعه داستان شهر سنگي ، داستان كوتاه باغ در پاييز را از اين مجموعه خواند. اين داستان روايت اول شخص زني است كه از روي آگهي استخدام براي پرستاري به خانه سالمندان مي رود ، اما در آن جا با وضعيت اسف باري رو به رو مي شود . سالماندان بيماراند و زخم بستر دارند و دست هاي شان با روسري به اطرف تخت بسته شده است. زن با ديدن اين شرايط و زني كه هنگام غروب مي خواهد دست هايش را باز كنند تا نمازش قضا نشود، گريه مي كند.
محمد تقوي - منتقد نيزدرباره اين اثر گفت : حساسيت، تعهد و نگاه انساني نويسنده به مسائل اجتماعي از نكات اصلي اين مجموعه است . اما مشكل من ازهمين جا آغاز مي شود. وقتي سراغ داستاني مي رويم با دو مفهوم مجزا از واقعيت رو به رو مي شويم، يكي واقعيت بيروني و ديگري واقعيت داستاني كه نشأت گرفته از واقعيت بيروني ست، اما متفاوت از آن است . در واقع مفهوم آشنايي زدايي درهمين جا معني پيدا مي كند و داستان تبديل به يك واقعيت ويژه مي شود.
تقوي افزود : دراين داستان نگاه عام گرا وجود دارد. روايت، اول شخص وانتظار مي رود تا جهاني به وجود آيد كه از منظر اين شخصيت ساخته شده است ، اما ما خانه ي سالمنداني متفاوت از آن چه در ذهن داريم و به راحتي مي توانيم تصور كنيم دراين داستان نمي بينيم ، زيرا نشان دادن مفهوم انتخاب شده براي نويسنده اولويت دارد.
محمد رضا گودرزي نيزدرادامه با بيان اين كه مضامين همه ي داستان هاي اين مجموعه اجتماعي است و درد ها و رنج هاي انسانهايي را بيان مي كند كه در وضعيتي تراژيك گرفتار آمده اند گفت : از بن مايه هاي تكرار شونده اين داستانها بيماري ، بيمارستان، پيري، مرگ و خيانت مردان است . حركت زماني اكثر داستان ها حال به گذشته است تا آشكار شود فقرو بد بختي خاستگاه اكثر شخصيت هاي داستان ها است .
گودرزي افزود : داستانهاي اين مجموعه واقع گراي كلاسيك اند. اين نوع داستانها غالبا مفهوم محور هستند و در آن ها به شكلي كامل همه چيز گفته مي شود، چنان كه گاه مبدل به گزارشي از واقعيت مي شود.
وي درباره داستان باغ در پاييز گفت : در اين داستان كه نمونه كاملي از يك داستان كوتاه است، عناصر داستاني مكان ، زمان و شخصيت كامل و واضح ساخته مي شوند. اما ديد كلي داستان رمانتيك است و كشمكشي دو پهلو و دو گانه در داستان جاري است ، يكي بين بيماران و سلامتي و ديگري بين راوي و موقعيتش در خانه ي سالمندان .
به گزارش مهر ، نشست مذكور روز گذشته ( دوشنبه پنجم تيرماه ) در محل كانون ادبيات ايران برگزار شد.
نظر شما