ارزيابي و سنجش سطوح آموزشي امري است كه تقريبا در تمامي كشورهاي دنيا مرسوم است و به هيچ عنوان نمي توان آن را انكار كرد و يا ناديده گرفت. سازمان سنجش آموزش كشور نيز با هدف تحقق اهداف و سياست هاي نظام علمي كشور نه به شكل فعلي ولي به عنوان متولي برگزاري آزمون سراسري در سال 1354 ايجاد شد و تا سال 1360 به فعاليت خود ادامه داد. در سال 1360 اين سازمان منحل و از اين سال تا سال 1368 اداره كلي در وزارت علوم متولي برگزاري آزمون هاي سراسري شد. اين سازمان مجددا در سال 1368 احيا شد و با سرپرستي و رياست دكتر "حسين رحيمي" كار خود را از سر گرفت.
در سال 1368 اساسنامه سازمان سنجش آموزش كشور به تصويب رسيد و اولين آزمون پس از تصويب اساسنامه سازمان با حضور 750 هزار داوطلب آزمون سراسري برگزار شد.
در سال 1369 پس از سازماندهي سازمان سنجش آموزش كشور، آزمون هاي ديگري نيز به مجموعه آزمون هاي كشور اضافه شد. از سال 1369 آزمون كارشناسي ارشد متمركز و سازمان سنجش متولي آن شد. تا قبل از آن زمان آزمون كارشناسي ارشد توسط دانشگاه ها برگزار مي شد و در سال 1369 اين آزمون با تلفيقي از فعاليت سازمان سنجش و دانشگاه ها برگزار شد. آزمون پيام نور، شبانه و سپس آزمون هاي اساسي مثل كارشناسي ناپيوسته و كارداني پيوسته (1376) نيز توسط اين سازمان طراحي و برگزار شد.
با گذشت زمان با اعتباريابي سازمان سنجش آموزش كشور آزمون هاي بسيار مهم ديگري نيز به مجموعه آزمون هاي كشور اضافه شد.
هم اكنون اين سازمان به سازماني سرنوشت ساز براي جوانان كشور تبديل شده است. البته وظيفه سازمان سنجش تنها برگزاري آزمون هاي سراسري با بيش از يك ميليون نفر داوطلب نيست. اين سازمان كه از سازمان هاي وابسته به وزارت آموزش عالي سابق و وزارت علوم، تحقيقات و فناوري فعلي است انجام پژوهش در زمينه ايجاد سيستم هاي ارزيابي، كنترل معلومات و اندوخته هاي دانش آموختگان در سطوح مختلف را نيز در دستور كار و اهداف خود دارد.
همكاري با سازمان هاي دولتي و خصوصي در زمينه ارزشيابي و به كارگيري نيروي انساني، كمك به طراحي و اجراي آزمون براي نهادها و موسسات سفارش دهنده، ارائه خدمات مشورتي براي كاربرد موثر روشها و وسايل اندازه گيري آموزشي و انجام كليه امور مربوط به تعيين شرايط و ضوابط پذيرش دانشجو در دانشگاه ها و مراكز آموزش عالي سراسر كشور از ديگر وظايف اين سازمان است كه شايد در نگاه سطحي جامعه چندان ديده نشود.
اما كنكور ؛
آزمون سراسري ورود به دانشگاه ها و موسسات آموزش عالي بر اساس مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي و با هدف انتخاب برترين داوطلبان و توزيع آنها در رشته هاي مختلف تحصيلي بر اساس ظرفيت دانشگاه ها برگزار مي شود. اين هدف در راستاي تامين نيروي انساني متخصص اجرايي مي شود. اما آيا به راستي برگزاري يك آزمون سه ساعته مي تواند ارزياب خوبي براي توانايي و استعدادهاي داوطلبان باشد و آيا خروجي فعلي دانشگاه هاي كشور حاكي از شيوه صحيح سنجش در كشور است؟
امروز كنكور چنان به دغدغه خانواده ها تبديل شده است كه هر پدر و مادري آرزوي خود را قبولي فرزند در دانشگاه سراسري مي داند و براي تضمين خواسته خود از هرگونه تلاش و اقدامي دريغ نمي كند. ثبت نام در كلاس هاي كنكور، خريد كتاب هاي كمك درسي و تست، استخدام معلم خصوصي و ... كه اين التهاب و اضطراب ضمن ايجاد دلهره در داوطلب زمينه سوء استفاده هاي سودجويان را نيز فراهم مي كند.
"همه قبول مي شوند"، "تضمين قبولي در كنكور"، "ثبت نام كنيد 100 درصد پذيرفته مي شويد"، "شك نكنيد موفقيت شما را تضمين مي كنيم"، "با دستور قرآني و نوشتن دعا قبوليتان را تضمين مي كنيم" و ... اين نوشته ها در ديوارها و بيلبوردهاي شهرهاي بزرگ و صفحات روزنامه ها و مجلات ديده ايد. اين موارد در حالي منعكس مي شوند كه بارها مسئولان سازمان سنجش تاكيد كرده اند كه تضمين قبولي يك فريب بزرگ است و خانواده ها نبايد اسير فريبكاران نشوند.
از زاويه اي ديگر، گاهي داوطلبان تنها به بهانه پاسخ به احساسات والدين خود رشته اي را در كنكور انتخاب مي كند كه هيچگاه ذره اي به آن علاقه نخواهد داشت. پزشكي را مي شناستم كه شعر مي گويد. مهندس برقي را مي شناسم كه نقاشي مي كشد. موسيقيداني را مي شناسم كه مكانيك را به هر امر ديگري ترجيح مي دهد. مهندس كشاورزي را مي شناسم كه اصلا به علوم تجربي علاقه اي ندارد و ...
اين چنين است كه عده اي تحصيل كرده در جامعه پرورش يافته اند كه چون نام مهندسي را به عنوان پيشوند نام خانوادگي خود يدك مي كشند، حاضر به هر كاري نيستند و بر بار مالي كشور افزوده اند.
نحوه ورود به دانشگاه ها و موسسات آموزش عالي در كشوري مانند ژاپن كه در ميان كشورهاي دنيا، توسعه يافته و صنعتي معرفي مي شود بسيار متفاوت از ايران است و شايد بازخواني و تحقيق در شيوه هاي آموزش عالي در ساير كشورها بتواند راه درست سنجش و گزينش در كشور ما را نيز با توجه به ملاحظات موجود نشان دهد.
نحوه ورود به دانشگاه ها و موسسات آموزش عالي در كشور ژاپن با رقابت فشرده اي همراه است و موفقيت در آن به چگونگي تحصيل در دوره هاي قبلي آموزش و پرورش به ويژه دوره دوم دبيرستان بستگي زيادي دارد.
اخذ نمره قبولي در امتحان ورودي شرط لازم براي ورود به دانشگاه ها و موسسات آموزش عالي است. هم اكنون براي ورود به دانشگاه ها در اين كشور، آزمون مشترك در يك زمان در سراسر كشور برگزار مي شود كه به "آزمون مشترك پيشرفت تحصيلي مرحله اول" موسوم است و هر دانشگاه با توجه به نتايج اين مرحله، آزمون اختصاصي خاص خود را برگزار مي كند كه به آزمون مرحله دوم شهرت دارد. موفقيت در هر دو آزمون شرط ورود به دانشگاه ها است.
در كشوري مانند انگلستان نيز يافته ها و تلاش هاي داوطلبان در سال هاي قبل از ورود به دانشگاه از اهميت بسزايي برخوردار است كه چنين روشي از بار كنكور سراسري دانشگاه ها در اين كشورها كاسته است و گزنيش نيز به بهترين نحو صورت مي گيرد.
كنكور امروز به يك جريان پرحاشيه تبديل شده است كه مسئولان بايد در جهت كاهش حاشيه ها تلاش كنند تا از يك رقابت لحظه اي و به واسطه آموخته هاي حفظي خارج شود و به يك جريان مداوم در طول تحصيل تبديل شود.
خوشبختانه مسئولان سازمان سنجش و معاون آموزشي وزارت علوم خود نيز واقف به اين موضوع هستند كه برگزاري يك آزمون سه ساعته به هيچ عنوان نمي تواند شيوه صحيحي براي ارزيابي و سنجش داوطلبان باشد. در اين زمينه لايحه اصلاح كنكور از سوي وزارت علوم و با تلاش مسئولان سازمان سنجش و معاونت آموزشي وزارت علوم به دولت و شوراي عالي انقلاب فرهنگي ارائه شده است كه بر طبق اين لايحه سال به سال از بار كنكور كاسته و با برگزاري آزمون هاي استاندارد در دوران دبيرستان نقش سابقه علمي و تحصيلي داوطلبان در پذيرش و گزينش پررنگ و پررنگ تر مي شود.
برنامه چهارم توسعه ايران برنامه اي مبتني بر دانايي است و پس از اتمام اين برنامه و چشم انداز بيست ساله نظام بايد جايگاهي والا در مباحث علمي دنيا داشته باشيم اما بايد بپذيريم آموزش عالي ايران به واسطه رقابتي سه ساعته بيمار است. آموزش در نگاه دكتر دمينگ - فردي كه مديريت را به مديران ژاپني آموخت و پايه هاي موفقيت در ژاپن را فراهم ساخت - يك هزينه است كه مديريت تنها رقم آن را مي تواند كنترل كند. بازدهي و ثمره آموزش در كوتاه مدت امكان پذير نيست. نتايج هزينه در آموزش عالي نيز با چشم ديده نمي شود بايد در انتظار نتايج تدريجي آن در دراز مدت بود. پايه هاي نادرست و بيمار آموزش عالي مي تواند به تدريج در عدم پيشرفت جامعه موثر باشد و اگر اين پايه ها به درستي مديريت شوند آينده اي درخشان در انتظار كشور خواهد بود.
اصلاح كنكور، كاهش اضطراب و سنجش و گزينشي استاندارد چشم انداز آموزش عالي ايران را درخشان خواهد ساخت. تحصيل دانشجويان در رشته هاي مورد علاقه، انتخاب دانشجوياني كه تحصيل را براي ادامه تحصيل انتخاب مي كنند، گزينش عميق و براساس يافته هاي عمقي داوطلبان، نگاه سنجشي و استاندارد به دوران پيش از دانشگاه و ... آموزش عالي ايران را دگرگون خواهد ساخت. پياده كردن مدل جديد كنكور كه اين روزها در جلسات شوراي عالي انقلاب فرهنگي مطرح مي شود مي تواند آموزش عالي كشور را متحول سازد.
اما سخني با داوطلبان ؛
داوطلبان آزمون سراسري دانشگاه ها كه طي امروز و روز گذشته كارت ورود به جلسه آزمون خود را دريافت كرده اند در حالي به استقبال آزمون سراسري مي روند كه اضطراب فراواني بر آنها حاكم است. داوطبان بدانند كه اگر به عملكرد واقعي خود در تمرينات نظر بيفكنيد و دستاوردها و آموخته هاي خود را دقيق ارزيابي كنيد، حتما ميزان موفقيت خود را هم پيش بيني خواهند كرد. ضمن اينكه داوطلبان نبايد كنكور را تنها جاده خوشبختي بدانند. آنها واقف باشند كه عدم قبولي در كنكور فاجعه نيست. به واقع اينجا پايان راه نيست ...
...............................................
يادداشت از رضا يغمايي
نظر شما