به گزارش خبرگزاري "مهر"، شبكه يك اين بار در سريالي داستاني به سراغ چند جوان رفته تا با روايت قصه زندگي آنها در جامعه امروز مجموعه اي 26 قسمتي را براي مخاطبان خود به تصوير بكشد. اين مجموعه با نام "اگر عشق نبود" به تهيه كنندگي محمد رضايي و به كارگرداني فياض موسوي بر اساس فيلمنامهاي از اين كارگردان مقابل دوربين رفته است.
ماجراهاي محوري اين سريال در جمع اعضاي چند خانواده رخ ميدهد. در هر يك از اين خانوادهها جواناني حضور دارند كه با يكديگر تضادها و تفاوتهاي عميقي دارند و اين مساله در موقعيتهاي مختلف، حوادث اين مجموعه را رقم ميزند. آنچه در ادامه داستان ماجراهاي اين مجموعه را جذابتر ميكند باز شدن پاي بزرگترها در ادامه داستان به ماجراهايي است كه به واسطه اين جوانان رقم خورده است.
داستان مجموعه "اگر عشق نبود" از جايي آغاز ميشود كه اين جوانان بعد از فارغ التحصيلي از دانشگاه، شركتي تاسيس ميكنند تا در زمينه ارائه خدمات و مشاورههاي ساختماني فعاليت كنند، اما به دليل بروز مشكلي در مسير كار اين شركت، همكاري اين جوانان طي ماجراهايي به هم ميخورد و با به زندان افتادن سهراب كه سرپرستي شركت را به عهده دارد، هر يك از جوانان به مسيري ميرود. پيگيري سرنوشت هر يك از اين جوانان ماجراهاي اين مجمومه 26 قسمتي را رقم ميزند.
در اين اثر حدود 140 بازيگر حضور دارند كه از ميان آنها 15 بازيگر نقشهاي محوري داستان را ايفا ميكنند. مهدي پاكدل، شبنم قلي خاني، سام درخشاني، اميررضا دلاوري، برزو ارجمند، مهدي سلوكي، مژگان غلامي، اميرمحمد زند، سميرا حسيني و ... در اين مجموعه در كنار اسماعيل شنگله، عبدالرضا اكبري، بهرام ابراهيمي، زهرا سعيدي، افسانه ناصري، رزا آرايش، فرشيد زارعي فر، زهره صفوي، نرسي گرگيا، حسن خوانساري، ميترا مرادي، نوبر قنبريان، عصمت رضا پور و ... در مجموعه "اگر عشق نبود" نقش آفريني ميكنند.
طبق هماهنگي روابط عمومي مجموعه بايد ساعت 10 صبح يكي از روزهاي گرم تابستان سر لوكيشن "اگر عشق نبود" در خيابان ازگل حاضر مي شدم. سكوت خيابان گلچين شمالي را فراگرفته، طوري كه مي توانم صداي آبي كه در جوي روان است را بشنوم، حتي صداي نسيم ملايمي كه گاهي مي وزد و برگ درختان را با نت زيبايي مي رقصاند به گوش مي رسد. به محل لوكيشن اين مجموعه يعني خانه خسرو مي رسم؛ كارخانه داري كه اوايل انقلاب يكي از دوستانش كه شريك او در كارخانه بوده، امانتي به او سپرده است.
جلو در خانه خسرو مي رسم. يك پژو 206 نقره اي رنگ پارك شده و كنار آن معلم خصوصي پسر خسرو و زن و فرزندش ايستاده اند. از قرار معلوم خسرو به خاطر مشكلي به زندان افتاده و اين سه نفر قصد رفتن به زندان را دارند. سهراب، معلم خصوصي پسر خسرو با موبايل صحبت مي كند: "ما داريم راه مي افتيم، نه نه دقيقاً سر ساعتي كه شما گفتين اونجائيم، شايد زودتر. پسرش و خانمش مياد ..." پروين، زن خسرو در حالي كه چادر مشكي بر سر دارد، كنار ماشين مي آيد: "بريم." روزبه، پسر خسرو: "مامان كاش شما نمي اومدي. گفته يه نفر."
كات!
به گزارش "مهر"، با گفتن اين كلمه از سوي كارگردان جر و بحث پروين با روزبه پايان مي گيرد و فياض موسوي نكات لازم را به بازيگران گوشزد مي كند. هر يك از عوامل مشغول كاري هستند. دستياران كارگردان فيلمنامه در دست به امور نظارت مي كنند. منشي صحنه در حالي كه روي صندلي نشسته مشغول بررسي سكانس هاي مختلف است تا نكته اي از يادش نرود. مدير تصويربرداري هم پشت دوربين قرار گرفته. البته طراحان صحنه براي اينكه نور شديد به تصاوير ضبط شده صدمه نزد، پارچه سفيد رنگي را بالاي اين ماشين ميان تراس خانه و درختان نصب كرده اند.
بازيگران مشغول تمرين هستند كه به داخل حياط خانه مي روم. خانه اي ويلايي و دوطبقه با نمايي گلبهي، اما بيش از هر چيز سر گوزني كه وسط ساختمان نصب شده، نگاه هر بيننده اي را به خود جلب مي كند. فضاي حياط را درختان كاج، ميوه و گل هاي آفتابگردان تزئين كرده. تابي هم وسط حياط قرار گرفته و يكي از عوامل تداركات روي آن نشسته است. جلو پنجره هاي طبقه اول به استخري بدون آب منتهي مي شود. در انتهاي سمت چپ حياط هم محمد رضايي تهيه كننده و خسرو نصيري خواه برنامه ريز نشسته اند و مشغول گفتگو هستند كه به آنها ملحق مي شوم.
خسرو نصيري خواه از تعداد زياد لوكيشن هاي اين مجموعه مي گويد كه بيش از 80 لوكيشن دارد. خانه خسرو هم يكي از لوكيشن هاي ثابت و طولاني مدت "اگر عشق نبود" است. او از مشكلات پيدا كردن لوكيشن هاي مجموعه مي گويد و اينكه يافتن لوكيشني متناسب با آنچه در فيلمنامه نوشته مي شود، كار را مشكل مي كند، اما در نهايت كارگردان و طراح صحنه از چيزهايي صرف نظر مي كنند و لوكيشن مورد تائيد قرار مي گيرد. بخشي از اين مجموعه در حدود سه تا چهار درصد هم در جنوب ايران يعني هويزه تصويربرداري مي شود.
رضايي تهيه كننده و عضو شوراي فيلمنامه شبكه اول درباره اينكه چطور شد شبكه اول مجموعه اي با رويكرد جوانان تهيه مي كند، به "مهر" مي گويد: "اين سئوال را بايد مدير گروه فيلم و سريال شبكه يك پاسخ دهد، اما من بيشتر بر اساس وظيفه كاري تهيه كنندگي اين مجموعه را قبول كردم. من كارمند شبكه اول هستم و بر اساس وظيفه اي كه دارم وعضو شوراي فيلمنامه هستم، تهيه كنندگي اين مجموعه را پذيرفتم. البته بايد اشاره كنم كه جوانان را خيلي دوست دارم، بنابراين تهيه كنندگي مجموعه اي با اين مضمون برايم جذاب بود."
وي در ادامه مي افزايد: "شبكه اول، شبكه اي براي همه و ملي است و درصد بالايي از جمعيت را جوانان به خود اختصاص داده اند، بنابراين وظيفه اصلي شبكه اول توليد كارهايي با محوريت جوانان است. ما براي ساخت اين مجموعه خارج از فيلمنامه عمل نمي كنيم و عوامل زحمت بسياري براي كار مي كشند. البته شبكه اول به دليل اينكه شبكه اي ملي است حساسيت هايي دارد، اما سعي كرديم كار قابل قبولي ارائه دهيم و تاكنون 60 درصد از مجموعه ضبط شده است."
وي درباره اينكه آيا تاكنون شوراي فيلمنامه در شبكه اول فيلمنامه هايي با محوريت جوانان را كار نمي كرد يا اين امري ناخواسته بوده كه گريبانگير اين شبكه شده، خاطرنشان مي كند: "شبكه اول و سيما فيلم به كارهاي تاريخي توجه بيشتري دارند، اما نه اينكه به مقوله هاي ديگر راه ندهند. اين تلقي خود نويسنده ها بوده كه اين تقسيم بندي را بزرگ كردند و روال شده است. ما تبصره اي در اين ارتباط در شبكه اول سيما نداريم."
بعد از گفتگو با رضايي نگاهي به اطراف مي اندازم، سام درخشاني و امير دلاوري به گروه ملحق شده اند. تيپ درخشاني ساده است، ولي دلاوري كلاه شاپو بر سر گذاشته و كت و شلوار سرمه اي رنگ و پيراهن سفيد بر تن دارد. درست مثل جوانان لمپن قبل از انقلاب. نحوه راه رفتن او نيز فرق كرده و همانند تيپش راه مي رود. مابين ضبط پلان ها با مهدي پاكدل بازيگر نقش سهراب و فياض موسوي كارگردان گفتگو مي كنم.
مهدي پاكدل درباره جذابيت نقش سهراب مي گويد: "سهراب يكي از شخصيت هاي محوري قصه است كه برايش اتفاقات جالبي مي افتد. در اثر اين اتفاقات معتاد مي شود، دزدي مي كند و به زندان مي افتد. در واقع اين شخصيت چندوجهي سهراب برايم جالب بود. البته كارگردان شرايط را براي خلاقيت فردي فراهم مي كند. همچنين پخش مجموعه هايي با محوريت جوانان براي مردم هم جالب است. البته بعد از پخش بايد ارزيابي كرد كه نقشم را به خوبي ايفا كرده ام يا نه، اما در مجموع نقش سهراب با نقش عليرضا در مجموعه "اولين شب آرامش" تفاوت هاي بسياري دارد."
فياض موسوي نويسنده و كارگردان "اگر عشق نبود" درباره كم كاري خود پس از مجموعه "مهر و ماه" به خبرنگار "مهر" مي گويد: "من مشغول نگارش اين مجموعه بودم. بعد از اينكه طرحي به گروه فيلم و سريال شبكه يك ارائه دادم و طرح تصويب شد، تقريبا نزديك به پنج ماه از ساعت هشت صبح تا دوازده شب مي نوشتم. اين مجموعه نياز به تحقيقات هم داشت، به همين دليل تحقيقات كتابخانه اي و گفتگو با متخصصان را انجام دادم. معمولاً فيلمنامه را تايپ مي كنم و تقريباً 13 قسمت نوشته بودم كه به دليل اشكالي در كامپيوتر، تمام 13 قسمت از بين رفت و از نو شروع به نوشتن كردم."
وي درباره بازيگران اين مجموعه مي گويد: "من هنگام نوشتن بر خلاف برخي كارگردانان كه مي گويند نقش را صرفاً متناسب با بازيگر نوشته اند، به بازيگر خاصي فكر نمي كنم. بعد از تمام شدن فيلمنامه متناسب با بودجه اي كه داشتيم بازيگران را انتخاب كرديم، مسلماً بودجه كه بيشتر باشد از بازيگران حرفه اي تر مي توان استفاده كرد، اما در مجموع از كار بازيگراني كه انتخاب كردم، راضي هستم."
موسوي در پاسخ به اين پرسش كه اين كار با مشاركت كميته كاهش تقاضاي ستاد مبارزه با مواد مخدر تهيه مي شود، آيا مشاركت با اين نهاد به فيلمنامه ضربه زده يا نه، خاطر نشان مي كند: "با توجه به اينكه كار مشاركتي است، اما به طور مستقيم به اين نهاد نپرداختيم و قصه اي را طراحي كردم كه بيننده با ديدن كار احساس نكند كار مشاركتي است. مواد مخدر در حاشيه داستان و ماجراها قرار دارد و بيشتر به جوانان و روابط اجتماعي آنها تكيه كردم كه اميدوارم نتيجه خوبي هم بدهد."
گروه مشغول ضبط يكي ديگر از سكانس هاي مجموعه تلويزيوني "اگر عشق نبود" هستند كه لوكيشن را ترك مي كنم، در حالي كه دلاوري هنوز كار خود را شروع نكرده و همچنان با حس نقش حرف مي زند و راه مي رود.
در توليد مجموعه تلويزيوني "اگر عشق نبود" اين عوامل حضور دارند: نويسنده و كارگردان: فياض موسوي، مدير نور و تصوير: ايرج عاشوري، طراح صحنه: حميد عرب شهيري، طراح چهره پردازي: اكبر محمدصالحي، دستيار اول كارگردان: قاسم صالحي، برنامه ريز: خسرو نصيريخواه، منشي صحنه: بيژن حجازي، صدابردار: محمد عليزاده، سازنده موسيقي متن: حميدرضا يراقچيان، تدوين: سيدجعفر ميراشرفي، عكاس: حسن شجاعي، مدير توليد: حسين عباسي، جانشين تهيهكننده:، محمدجواد فولادي و تهيه كننده: محمد رضايي.
نظر شما