وي تصريح كرد: من سعي كرده ام در معرفي و شناساندن خدا به كودكان پيشنهاد بدهم ، نه اينكه تنها به معرفي كلي بسنده كنم . كودك بايد بداند تنها خداست كه تنهاست . اگر ما بخواهيم او نيازهاي ما را برآورده خواهد كرد. هرچيزي كه هست به خدا تعلق دارد و خدا سعي دارد نيازهاي ما را بر طرف كند.
وي د رمورد نحوه پرداختن به خدا در ادبيات كودك، گفت: براي نظر دادن در اين مورد بايد يك دوره كامل ادبيات كودك را مورد بررسي قرار داد و بعد اظهار نظر كرد . اما در حدي كه من مطلع هستم فكر مي كنم با يد طرحي نو ارايه دهيم . بايد به اين فكر كنيم كه نيازهاي كودكان ما چيست . من فكر مي كنم كتابهاي ديني كه در مدارس و خارج از آن به كودكان تدريس مي شود بايد متحول شود. كتابهاي ما نياز به تجديد نظر دارد .
وي اظهار داشت: اگر بتوانيم در ادبيات و دين تطبيق مناسبي ايجاد كنيم موفق خواهيم شد كه خدا را به كودكان معرفي كنيم .اما اگر قرار باشد يكي را ابزار معرفي ديگري كنيم اشتباه است و نتيجه اي معكوس خواهد داشت. يعني نبايد ادبيات فداي دين يا دين فداي ادبيات شود . اين دو بعد بايد از درون انسان بجوشد تا يك اثر هنري خوب و قابل قبول خلق شود.
نظر شما