رئيس كانون فيلمنامه نويسان سينماي ايران در گفتگو با خبرگزاري "مهر" در مورد تمايل نداشتن فيلمسازان ايراني به استفاده از ادبيات گفت: "مهم ترين دليل اين امر به اقتصاد سينما برمي گردد، چون چرخه اقتصادي سينماي ايران ناتوان است و همواره در پي كاهش هزينه هاي توليد فيلم برمي آيد. بنابراين در بحث فيلمنامه اين تمايل وجود دارد كه حتي فيلمنامه نويس هم حذف شود. حالا اگر بخواهيم بحث استفاده از يك اثر ادبي را در نوشتن فيلمنامه مطرح كنيم كه ديگر اصلاً امكانش وجود ندارد."
فرهاد توحيدي تاكيد كرد: "ممكن است بخش دولتي به خصوص بنياد سينمايي فارابي بحث اقتباس ادبي در سينما را به راه انداخته باشد. سينما با بخشنامه و دستورالعمل چندان سازگاري ندارد. ممكن است بر اساس اين بخشنامه ها جرياني ايجاد شود، اما اين جريان با تغيير اين يا آن مسئول از بين مي رود. اما به هر حال تلاش دوستان فارابي را براي جريان سازي سينماي اقتباسي بايد به فال نيك گرفت و از آن در جهت ارتقاء فيلمنامه نويسي بهره برد و بسترهاي موجود را تعريف كرد."
فيلم نامه نويس "دنيا" افزود: "بايد در اين خصوص از امكانات بخش خصوصي هم استفاده كرد تا ساز و كارش را بر اساس فعاليت آزادانه و تعريف شده پيش ببرد. درست مثل سينماي امريكا كه اقتباس سينمايي از آثار ادبي كاري روزمره و روتين است و مهم ترين بخش هاي سينمايي شان مربوط به شناسايي داستان هاي شاخص ادبي است تا بر اساس آن فيلمي ساخته شود."
توحيدي در مورد استفاده از كتب ديني در سينما گفت: "كتب ديني پتانسيل بالايي براي استفاده در سينما دارند و متاسفانه اصلاً سراغ اين منابع نرفته ايم. معدود آدم هايي هم كه به سراغ اين آثار رفته اند، از جذابيت ها، عمق و معناي اين منابع غفلت كرده و بيشتر به پوسته و لايه ظاهري اين آثار پرداحته اند. يا اينكه فريفته معنا شده اند و غفلت كرده اند كه چگونه مي توان در دل قصه و داستان فيلم معنا ايجاد كرد. قرآ ن كريم به بهترين شكل ممكن قصه هايي را تعريف كرده و آيا فصه اي دلكش تر از داستان يوسف و زليخا وجود دارد تا تبديل به فيلم شود؟"
نظر شما