۱۲ آبان ۱۳۸۲، ۱۱:۱۴

پرويز اقبالي در نشست برسي تصوير گري كتابهاي ديني :

تصوير سازي هاي امروزي از تركيب بندي ضعيفي برخوردارند

در تصوير سازي امروزه ساختار طراحي و تركيب بندي فراموش شده و فقط به تكنيك بها داده مي شود .

به گزارش خبرنگار فرهنگي " مهر" پرويز اقبالي تصويرگر كتابهاي كودك و نوجوان كه در بيست و ششمين نشست كتاب ماه كودك و نوجوان با عنوان تصوير گري كتابهاي ديني سخن مي گفت ، با بيان اين مطلب افزود : در دوره ما بحث تصوير سازي بحث غامضي شده نه از اين بابت كه تصوير ساز نداريم بلكه از آن جهت كه در فهم آن دچار مشكل هستيم و اين بزرگترين عيب ماست كه تعريف درستي از تصوير سازي وجود ندارد و مسيري كه براي تصوير سازي طي مي شود از نقاشي به تصويرسازي است ، چرا كه  بسياري از تصوير گران آشنايي سطحي با تصوير سازي پيدا مي كنند .
وي در ادامه با اشاره به اينكه براي وارد شدن به بحث تصوير گري مذهبي بايد تصويرسازي ، مذهب و ارتباط آنها بايكديگر را توضيح داد ،  گفت : مذهب تعريف سه چيز است : عالم ، آدم و مبدأ عالم و آدم ؛ درواقع هر مذهبي براي تعريف اين سه چيز است و اسلام در لغت به معناي تسليم در برابر حق است ، حق نيز در لغت به معناي هست است و باطل يعني نيستي در واقع هستي درمقابل نيستي آن چيزي است كه قرآن كريم به معناي كامل آن راتعريف مي كند.
وي در ادامه ياد آور شد : درمذهب سه عالم لاهوت ، ناسوت  و برزخ يا عالم خيال مورد بحث است كه هنر و تصوير سازي دراين عالم معني مي شود واتفاق مي افتد ، بحث اصلي اين است كه انسان از عالم بالا تنزل پيدا ميكند به عالم پايين ، حالا اين انساني كه به عالم پايين افتاده نياز به ابزارهايي دارد كه درواقع ابزارها همان حواس او هستند چراكه انسان 5 حس ظاهري و 5 حس باطني دارد و حس هاي باطني همان حس خيال ، فهم ، عقل و در مرتبه انبياء و اولياء همان شهود است .
اقبالي در ادامه ازمركز وجودي انسان يا دل انسان به عنوان آيينه اي براي انعكاس حقيقت و يا همان ذات خداوندي ياد كرد و گفت : هر چه اين دل شفاف تر باشد  تصاويري كه درآيينه مي افتد شفاف تر و ملكوتي تر است و هر تصويري كه در آيينه مي افتد به راحتي فابل تصوير كردن است و عالم ملكوت بهتر مي تواند در عالم خيال جلوه گر شود ، اين خيال با اعتقادات انسان هماهنگ است و تصوير ساز مذهبي نيز با اين اعتقادات دررابطه است .
اين تصويرگر كتابهاي كودك در ادامه تصريح كرد : تصوير سازي در واقع نمايش اين معاني كلي است و مثل اين مي ماند كه معاني را جامه اي از تصوير بپوشانيم ، در واقع در تصوير سازي مذهبي حقايق معنوي با تصوير خود را معرفي مي كنند ودر اين تصوير سازي هم خط و هم رنگ متعالي شده و خط ها به سمت منحني شدن مي رود ، در واقع هر رنگ و هر خط، معني خاص خود را دارد ، درتصوير گريهاي قديمي و حتي كاشي كاري ها كه دقت مي كنيد مي بينيد  از رنگ آبي لاجوردي و فيروزه اي بسيار استفاده مي شد حتي درگنبد مساجد نيز زير تمام اسليمي ها رنگ آبي به  كار مي رود اما زمين با رنگ قرمز لاكي فرش مي شود ، چراكه فرش و عرش آيينه يكديگرند ، ما در اينجا عالم نيستي را با رنگ قرمز نشان مي دهيم ، در تصوير گري مذهبي رنگ تلالو اوج نور است و همه چيز متعلق به بالاست ، در اين تصوير گري طلايي هم رنگ مقدسي است زيرا هاله دور سر قديسين ، انبياء ، آسمان همه طلايي است چراكه رنگ طلايي بيشترين نور را در خود جذب مي كند و بعد از آن رنگ نقره اي است كه بيشتر براي آب به كار مي رود .
وي اشاره كرد : گاهي نيز اوج نور را در سياهي مي بينيم، سياهي كه درتقابل با آن تمام عالم فاني مي شود ،  مانند ترسيم خانه خدا و حجاج كه در تقابل كعبه كه بارنگ سياه تصوير مي شود حجاج با رنگ سفيد نشانه ميرايي و مرگ هستند .
اقبالي در ادامه از اسطوره هاي ايراني وتصوير سازي آنها سخن گفت و افزود : تصويرسازي اغلب براي مثنوي ها بكار مي رود ، چراكه قابليت تصوير ي بيشتري داشته و داستانسرايي آنها بيشتر است ، اما در قصيده و غزل چون با معنا بيش از كلام سرو كار داريم قابليت تصوير سازي كمتر مي شود ، اما بعضي از تصوير گران چنين كاري كرده اند كه نخستين آنها محمد خويي است كه در قرن پنجم  داستان" ورقه و گلشار " را با همين ساختار طراحي كرد، بعد ازآن دردوره آل جلاير و آل مظفر ساختار طراحي وجود ندارد تا اينكه  كمال الدين بهزاد  وارد عرصه مي شود و  ساختار طراحي را در اوج خود عرضه مي كند .
وي در توصيف تصوير سازي مذهبي كه نمونه كامل آن در تصورهاي كمال الدين بهزاد عرضه شده است گفت : در اين تصوير ها اغلب نوع لباس مانع از ديدن آناتومي بدن است ونوع لباس قديسين را از ديگران جدا مي كند ، در اين تصويرها اغلب زن و مرد شبيه يكديگر هستند اما زن يك زيباشناسي جمالي دارد كه حاكي از معصومت و ظرافت هاي زنانه است و مرد مظهر جلال ، كه در مورد انبياء اين تصويرگري متفاوت بوده و نه جلالي است و نه جمالي بلكه  زيبايي كمالي است ، يعني جلالي كه از پس جمالي ظهورمي كند .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کد خبر 35039

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha