مهدي عليخاني در گفت وگو با خبرنگار سياسي "مهر"، در مورد طرح برخي سخنان درخصوص ضرب الاجل غرب به ايران براي پاسخ به بسته پيشنهادي گفت: پس از آنكه مقامات ايراني با مثبت ارزيابي كردن بسته ارسالي پيشنهادي 5+1 ، اعلام كردند بعد از بررسي هاي مقتضي پاسخ خود را ارائه مي دهند، بسياري از كارشناسان امر، پيش بيني كردند كه سقف زماني مد نظر غرب براي پذيرش پاسخ ايران، حداكثر تا قبل از اجلاس سران 8 كشور صنعتي جهان ( G8 ) مي باشد.
كارشناس مسائل استراتژيك تاكيد كرد: اگرچه بدست گيري ابتكار عمل از سوي ايران و برداشتن گام هاي مهم ديپلماتيك و رايزني هاي متعدد، قبل از ارائه پاسخ رسمي موفقيت آميز بنظر مي رسد و بسياري از كشورها را با ايران همراه ساخت ، اما پافشاري سرسختانه برزمان ارائه پاسخ وعدم تغيير آن " زمان پاسخگويي " را به مسئله اي مهمتر از " محتواي پاسخگويي " تبديل كرد.
وي ادامه داد: غرب و آمريكا با اعلام اينكه ايران درحال "وقت كشي" است، باعث شدند فشارهاي بين المللي بر ايران براي پاسخگويي هرچه سريعتر افزايش يافته و در صورت تداوم اين شرايط احتمال تغيير موضع برخي از همراهان كنوني ايران در مسئله هسته اي نيز وجود دارد .
اين كارشناس امور سياسي تصريح كرد: اگر مقامات مسئول در پروسه پاسخگويي به بسته 5+1 ، سياست " پاسخگويي مرحله اي " را درپيش مي گرفتند و در بازهاي زماني، به جوانب مختلف بسته از قبيل: مشوق هاي هسته اي، اقتصادي و سياسي و همچنين تداوم فعاليتهاي هسته اي پاسخ مي دادند، فشارهاي كنوني بر ايران بسيار كمتر مي بود و در عين حال با جلوگيري از اتخاذ چندين تصميم درزمان پاسخگويي نهايي، فشار ناگهاني غرب براي امتيازگيري غافلگيرانه را نيز به حداقل مي رساندند .
ايران با در پيش گرفتن " استراتژي انعطاف پذيري خطي " و نه انعطاف پذيري يكباره ، با استفاده از موقعيتهايي نظير ديدار آتي سولانا و لاريجاني ، با ارائه پاسخهاي اجمالي ضرب العجل غرب را خنثي نموده و با تداوم اين راهكار با اتمام بررسيها و در زمان منطقي و قابل قبول پاسخ نهايي را ارائه دهد |
وي اظهار داشت: آنچه مبرهن است در فضاي كنوني با افزايش فشارها بر ايران و در پي آن تهديدات احتمالي ، فضاي بررسي و ارائه پاسخ تغيير مي كند ، چراكه تصميم گيري در فضاي فشار " عاقلانه و راهبردي " نخواهد بود .
عليخاني اظهار داشت: اين اصل مهم را نيز بايد مدنظر داشت كه بر اساس روال مذاكرات بين المللي ، هرچه تلاش شود طرف مقابل را به غيرممكن بودن تغيير موضع اعلام شده متقاعد كرد، نتيجه عكس در پي خواهد داشت و تأثير گذاري ضعيفت تر و كندتر مي شود.
وي در مورد يافتن راه حل ميانه براي موضوع هسته اي ايران اظهار داشت: در اين راستا با تغيير فضا برعليه ايران و افزايش فشار و تقاضاي بين المللي براي پاسخ سريعتر ايران به بسته پيشنهادي، ميزان دقت براي حصول به موافقت اصولي در مذاكرات پيش روي و همچنين حفظ منافع ملي به عنوان هدف اساسي ، كاهش يابد.
عليخاني تاكيد كرد: توافقات احتمالي ممكن است صرفاً " يك تقسيم مكانيكي فاصله و تفاوت بين مواضع نهايي طرفين" باشد و بجاي آنكه دقيقاً " راه حلي براي برآوردن منافع حقه هسته اي و ملي براي ايران و اعتمادسازي در راستاي فعاليت هاي هسته اي صلح آميز " انديشيده شود ، نتيجه نهايي ، رسيدن به توافقي باشد كه كمتر رضايت طرفين را جلب كند .
وي با اشاره به رفتار سياسي آمريكا در موضوع هسته اي ايران تاكيد كرد: اما آنچه مقامات مسئول در فضاي كنوني بايد مد نظر داشته باشند آن است كه، بطور كلي " هنگامي كه بيش از دو طرف در ارائه پيشنهادات و درپي آن روند مذاكرات حضور داشته باشند ، پافشاري صرف يكي از طرفين بر روي مواضع خود ، احتمال رسيدن به تفاهمات را كاهش مي دهد و انگشت اتهام را براي خلل در حصول نتايج به سمت وي نشانه مي رود " ، نكته اي كه مقامات امريكايي بخوبي در روند مسئله هسته اي ايران طي ارائه بسته 5+1 به آن واقف شدند و سعي كردند خود را از اين موضع انفعالي خارج كنند.
عليخاني تاكيد كرد: از طرف ديگر در شرايط كنوني ، غرب و آمريكا با در پيش گرفتن استراتژي " فريبكاري آگاهانه " و اعلام ضرب العجل برسر تعلل ايران در پاسخگويي به بسته پيشنهادي قصد دارند با " وارونه نشان دادن مقاصد ايران " برايران فشار آورده و ابتكار عمل را بدست گيرند و در گام بعدي با بكارگيري استراتژي " جنگ رواني " مذاكرات را هرچه زودتر به نفع خود به پايان برسانند و لذا ايران بايد هوشيارانه با اين مسئله مواجه شود .
اين كارشناس امور سياسي تاكيد كرد: در اين زمان، تسليم ايران دربرابر فشارهاي وارده ، مشخصاً هدف اساسي امريكايي ها است و در صورت پيروزي با در پيشگيري " استراتژي حاكم " در صدد خواهند بود در طول مذاكرات نيز " اهداف ماهوي " خود را محقق كند و ايران را در شرايطي قرار دهند كه فقط يك انتخاب داشته باشد كه " يا بپذيرد و يا ردكند " كه در اصول مذاكرات از آن تحت استراتژي " TOL " (Take it Or Leave it) ياد مي شود و مانند حالتي است كه وارد فروشگاهي مي شويد و روي كالاي مدنظر شما قيمت بصورت برچسب و غير قابل مذاكره نصب شده است و شما يا بايد اين كالا را بخريد و يا از آن صرف نظر كنيد.
عليخاني در پايان با اشاره به راهكارهاي ايران براي مديريت سياسي پرونده هسته اي در مقطع فعلي، تاكيد كرد: در اين راستا ايران بايد با " مقاومت " در برابرافشارهاي فعلي ( به عنوان يكي از اصول كلي مذاكرات بين الملي ) ، ابتكار عمل را از دست ندهد و با در پيش گرفتن " استراتژي انعطاف پذيري خطي " و نه انعطاف پذيري يكباره ، با استفاده از موقعيتهايي نظير ديدار آتي سولانا و لاريجاني ، با ارائه پاسخهاي اجمالي ضرب الاجل غرب را خنثي نموده و با تداوم اين راهكار با اتمام بررسيها و در زمان منطقي و قابل قبول پاسخ نهايي را ارائه دهد.
نظر شما