سينماي وارداتي يعني يك راه تازه براي تقويت تهاجم فرهنگي

 فرج الله سلحشور نويسنده ، كارگردان و بازيگر سينماي كشورمان در گفت و گو با خبرگزاري مهربا ذكر اين مطلب پس از تاكيد بر تاثيرات مخرب افزايش واردات فيلم هاي خارجي افزود : "    اگر فرض كنيم فيلم هاي مبتذ لي كه ساخته مي شود ديگر خواهان نداشته باشند مسئولين به جاي پيدا كردن راه حل درست سعي مي كنند در ابتذال بيشتر فرو روند با اين تصور كه شايد براي سينما مشتري بيشتري پيدا شود . اما باتوجه به اين كه جمهوري اسلامي و انقلاب  اجازه نمي دهد ابتذال از حد بگذرد مسئوليني كه از اين طريق نمي توانند راه چاره پيدا كنند در پاسخ يا مي گويند اين سينما بايد تعطيل شودويا دست به دامن فيلم هاي خارجي مي شوند . در واقع با اين كار آقايان در مي يابيم چگونه در كشوري كه ارزش ها بايد حاكم شوند سرمايه سينمادار حاكم شده زيرا  تنها سينمادار از ورود فيلم خارجي سود مي برد و بقيه صنوف متضرر مي شوند . آيا در چنين فضايي مسئولين فرهنگي كشور به جاي آنكه به مصلحت فرهنگي بيانديشد بايد پاسخ گوي در آمد سينماگر باشند؟ و براي تحقق اين منظور هم  به جاي آنكه به دنبال راه حل مناسبي  مبتني بر ارزش هاي فرهنگي و ديني خود مان باشند دست به دامن فيلم هاي خارجي شوند ؟ در حالي كه درمان سينماي ما در دستان مكتب و باورهاي مذهبي و ديني ماست . اگر مسئولين سينمايي به جاي پرداختن به سوژه هاي رنگ ورو رفته ، دست مالي شده و دست چند م غرب و سينماي عقب مانده و تحقير شده هند به قرآن و داستان زندگي اهل بيت متوسل شوند قطعا حرف تازه اي براي گفتن خواهند داشت . اما چنين اقدامي ايمان ، جسارت ، شعور و شناخت مي خواهد ." 
 كارگردان فيلم" ايوب پيامبر" در ادامه دلايل عدم گرايش مسئولين به مباني فرهنگي ، ملي وديني مان را اين گونه برسي كرد:" متاسفانه مسئولين فرهنگي ما طوري عمل مي كنند كه گويي با اين معاني غريبه ا ند . گويي آنها دراثرجوسازي ها مرعوب فرهنگ غرب شده  و از داشته هاي ارزشمند خود غافل شده اند . به همين دليل مرگ سينما را مي پذيرند و مي خواهند از طريق واردات سينما مشكل ركود اقتصادي آن راحل كنند . در حالي كه خوب مي دانيم سينماي وارداتي يعني چالش و در گيري تازه يعني يك راه تازه براي تقويت تهاجم فرهنگي . "
وي ايجاد مديريت فرهنگي واحد و طراحي يكي راهبرد   فرهنگي را راه حل مقابله با چنين تصميم گيري هايي دانست وگفت:" 
 تنها راه مقابله با چنين تصميم گيري هايي ايجاد يك مديريت واحد در عرصه فرهنگي ا ست . انقلاب ما يك انقلاب فرهنگي اگفت ست براي همين بايد در نهاد ها و مراكز دولتي كه توليدات و خروجي هاي فرهنگي دارند بك مديريت واحد فرهنگي وجود داشته باشد . يعني از حوزه گرفته تا دانشگاه و مدرسه ، از وزارت ارشاد گرفته تا سينما و تلويزيون و... يك حركت و برنامه ريزي واحد فرهنگي صورت بگيرد . "
اين كارگردان در پايان تاكيد كرد: " تا زماني كه هر يك از اين نهاد ها تحت كنترل يك مديريت است و دچار چند گانگي مديريت فرهنگي هستيم وضع بر همين منوال است و تازماني كه استراتژي فرهنگي نداشته باشيم شاهد اين تصميم گيري هاخواهيم بود. "