به گزارش خبرنگار مهر، رونامه اردو زبان «آج» در ستون یادداشت خود در تاریخ ۵ اسفند ماه به قلم دکتر عنایت الله فیضی به تشریح وضعیت زبان فارسی در پاکستان پرداخته است که در ادامه این نوشته تامل برانگیز را با هم میخوانیم.
در یک سیمینار، ادباء، شعرا و محققین فارسی دور هم جمع بودند؛ استادان بخش فارسی از کراچی، پنجاب، استادان کرسی فردوسی پنجاب، و استادان بخشهای فارسی از دانشگاهای دیگر مقالات خود را ارائه میکردند. آنان طی مقالاتشان وضعیت فارسی در ۱۲۰۰ سال قبل، هزار سال قبل، ۷۰۰ سال قبل، ۳۰۰ سال قبل در شبه قاره و حتی ۳۰ سال پیش در پاکستان را ذکر کردند.
ما با تعجب این همه را میشنیدیم. از استادان و دانشجویان رشته فارسی فقط یک سوال داشتم و آن اینکه وقتی در سطح دبیرستان و دانشکدهها، رشته فارسی را برداشتهاند، دانشجویان در مقطع فوق لیسانس و تحصیلات عالی در فارسی از کجا میآیند؟ هیچ کس پاسخ سوال را نداشت.
در سیاست پاکستان تضاد (تضاد قول و عمل) همیشه بوده است. درخصوص فارسی دو نوع تضاد وجود دارد. دولت ما میگوید که ایران کشور همسایه ماست، کشور برادر ماست؛ ما روابط دوستانه با ایران داریم. قبل از همه ایران؛ کشور پاکستان را به رسمیت شناخت، ما از ایران گاز خواهیم گرفت، نفت خواهیم گرفت، برق خواهیم گرفت ولی نمیگزاریم فارسی در پاکستان جا پیدا کند. تضاد دومی دولت آن است که در سطح دبیرستان و دانشکدهها رشته فارسی را برداشتند؛ ولی در دانشگاهها بخشهای فارسی وجود دارند. بعد از آموزش ۶ ماه زبان به آنان شعر، رمان، نمایشنامه، حکایات و نقادی تدریس میکنند. در ۶ ماه کسی نمیتواند زبان را یاد بگیرد، چطور میتوان شعر و رمان و نثر و... و. یاد بگیرند و چطور تدریس خواهد شد؟ شاید کسی روی این موضوع فکر نکرده است.
پاکستان و دولت ایران در سال ۱۹۷۱ میلادی مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان را در اسلام آباد تاسیس کردند و زمینی برای تاسیس ساختمان آن داده شد ولی تاکنون این مرکز در یک ساختمان اجارهای فعالیتهای خود را ادامه داده است. در ۳۵ سال گذشته؛ این مرکز ۳ ساختمان را عوض کرده است. این مرکز ۲۴ هزار نسخ خطی، مخطوطه و کتابهای نادر و نایاب دارد. مرکز کتابخانه میکروفیلم نیز دارد که مخطوطه کامل در یک سی دی ارائه شده است. نسخههای اصلی نیز نکه داری شده است. کپی نسخه اصلی بطور جداگانه نگهداری شده است. این کتابهای نادر و نایاب شامل کتابهای فارسی، عربی، پنجابی، سندهی، بلوچی، پشتو، سرائیکی، ترکی و زبانهای دیگر است.
در سال ۲۰۰۵ خانم نگهت فردوس فهرست ۳۰۰۰ نسخ خطی را مرتب کرد. از این تعداد ۱۳۸۰ نسخ خطی قرآن مجید، تفسیر و ترجمه است که صفحات اول و آخر آن محفوظ است. اسم نویسنده و سال نوشتن نیز دارد. نسخی که اطلاعات درباره قدمت و ...معلوم نیست، آنان را شامل فهرست نکردهاند.
در دانشگاه سند، انستیوی زبان سندهی، در دانشگاه کراچی کتابخانه آرشیو و دو کالج اورینتال لاهور، نظام حفظ نسخ خطی و قدیمی موجود است و آکادمی پشتو دانشگاه پیشاور و کتابخانه آرشیو پیشاور از این جهت غنی است.
چنین کتابخانهها عموماً در ساختمانهای متعلق به خودش واقع شدهاند نه در ساختمانهای اجارهای. مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان چرا ساختمان متعلق به خود ندارد؟
آقای مهدی توسلی رئیس اسبق مرکز در این باره به ما داستانی گفته بود، داستانی را که آقای عیسی کریمی مسئول فعلی مرکز نیز همان را بازگو کرد و آن اینکه قبل از انقلاب اسلامی دولت پاکستان زمینی برای بنا کردن ساختمان داده بود بعد از انقلاب اسلامی زمین را پس گرفتند و گفتند شما زمین در تهران بدهید و اینجا زمین تحویل شما میدهیم. تو گویی این مرکز متعلق به دو کشور (ایران پاکستان) نیست، فقط متعلق به ایران است.
در دانشگاه کراچی برای تاسیس کتابخانه اطاقی را دادند، طبق فرهنگ ایران آن را با کاشیها و شیشه آراستند و کتابخانهای بهوجود آمد. بعد از چند سال اتاق را پس گرفتند و کتابها را در کوچهها ریختند و چنین حکایتهایی زیاد داریم که منجربه زوال فارسی در پاکستان شده است. از سال ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۰ (در ۱۰ سال) گروهی از مهاجرین افغانی از گوشههای دور و نزدیک پاکستان برای کتابخانه کنگره شاخه اسلام کتابهای قدیمی چاپ سنگی را جمع کردند. این کتابها را از کودکان یا زنان به قیمت خیلی ارزان به نرخ اشغال روزنامه خریدند. این کتابها حالا زینت کتابخانه کنگره واشنگتن دی. سی شدهاند. در هاروارد، کمبریج و آکسفورد نیز نسخ کتابهای نایاب وجود دارد.
علامه اقبال چنین کتابهایی را در کمبریج دیده و تاسف خورده و در این باره شعری دارد که در آن میگوید «آن گوهرهای علم یعنی کتابهای اجداد ما، وقتی آن را در اروپا میبینم، دلم پاره میشود».
طبق حکم دادگاه عالی کشور، دولت دستور داده زبان اردو در ادارههای دولتی رایج کنند. در بنیاد علم و ادب اردو خمیرمایهاش فارسی است. ادبیات اردو با زبان فارسی تکمیل میشود. زوال فارسی در پاکستان را سرآغاز زوال اردو باید دانست. ولی سیاستهای خارجی دولت ما در این راه مانع است.
نزاع عرب و عجم نیز در این راه مانع است. فشار ابرقدرتها نیز در این راه مانند یک خار مانع است. طبق توطئهای نسلِ نو ما را از ارث علمی مانند خواجه حافظ، شیخ سعدی، فردوسی، نظامی، گنجوی، عطارسنائی، امیرعلی شیرنوائی، شیخ علی هجویری، مجدد الف ثانی، میرزا بیدل، امیر خسرو و معین الدین چشتی محروم میکنند.
زوال فارسی در پاکستان زوال تهذیب، تمدن، ادب و سرمایه ارزشمند علمی ماست. ما حکمرانان یک کشور آزاد هستیم ولی زنجیرهای تحریمها در پاهای ما گذاشتهاند. آموزش فارسی نیز مشکل سیاست خارجی ماست.
نظر شما