۲ مرداد ۱۳۸۵، ۱۳:۵۲

ادبيات ملي ؛ ظرفيت ها و انتظارات - 45

" ادبيات ملي " والاترين جلوه انديشه و احساس يك ملت است / بايد از خود فراموشي و كاهش حس تعلق به ريشه هايمان پرهيز كنيم

" ادبيات ملي " والاترين جلوه انديشه و احساس يك ملت است / بايد از خود فراموشي و كاهش حس تعلق به ريشه هايمان پرهيز كنيم

كامران شرفشاهي - شاعر معاصر ، گفت : " ادبيات ملي " از مفهومي بسيار ژرف و عظيم برخوردار است ، اما از آنجا كه تا امروز تعريف جامع و مانعي از آن ارائه نشده ، متاسفانه شان واقعي و ميزان اهميت آن ناشناخته و مهجور مانده است .


اين شاعرمعاصر در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر با بيان اين مطلب افزود : درجامعه ما گاهي اوقات ،  ادبيات ملي مترادف و يا برخاسته از مفاهيمي همانند ناسيوناليسم كور و يا شوونيسم افراطي انگاشته شده است ،  به عبارت ديگر تعاريف متعدد از مفهوم ملي موجب شده است كه مفهوم ادبيات ملي نيز تحت الشعاع اين موضوع قرار گيرد و پندارهاي شخصي بر اين حوزه وسيع تعميم يابد .

در واقع مي توان گفت: كه به لحاظ يك سلسله رويدادها ، برخي از واژه ها و مفاهيم به نوعي حساسيت برانگيز شده است و به همين دليل در برخي از موارد مانع اجماع بر سر تفاهم و توافق است.

كامران شرفشاهي تصريح كرد : گستره ادبيات ملي در برگيرنده تمامي ايده آل ها، آرمانها و ارزشهاي والايي است كه پاسدار انسجام در يكپارچگي اين مرز و  بوم است، و به تقويت وارتقا بنيانهاي اجتماعي و حس همگرايي پايدار مي انجامد .  گاه نيز ديده مي شود كه ادبيات ملي با ادبيات پايداري هم سطح و هم معني گرفته مي شود . در حالي كه مرتبه ادبيات ملي رفيع تر و گسترده تر از ادبيات پايداري است .

مدير كتابخانه شهيد فهميده فرهنگسراي بهمن ياد آور شد : غالبا در ادبيات پايداري دفاع از ميهن درمقابل بيگانگان و حس وطن دوستي مضمون اصلي آثار است . در چنين آثاري شاعر يا نويسنده در صدد تهييج حسن عشق به ميهن و يا ثبت و ضبط وقايع بزرگ تاريخي است . وقايعي كه بيانگر رشادت ها و جانبازي هاي غرور انگيز و افتخار آميز است . چنين آثاري از ديرباز در كارنامه تمامي ملل جهان ديده مي شود. هيچ ملتي را نمي توان سراغ گرفت كه ادبيات پايداري نداشته باشد. از پتوفي در مجارستان گرفته تا سميح القاسم در فلسطين . اما حكايت ادبيات ملي حكايتي ديگر است .

اين شاعرخاطرنشان كرد : ادبيات ملي بخش گرانسنگي از ادبيات يك كشور است كه الزاما به زمان و مكان خاصي محدود و منحصر نمي شود و آثاري را در بر مي گيرد كه تاريخ مصرف ندارد ، به همين اعتبار شاهنامه حكيم توس ، رباعيات خيام ، غزليات حافظ ، مثنوي مولانا ، دوبيتي هاي بابا طاهر و بسياري از آثار ارزنده ادب پارسي را مي توان در شمار ادبيات ملي به شمار آورد . به اين لحاظ ادبيات ملي محصول و مجموعه اي از عالي ترين و والاترين جلوه هاي انديشه و احساس يك ملت است و نگاه او به هستي از زواياي گوناگون، به همين دليل نمي توان گفت كه ادبيات ملي با مذهب منافات دارد و يا براي ملل ديگر جذابيتي ندارد وادعاهايي از اين قبيل.

كامران شرفشاهي اظهار داشت : ايستادگي در مقابل جريان ادبيات ملي گاه متاثر از تئوري استعماري جهان وطني است .  يعني نوعي خود فراموشي و كاهش حس تعلق به ريشه ها چنين تفكري زمينه ساز تدريجي پوسيدگي جوامعي از درون است  و غالبا گريبانگير روشنفكران كشورهاي توسعه نيافته و يا كم توسعه است كه نادانسته و يا خوش بينانه گمان مي برند  منهاي هر آنچه كه بوده اند ، مي توان باشند . چنين تفكراتي ، به قول ژان پل سارتر وسيله اي براي بازي دادن كشورهاي تحت سلطه است ، بي آنكه متوجه باشند هر آنچه مي گويند ، پژواك و يا تكرار صدايي است از آن سوي مرزها، صدايي كه تنها براي ساده انگاران پذيرفتني است.

کد خبر 356995

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha