به گزارش خبرنگار مهر، امرالله احمدجو ظهر جمعه در کارگاه اصول فیلمنامهنویسی که در پنجمین جشنواره حسنات اصفهان در تالار سوره برگزار شد، به مسئله نقد در سینما اشاره و اظهار داشت: به طور معمول آنچه در سینمای ما به اسم نقد رواج دارد نظریه است و اگر چکیده این نقدها را بررسی کنیم به طور معمول منتقدان به این امر پرداختهاند که از فلان فیلم خوششان آمده است یا خیر.
وی افزود: از آغاز ساخت یک فیلم ممکن است عوامل با نقد روبرو باشند اما زمانی که فیلم به مرحله پخش میرسد دیگر برهکشان نقد را داریم چراکه دیگر انتقادها به منتقدان رسمی خلاصه نمیشود و هر کسی با هر سمت و مسئولیتی ممکن است خود را در مقام نقد فیلم ببیند اما باید دقت کنیم که نقد رسمی باید متکی به دانش سینما و دانش نقد باشد.
کارگردان و فیلمنامه نویس سینما و تلویزیون در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به موضوع متن زمان در فیلمنامه ابراز داشت: مدت فیلم کوتاه جزو زمانهای قابل سنجش است و از کمتر از ۵ دقیقه تا ۶۰ دقیقه را شامل میشود و زمان عرف برای فیلمهای سینمایی نیز در گذشته ۹۰ دقیقه بوده است و اکنون به ۱۲۰ رسیده است.
ناهمزمانی حال و گذشته در فیلمهای سینمایی
وی با بیان اینکه «دوره فیلم» نیز از پیش از تاریخ تا زمان معاصر و حتی آینده را میتواند شامل شود، افزود: فیلمهای تاریخی نیازمند تحقیق منسجم و دقیق درباره زمان، زندگی و روابط آدمها هستند اما فیلمهای تخیلی دورهای را تداعی میکند که میتواند فانتزی بوده و گذشته یا آینده ناملموس را نشان دهد و بدین شکل زمان به شکل دوره در آنها جریان دارد.
احمدجو با اشاره به زمان در ساختار فیلم گفت: فیلمنامهها معمولا به شکل زمان حال نگاشته میشوند اما یک لحن دستوری در پشت این زمان است به طور مثال اگر شخصیتی مانند علی در داستان باشد میگوییم « علی وارد کادر میشود» چراکه فیلمنامه یک دستور است تا تک تک کارهای عوامل مشخص شود.
وی ادامه داد: نکته اینجاست که آنچه بر روی پرده میبینیم زمان گذشته است، حتی در یک برنامه زنده تلویزیونی نیز کسری از ثانیه از آنتن تا رفتن روی صفحه تلویزیون طول میکشد و بر این اساس در فیلمها اطلاع از موضوعی میدهد که زمان آن گذشته است.
کارگردان و فیلمنامه نویس سینما و تلویزیون تاکید کرد: البته میتوان گفت یک ناهمزمانی در این ارتباط جاری است چراکه از سوی دیگر نیز تماشگر در فیلم غرق و یک زمان حال به شکل حسی در وی جاری میشود.
فیلمنامهنویس تنها باید اتفاق را در صحنه شرح دهد
وی در بخش دیگری از این کارگاه با بیان اینکه فیلمنامهنویس تنها باید اتفاق را در صحنه شرح دهد، گفت: این امکان وجود دارد که کاراکترهای فیلمنامه توسط کارگردان تغییر کند و به طور مثال روز داخلی به شب داخلی مبدل شود و یا حتی کارکتر زن به مرد اما آنچه که بالنسبه ثابت میماند و باید در آن دقت شود گفتوگو ها هستند.
احمدجو گفت: بر این اساس به فیلمنامهنویس ارتباط ندارد که چه نماهایی ممکن است در فیلم نمایش داده شود و این کار اشتباه است؛ فیلمنامه نویس باید اتفاق را در صحنه شرح دهد و باید بیشتر دقت خود را در بخش گفتوگو قرار دهد.
گفتگو نویسی فیلمنامه باید واقعی و مبتنی بر زیباییشناسی باشد
وی اضافه کرد: گفتگو نویسی باید مانند یک گفتگوی واقعی باشد و ضمن ارائه اطلاعات ساختار زیباییشناسی بر آن حاکم باشد و این چنین است که یک دیالوگ در تاریخ سینما ماندگار میشود.
کارگردان و فیلمنامه نویس سینما و تلویزیون در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه آنچه بر روی پرده سینما میبینیم طرح نام دارد که با داستان متفاوت است، گفت: طبیعی است که داستان اصلی بسیار گستردهتر از چیزی است که بر روی پرده میرود؛ بر اساس دادههای این طرح داستان اصلی در ذهن مخاطب شکل میگیرد که این داستان وسیعتر از طرح است.
وی با بیان اینکه عامل اصلی این تفاوت زمان و حذف زمانی میاننماها است، گفت: اما در ذهن مخاطب تمام داستان وجود دارد.
احمدجو تصریح کرد: اگر دقت کنید فیلمی که بر اساس اغلب شاهکارهای جهان ساخته میشود قابل تحمل نیست، چراکه به اندازه تعداد مخاطبان شخصیتهای فیلم در ذهن مخاطب شکل میگیرد و در هم شکستن این امر کار سختی است.
رمان ابلوموف از معدود رمانهای خوب ترجمه شده به زبان سینما است
وی افزود: در این میان رمان ابلوموف از معدود رمانهایی است که به زبان سینما خوب ترجمه شده است چراکه زمان کم و از سویی چهره ذهنی مخاطب را در همان ابتدای فیلم عوض میند.
کارگردان و فیلمنامه نویس سینما و تلویزیون گفت: در این فیلم مخاطب به مدت سه دقیقه که زمان طولانی است شخصیت فیلم را در یک فضای تاریک میبیند که هیچ چیز از چهره وی و ساختار بدنی مشخص نیست.
وی ادامه داد: بدین ترتیب مخاطب خسته شده و خواستار مشاهده سریعتر این فرد است و بر ای اساس پس از این زمان کارگردان به مخاطب میقبولاند که چهره شخصیت همان است که پس از این زمان به نمایش درمیآید.
احمدجو اظهار داشت: بسیاری از کنشهای بازیگران با زمان واقعی منطبق است به طور مثال فرد فاصلهای را طی میکند و در حرکتهای سکانس پلان نیز همه چیز مطابق زمان واقعی است و حذفی رخ نمیکند.
تند یا کند کردن زمان به شکل تصنعی برای القای یک مفهوم خاص
وی با بیان اینکه گاهی نیز کارگردان از تند یا کند کردن زمان به شکل تصنعی برای القای یک مفهوم خاص استفاده میکند، تاکید کرد: بدین شکل مسیری کوتاه طولانیتر از زمان واقعی رخ میدهد که البته این امر واقعی نیست اما از این زمان کاذب برای القای یک مفهوم مثلا «ملال» در مخاطب استفاده میشود.
کارگردان و فیلمنامه نویس سینما و تلویزیون با بیان اینکه زمان موضوعی است که همیشه در فیلمها جاری است چراکه زمان با حرکت ایجاد میشود و حرکت در ذات سینما وجود دارد، بیان داشت: ما در فیلمهای زمانهای مختلف ثابت گذشته، آینده و جاری و زمان فانتزی داریم و شناخت همه این موارد برای در استفاده خلاقانه در فیلم ضروری است و اینکه بدانیم چگونه زمانی را در هم بشکنیم.
وی گفت: بر این اساس زمان موضوع بسیار بسیار مهمی در فیلم است اما تاکنون به اندازهای که راجع عوامل و مسایل فنی فیلم صحبت شده است درباره این مسئله تعیین کننده کمتر اظهار نظر شده است.
نظر شما