قهرمان سلیمانی نویسنده و پژوهشگر ادبی در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره آئینهای نوروز در دوران کودکی خود در زادگاهش راور از توابع کرمان، گفت: نوروز در این منطقه هنوز هم مهمترین جشن ایرانی است و آنچه من از ۳۰، ۴۰ سال قبل و زمانی که کودکی بودم در این منطقه به خاطر دارم، یکی این بود که پنجشنبه آخر سال مراسمی را با نام «نوروز مردگان» برگزار میکردیم و در این مراسم هر خانواده متناسب با وُسع و قابلیتهای خودش، یک نوع غذا درست میکرد و آن را بر سر قبر مردگان توزیع میکردند.
وی با بیان اینکه این مراسم بازمانده از یک سنت زرتشتی بود که معتقد بودند در پنجشنبه آخر سال فَرهوَران از آسمان به زمین میآیند و مردگان را اِطعام میکنند، افزود: در بخشی از این مراسم نان روغنی پُخت میکردند و برای مردگان طلب فاتحه میکردند. ما روز قبل از عید را «علفه» میگوئیم که در واقع ریشه آن همان علف است و در این روز مردم به صحرا میروند و میبایست تا قبل از طلع آفتاب روز بعد، تکهای از علف صحرا را که ریشهاش در گِل است، میکندند و آن را به درِ همه خانهها میزدند.
این پژوهشگر حوزه ادبیات اضافه کرد: به این ترتیب وقتی خورشید در روز عید طلوع میکرد، تودهای از گِل را چسبیده به در خانهها میدیدید و این نشان دهنده استقبال از سال و با سبزی و طراوت بود. مردم معتقد بودند این سبزی برکت آور است و با این کار، سال پُر از رویش و سرسبزی و بانشاطی را در پیش خواهند داشت.
سلیمانی همچنین گفت: در منطقه راور، آئین گردش صبح روز عید هم انجام میشد و همه بعد از اذان صبح، راهی را در پیش میگرفتند و به گردش میرفتند؛ آنها که توش و توان بیشتری داشتند، به جاهای دورتر و آنها که کم بنیه تر بودند، در اطراف روستا به بوستانها و مزارع میرفتند و براز صبحانه به خانه برمیگشتند. بعد از صبحانه و آئین تحویل سال، دید و بازدیدهای نوروزی شروع میشد.
وی ادامه داد: دلچسب ترین بخش آئین نوروز برای ما بچههای آن روز، البته گرفتن هدایای نوروزی بود که معمولاً شامل تخم مرغهای رنگ کرده بود و این بخش، از آن مورادی است که هرگز من را رها نمیکند و به اصطلااح در خاطرم حسابی جا خوش کرده است!
نظر شما