به گزارش خبرنگار مهر، جلسه خبرنگار در زوم این بار به سعید نظری خبرنگار سابق ایسنا اختصاص یافت. اوکه معتقد است طی دوران فعالیتش کمتر نقد شده و کارهایش کمتر مورد مطالعه تخصصی قرار گرفته است.
دبير نشست روزنامه نگار درزوم پنجشنبه شب در این نشست گفت: در نهمین نشست روزنامه نگار در زوم میزبان خبرنگاری هستیم که اگر از او بپرسید دیگه چه خبر؟ حتما برای شما خبری دارد!.
فرزاد صدری در تمجید از همکار سابق خود در ایسنا منطقه فارس گفت: سعید نظری قطعا یکی از بهترین خبرنگاران کشور در زمینه تهیه و تولید خبر است که گاهی از هیچ خبر می ساخت به طوری که وقتی همه فکر می کردیم در استان هیچ خبری نیست، نظری خبری می داد که چرت همه را پاره می کرد تا بدانیم زیر پوست شهر خبرهای بسیاری هست.
وی در عین حال جای خالی گزارش های مردمی در آثار سعید نظری را خالی دانست و گفت: او كمتر تمايل به تهيه گزارشهای ميدانی دارد، عليرغم انكه بسياری از يادداشت هايش نتيجه مشاهداتش از جامعه ومحيط پيرامونی است.
صدری از نظری به عنوان يكی از بهترين سرمايه های رسانه ای استان ياد كرد وگفت: اگر ازاين سرمايه مراقبت نشود هم خود او وهم رسانه های استان ضرر خواهند كرد.
سردبير سابق ايسنا با اشاره به اين كه نظری خبر را خوب می شناسد و مطالعات خوبي نيز دارد، گفت: سعيد بر حوزه گزارش ومصاحبه نيز اشراف دارد اما بايد دراين وبخش بويژه در مصاحبه های پينگ پنگی خود را تقويت کند.
وی بار ديگر تاكيد كرد: سعيد نظری،روزنامه نگاری است كه می تواند ازهيچ همه چيز بسازد.
امید صدیق روزنامه نگار شیرازی نیز در یادداشتی پیرامون فعالیت های حرفه ای سعید نظری بیان کرد: جلسات «روزنامهنگار در زوم» اگرچه بناست فضای نقدی باشد بر کارنامهکاری یک روزنامهنگار- خبرنگار، اما اجازه بدهید من چند خطی «در ستایش» سعید نظری بنویسم. چرا که معتقدم نظری، اگر نخواهم از واژه «استثنا» استفاده کنم، خبرنگار و روزنامه نگار کم نظیری باشد و ستایش این «کم نظیر» شاید خود نقدی باشد بر طریقت امروز روزنامهنگاری فارس، اینکه چرا از نظری بیشتر نداریم.
وی در این یادداشت ادامه داده است: سعید نظری، اگر نخواهم بگویم «استثنایی در فضای مطبوعات فارس» است، خبرنگار خیلی خوبی است؛ خبر را خوب میشناسد، تشخیص میدهد و از همین شناخت هم میتواند خبر «بنویسد»، شاید بگوییم خبرنوشتن که موضوع پیچیدهای نیست؟ به اعتقاد من خبر خوب، خبر استاندارد، خبر حرفهای، خبر جذاب، تیتر و لید با کارکرد جذب مخاطب، کیمیایی در روزنامهنگاری فارس است و نظری کیمیاگر.
از نشستهای خبری، «خبر» و نه صرفا «نقل قول نوشتن»، کار یک خبرنگار خوب است؛ چه اینکه گاهی حرفهای نگفته خبر است و نه صفا «گفتهها».شناختن روح «خبر» و اسیرکردن آن در چنگال لغت است که خبرنگار را خبرنگار میکند. و خبر چیست؟ آجر روزنامهنگاری. با آجر کج گذاشته شده هم هیچ بنایی به سامان نمیرسد.
و بعد...
سعید نظری در دوگانه نقش خبرنگار-روزنامه نگار، روزنامهنگار قابلی هم هست، کسی که خبر را میشناسد، لغت را می شناسد، برایش یادداشت و تحلیل نوشتن کار چندان پیچیدهای نیست؛ چه اینکه سعید را با یادداشتهای تاثیرگذارش هم میشناسیم.
صدیق در ادامه یادداشتش آورده است: من میگویم در نقد روزنامهنگاری فارس باید دید چرا چندین سعید نظری نداریم؟ آن بستر خوب گذشته چه بوده است؟
فضای اواخر دهه هفتاد و رشد و توسعه مطبوعات که به جذب نظریها به این حرفه منجر شد؟ شاید!
نظری کارش را از مکتبی آغاز کرده که بنایش بر خبرنویسی حرفهای بود؛ مکتب ایسنا. مکتبی که در زمانه خودش آموزش محور بود. بچههای دانشجوی ایسنا، در کنار کار عملی، با جزوههای آموزشی و کلاسهای تئوری «خبر« میآموختند، پشت میز نشین نبودند، جسارت داشتند، کارشان رصد میشد و از همه مهمتر از سر عشق و علاقه «خبرنگار» بودند. چنین پیشینهای میتواند بهتر از هر دانشگاهی، سالها فعالیت حرفهای را تضمین کند.
یک نکته بسیار مهم که چندین بار در هم در این جلسات در خصوصش سخن رفت، مدیریت رسانه است. به نظرم باید الگو گرفت از ساخت و مدیریت رسانهای که نظری در آن پرورش یافت؛ جایی که «مجال» آموزش، فرصت تمرین، آزمون و خطا پیدا کرد. بافت رسانه، سیاستگذاری حاکم بر رسانه و مدیریت دکتر سعید پورعلی گرامی، منشا این شد که ایسنا، در آن روزگار خوش، «مدرسه روزنامهنگاری» باشد.
شاید اگر بخواهیم ۲ نفر را در دهه ۸۰، به عنوان بهترین خبرنگاران فارس نام ببریم، یکی از آنها سعید نظری است.بهترین و کاملترین.
علی محمد پشوتن خبرنگار خبرگزاری ایسنا نیزبرای سعید نظری یادداشتی نوشت و در این یادداشت آورده است: با توجه به فضای کنونی رسانه، خصوصا در استان فارس و وجوه غالب این فضا، فرصت برگزاری نشستهای روزنامهنگار در زوم، زمان مغتنمی است تا دیدگاههایی در کنار طرح موضوع اصلی که بررسی علمی آثار و عملکرد فعالان رسانه است، مطرح شود.
رسانه در دیدگاههای مترقی، جایگاهی است برای هموارسازی مسیر حرکت رو به تعالی جامعه در ابعاد مختلف. لذا کسانی که در رسانه مشغول به فعالیت میشوند، باید همانند سایر حوزهها، دارای تخصص لازم بوده و نسبت به علوم مرتبط، آشنایی و در مواردی اشراف کامل داشته باشند.
وقتی ساختمانی به دست یک معمار احداث میشود، هرچند این معمار انسانی توانمند باشد، اگر بدون اطلاع از علوم مهندسی و زوایای مختلف آن، تنها با معیار تجربه کار را به جلو ببرد، قطعا شاهد ایرادی شکلی یا محتوایی در کار خواهیم بود. امروز هم ساختمان رسانه، بیش از هرچیز نیازمند مهندسان رسانه است. افرادی که متخصص کار رسانهای باشند.
اگرچه در ایران فارغالتحصیلان رسانه، علوم ارتباطات و … در عمل نتوانستهاند تحولی زیربنایی و تاثیرگذار را در این بخش ایجاد کنند اما همچنان باید امیدوار بود زیرا این علم، جوان است و رو به رشد.
اما در خصوص جلسههای نقد آثار، ابتدا به کلیات در خصوص دیدگاههای جامعه شناسی اشاره میکنم و در بخشی هم نیمنگاهی به سعید نظری و آثار او خواهم داشت.
امیل دورکیم، که قطعا نام او برای گوش اهالی رسانه، آشناست. او نظریه پرداز پوزیتویسم یا همان اثباتگرایی شناخته میشود.
دورکیم در نظریاتش این اعتقاد را مطرح میکند که در جوامع ۲ نوع همبستگی وجود دارد، یکی همبستگی بر مبنای همانندی که در جوامع سنتی بیشتر وجود دارد و دومی همبستگی برمبنای ارگانیک که جوامع مدرن به آن نظر دارند.
در همبستگی همانندی معمولا تقابلها ۲ به ۲ یی است لذا افراد و تفکرات غیرمشابه با حاکمیت یا اکثریت محکوم به انزوا یا حتی حذف خواهند بود.
برخوردها شدید، تند و سخت است. اگر فردی با هنجارهای مد نظر جامعه، مطابقت رفتاری و گفتاری نداشته باشد، نشاندار یا حذف میشود.
شکلگیری خودی و غیرخودی در این جوامع در ابعاد مختلف حتی در ارکانی مانند خانواده هم وجود دارد.
پشوتن در ادامه این یادداشت آورده است: اگر براساس آنچه جامعه بهعنوان یک هنجار مطرح میکند، نپوشیم، نخوریم، حرف نزنیم و تعامل نداشته باشیم. اجازه بسیاری از فعالیتهای اجتماعی را هم نخواهیم داشت.
همبستگی در نوع ارگانیک آن دقیقا نقطه مقابل چنین تفکری را مطرح میکند. در این نوع همانندی، جامعه موزائیکوار است. غیرمشابه حذف نمیشود بلکه بهمانند پازلی برای شکلدهی به نقشه کلی جامعه، مورد استفاده قرار میگیرد، جهتی از آن پررنگتر و جهتی کمرنگتر.
در این جوامع میبینیم که در بحث کیفرها هم تفاوتهای زیادی وجود دارد. افراد به دلیل ارتکاب جرم، نشاندار یا حذف نمیشوند بلکه در کنار یک همیار، یا یاور یا مشاور قرار میگیرند تا با اصلاح تفکر به جامعه بازگردانده شوند.
نوع مواجهه در این جامعه، شدید و خشن نیست و در نهایت نتیجه و محصول کار، همبستگی بیشتر است.
برگردیم به روزنامهنگاری و نشست زوم، وظیفه روزنامهنگار بر اساس آنچه «کانت» و دیگر متفکرین عنوان کرده و همه نیز به آن اذعان داریم، روشنگری است. این وظیفه ورای منافع و دیدگاههای شخصی شکلگرفته و مسیر خود را ادامه میدهد.
خبرنگار نماینده افکار عمومی است، نه فکری برای عموم جامعه، نه تعیین کننده نوع تفکر جامعه. بنابراین خبرنگار باید آنچه که نیاز جامعه در نقطه مطلوب است را بجوید، مطالبات جامعه را نه در یک تقابل ۲ به ۲ یی که در یک رویارویی از نوع ارگانیک، دنبال کند.
وظیفه روشنگری خبرنگار و روزنامهنگار، به هیچ عنوان با دیدگاه همبستگی از نوع همانندی سنخیت ندارد و جمعپذیر نیست.
البته ممکن است نیت یک خبرنگار یا روزنامهنگار، خیر باشد، اما این نیت خیر همواره تضمین کننده خیر جامعه نبوده و نمیتوان آن را برآیندی از اندیشههای جامعه دانست.
پشوتن در ادامه این یادداشت آورده است: در نقد یک مسیر طرح مباحث تحلیلی در موضوع گفتمان فردی است، اینکه یک خبرنگار یا روزنامهنگار آیا قواعد و اصول نگارش را رعایت کرده است؟ آیا توانسته شاکله خبر و گزارش و مصاحبه را بهدرستی، چیدمان کند؟ آیا نوآور بوده و دایره واژگانی و توان تخصصی او به چه میزان در نوشتهها و آثارش نمود و بروز دارد.
اما در یک بعد هم میتوان جهانبینی و نوع نگرش و زاویه نگاه روزنامهنگار را به نقد نشست. این نقد البته به معنای نفی داشتهها و اندیشههای فرد نیست، بلکه زمینهای برای شناخت نقاط ضعف و قوت است.
در این موضوع، زاویه نگاه سعید نظری را میتوان اینگونه ارزیابی کرد که همواره بهدنبال تصویر یک مدینه فاضله است. احساس در شکلگیری این جهانبینی و زاویه نگرش موضوعی به مسائل بسیار نقش دارد.
زمانی که وارد یک موضوع میشود، تلاشش به سرانجام رساندن مطلب با استفاده از توان و دانش و داشتههای فردی است و کمتر از دیگران برای رسیدن به مقصود هزینه میکند.
پشتون در ادامه آورده است: سعید نظری در مقایسه با روزنامهنگاران امروز عرصه رسانه در استان فارس، قامتی بلندتر دارد و بیاغراق، قامت بسیاری از خبرنگاران در کادر قامت او نمیگنجند لذا قابل مقایسه نیستند.
در بررسی آثار سعید متوجه خواهیم شد که در گزارشنویسی، او در جایگاه یک دانای کل قرار میگیرد و نه یک گزارشگر، این شاید بزرگترین آسیبی باشد که بهلحاظ نگاه آکادمیک میتوان به آثار این روزنامهنگار برجسته داشت.
در گزارشهای او کمتر میتوان همبستگی از نوع ارگانیک را دید. اگرچه وقتی با او همکلام میشویم، کنه تفکراتش، اعتقادی راسخ به این نگرش وجود دارد.
سعید نظری خبرنگار تیزبینی است که علیرغم احاطه کامل بر سبکهای مختلف خبر، خود را در چهارچوبها محدود و محصور نکرده و متناسب با شرایط و فضای خبر، کارش را دنبال کرد و موفق هم بود.
سعید میتواند گزارش بنویسد، توان اندیشهای و قلم قوی او بهعلاوه اشراف بر شیوههای رایج گزارشنویسی و بالیدن در فضای ایسنا، بهعنوان پرورشگاه استعدادهای خبر و رسانه، از او فردی قابل ساخته است.
اما مانعی بهنام دشواریهای تهیه گزارش کمتر او را بهاین وادی کشاند،یکی از نکات بسیار مثبت شخصیت رسانهای سعید نظری، آن است که او مسیر رشد و تحول را در حوزه رسانه بهخوبی و با سرعت طی کرد. کیفیت آثار او اثبات میکند که به لحاظ اندیشه و توان، روز بهروز بهتر بوده است.
اگرچه هنوز هم ردپای عجله را میتوان در برخی آثار او دید. به نظر من سعید در حوزه رسانه، خبرنگاری بسیار توانمند محسوب میشود. او امروز علاوه بر اشراف کامل بر خبر، به واسطه شرایطی، بیشتر یادداشت و مقاله مینویسد.
سعید نظری یک مقالهنویس، یادداشتنویس و سرمقالهنویس متبحر است که بهواسطه اشراف بر موضوعات مختلف و توان مرتبط کردن مسائل، قلم شیوایی در این حوزه دارد.
لذا از نگاه من سعید یکی از بهترین مقالهنویسان، یادداشتنویسان و اگر فضایی باشد، سرمقالهنویسان حوزه رسانه محسوب میشود که حرف برای گفتن بسیار دارد.
در ادامه این نشست مولف کتاب تاریخ مطبوعات فارس و پیشکسوت حوزه رسانه در این استان معتقد است: اگرچه گزارش یا برخی اوقات یادداشت به هنر نزدیک می شود اما روزنامه نگاری در مجموع به هنرنزدیک نمی شود .
سیروس رومی در نشست نقد آثار سعید نظری در نهمین جلسه از سلسله جلسات روزنامه نگار در زوم گفت:نویسنده ای مثل گابریل گارسیا مارکز اگرچه از تجربیات روزنامه ای خود استفاده می کند، اما همه روزنامه نگاری او نیست که می شود صد سال تنهایی.
وی با اشاره به وجود شخصیت در گزارش گفت: در «خبر» به دلیل کوتاه بودن،فرصت پرداختن به شخصیت،دست نمی دهد.گزارش گاهی چند روایی است.از یک شخصیت صحبت می کنیم و از شخصیت های فرعی کمک می گیریم و روایتی چند لایه در گزارش داریم وگاهی ناچاریم فلاش بک و یا فلاش فوروارد بزنیم و هدفمان را برای مخاطب مشخص کنیم.لذا سلیقه ها و دیدگاه های متفاوتی که در گزارش است،کمتر در گفت و گو پیدا می شود.
رومی در ادامه به خوانش یکی از یادداشت های سعید نظری با عنوان مشق عشق کارگری پرداخت و گفت: اگرچه فرزاد صدری در مقام سردبیر برای یادداشت نظری تیتر زده نوستالژی شاعرانه سعیدنظری برای کودکان افغان ، اما واقعیت آن است که یادداشت گزارش گونه سعید نظری شاعرانه نیست بلکه توصیفی مستند گونه است که البته از عنصر احساس برخوردار است.
این پژوهشگر حوزه مطبوعات در استان فارس نقطه تمایز داستان و گزارش را استفاده از عنصر خیال پرداخت وگفت: در داستان نویسی عنصر خیال است که به داستان جان می دهد اما در گزارش، مستندات از اهمیت بیشتری برخوردارند.به همین دلیل می بینیم که مارکز چنان از تخیلاتش استفاده می کند که به رئالیسم جادویی مورد اشاره در این نشست،نزدیک می شود.
وی افزود: همانطور که ممکن است یک گزارش به داستان نزدیک شود گاهی هم ممکن است یک داستان به گزارش نزدیک شود که اگر درست مرزبندی نشوند در هر دو صورت ممکن به مشکل می خوریم.
وی زبان مورد استفاده روزنامه را زبانی ساده دانست وگفت: زبان روزنامه باید معیارش سادگی باشد.نه زبان فاخر روشنفکری برای روزنامه توصیه می شود و نه زبان پر از احساس شاعری .
رومی با تاکید بر رعایت اخلاق در زبان نوشتاری روزنامه نگاری گفت: سعید نظری در نوشته هایش عمدتا روزنامه نگار با اخلاقی نشان داده که این یک امتیاز خوب برای اوست اما گاهی در نثرش به سمت شعار می رود و از هدف اصلی خود دور می شود.
در ادامه این نشست دبیر استانی خبرگزاری مهر نیز با تمجید از سعید نظری خبرنگار پیشین ایسنا در استان فارس گفت: سعید نظری خبر را خوب می شناسد و با تعریف علمی و آکادمیک خبر را تولید می کند.
هژیر فتحی گفت: یک ویژگی خوب نظری این بود که خبر را نه از تریبون های رسمی ادارات که از محاوره های روزانه خبرنگاران بیرون می کشید و معتقدم او نمادی از خبرنگاران با مطالعه است.
وی در توصیف ویژگی دیگر کار سعید نظری در حوزه رسانه گفت: در حال حاضر و در استان فارس،روزنامه نگاری تحقیقی یا افشاگرانه نداریم اما سعید نظری به این نوع از روزنامه نگاری خیلی نزدیک بود و گزارش تحقیقی او از قاچاق گندم در فارس هنوز در یادها مانده است.
فتحی با بیان اینکه فکس ارسالی روابط عمومی ها به خودی خود از ارزش خبری چندانی برخوردار نیستند، گفت: نظری به فکس ارسالی روابط عمومی ها ارزش افزوده می داد و به سایر خبرنگاران می آموخت که یک خبر ارسالی از ادارات هم می تواند مهم باشد مشروط به آنکه نگاه ما به آن خبر متفاوت باشد و نظری این نوع نگاه را به خوبی می دانست.
فتحی از نظری به عنوان یک دروازه بان خوب خبر نیز یاد کرد و گفت: نظری خط مقدم تولید خبر بود و دلیل آن نیز شناخت وی از دروازه بانی خبر بود.معتقدم کسی که دروازه بانی خبر را خوب بلد باشد،تولید محتوای خوبی هم دارد. این در حالی است که دروازه بانی خبر، وظیفه ذاتی خبرنگار نیست اما او این وظیفه را هم خوب بلد بود و هم خوب عمل می کرد.
در ادامه مراسم سعید نظری که در این نشست آثارش مورد نقد قرار گرفته نیز گفت: خوشحالم که بالاخره کسی پیدا شد آثار روزنامه نگاران را نقد کند.
وی با بیان اینکه روزنامه نگاران معمولا تشویق نمی شوند، گفت: اگر هم کسی اهالی رسانه را تشویق کند، پشت آن منفعتی نهفته است ومتاسفم از اینکه کسی گاهی ما را به چالش نکشید و مسیر را به ما نشان نداد.درعین حال تشکر ویژه دارم از جناب آقای کمالی سروستانی ریاست مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس که بی هیچ چشمداشتی جلسات نقد روزنامه نگاران را برگزار می کند.جلساتی که نتیجه آن می تواند رشد و توسعه استان باشد.
خبرنگار پیشین خبرگزاری ایسنا در فارس کار خبری را چالشی شیرین توصیف کرد و گفت: هیچ چیز به اندازه خبر و روزنامه روح مرا جلا نمی دهد به همین دلیل هیچ وقت هیچ خبری در دلم باقی نماند چرا که اگر خبری در دلم باقی ماند،باعث اذیت و آزارم می شود.
وی مدعی شد که آثار همه همکاران خود در استان فارس را می خواند و دائم همکارانش را نقد کرده اما متاسفانه تا امروز و این نشست که آثارش نقد شد کسی به نقد او نپرداخته است.
سردبیر پیشین خبرگزاری ایکنا در استان فارس اظهار داشت کرد: توسعه استان و کشور آرام و قرار را از من گرفته و مهمترین دغدغه بیرونی من توسعه استان فارس در زمینه های مختلف فرهنگی اجتماعی سیاسی ورزشی و علمی است و اگر هم برخی دوستان در نقد آثار من گفتند به دنبال مدینه فاضله هستم ناشی از همین بیقراری من برای توسعه فارس است.
این روزنامه نگار با سابقه پرداختن به مسائل استانی و محلی را برای روزنامه نگاران استان فارس یک ضرورت دانست و گفت: شیراز شهر بزرگی است و پرداختن به شهر بزرگی چون شیراز،باید باعث افتخار من و امثال من باشد.
وی همچنین از فضای رسانه ای استان فارس دفاع کرد وگفت: علی رغم همه مشکلات وموانعی که بر سر راه رسانه های استان قرار دارد،من این فضا را قرص ومحکم می بینم.
نظری در پایان لذت خبرنگاری را وصف ناپذیر دانست و گفت: من به پیشینه خبرنگاری خودم افتخار می کنم.من یک خبرنگارم و یک خبرنگار خواهم ماند وهیچ وقت دنبال پست و مقام نبوده ام حتا در رسانه،چرا که معتقدم هیچ پستی بالاتر از خبرنگاری نیست و دوست دارم وقتی از دنیا رفتم بر سنگ قبرم بنویسند یک خبرنگار بود.
پایان بخش مراسم نیز سخنرانی مدیر کل مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس بود که بااشاره به سلسله نشست های روزنامه نگار در زوم از اینکه مرکز اسناد هر ماه میزبان اهالی رسانه است ابراز خوشحالی کرد وگفت: جلسه به جلسه بر کیفیت نشست های روزنامه نگار در زوم افزوده می شود و این موضوع می تواند اتفاق خوبی برای رشد روزنامه نگاری استان باشد.
کوروش کمالی سروستانی بر لزوم اهمیت نقد تاکید کرد وگفت: در نقد باید به متن پرداخته شود نه حاشیه،نقد باید روشن باشد نه مبهم و نکته دیگر اینکه نقد باید به نتیجه برسد نه اینکه رها شود.
وی با بیان اینکه نقادی هنر است نه آگاهی، افزود: برخی اوقات ممکن است کسی راجع به یک موضوع خیلی آگاه باشد و اطلاعات مفصلی هم داشته باشد اما نقاد خوبی نباشد،لذا آموختن نوع نقد خود یک هنر است.
به اعتقاد کمالی سروستانی،جای چگونه نقد کردن و چگونه اندیشیدن و نیز چگونه پرسش های به جا پرسیدن در دانشگاه های ایران خالی است.
مدیر کل مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس سعید نظری را محصول مکتب ایسنا در حوزه رسانه دانست و گفت: حلقه ایسنا در تاریخ مطبوعات بعد از انقلاب ،حلقه مهمی است.حلقه ای که الآن دور هم نیست اما به بار نشسته است.امروز سعید پورعلی،فرزاد صدری،سعید نظری،حمید روستا،امید صدیق،پیمان بهادری، مهدی آماده،علی محمد پشوتن و برخی دیگر از دوستان هرکدام در حوزه رسانه وزنه ای هستند.اگرچه ایسنا در دوره ای از فضای رسانه ای خود فاصله گرفت اما در دورانی که هسته اولیه اش شکل گرفت نیروهای خوبی در حوزه رسانه تربیت کرد.
نظر شما