خبرگزاری مهر- گروه هنر- محیا رضایی: مرتضی شمسی رییس مرکز صبا که پیش از این با عناوینی چون مدیر شبکه Ifilm انگلیسی، مدیر نمایندگی دفتر صدا و سیما در کشور لبنان، مدیر شبکه تلویزیونی سحر و مدیر ارزیابی معاونت برون مرزی فعالیت داشت، عمده فعالیت هایش در مرکز صبا به تولید انیمیشن برای مخاطبان هدف در سنین متفاوت اختصاص دارد و معتقد است در شرایط فعلی اگرچه رقابت با دنیا کار راحتی نیست اما باید جوانان را حمایت کرد تا در این صنعت بتوانند آینده بهتری داشته باشند.
شمسی در گفتگویی با خبرگزاری مهر به بحث برندسازی و قهرمان پروری با بهره گیری از موضوعات ملی مذهبی اشاره کرد. او همچنین به شبهاتی که درباره حق مالکیت «شکرستان» وجود داشت، پاسخ داد و درباره شرایطی که امروز صنعت انیمیشن در ایران دارد و پیشرفت آن به کندی صورت می پذیرد توضیحاتی ارائه کرد. با ما در این گفتگو همراه شوید.
* مرکز صبا با توجه به رویکردهای جدید سازمان صدا و سیما چه تغییراتی را بر خود لازم دید؟
- ما در بحث تصویری و محتوایی سعی کردیم در راستای سیاست توجه به مخاطب و تخصصی شدن بحث تولیدات در حوزه کودکان و نوجوانان حرکت کنیم. برای تلویزیون مخاطب همیشه حرف اول را می زند و در مرکز صبا دسته بندی مخاطب بر مبنای رده های سنی خردسال، کودک و نوجوان تعریف شده است.
* در این دسته بندی به نظر می آید برای خردسالان بیشتر کار می کنید.
- کارهای خردسال بیشتر ۵ دقیقه ای است. ما برای این رده سنی اجازه تولید بالای ۵ و نهایتا ۷ دقیقه نداریم چون خردسال حوصله نشستن بیشتر از این پای تلویزیون را ندارد. بنابراین به خاطر تایم کوتاه، تولیدشان زودتر به پایان می رسد و زودتر هم رسانه ای می شود اما محصولاتی که برای رده کودک طراحی و تولید می شود معمولا ۱۳ قسمت ۲۰ دقیقه ای است که بعد از ۷ماه به سرانجام می رسد. در یک ارزیابی آماری متوجه می شویم طی این ۷ ماه آثار خردسال با تعداد بالا تولید شده است و به نظر می رسد که فعالیت ما در حوزه خردسال بیشتر است. بعد از آن رده سنی نوجوانان مدنظر قرار می گیرد که اغلب کارهای بلند سینمایی هستند و به خاطر حجم پروژه معمولا در سال یک یا دو کار تولید می شود. در نتیجه ما برای همه رده های سنی به یک اندازه کار می کنیم اما خروجی ها شکلی متفاوت دارد.
* کودکان با قهرمان های انیمیشنی ارتباط خوبی برقرار میکنند. با توجه به اینکه در عصر ارتباطات به سر می بریم و رقبای جهانی زیادی وجود دارند مرکز صبا چه سیاست هایی برای خلق کاراکترهای تاثیرگذار دارد؟
- اگر انیمیشن های کودکی تا این حد در یادها مانده به خاطر اجبار زمانه ما بود چراکه ما انتخاب دیگری نداشتیم و تعداد آثار هم بسیار محدود بود. ایجاد نوستالوژی برای بچه های امروز واقعا کار سختی است چون تا یک شخصیت کارتونی بخواهد تبدیل به برند شود کمپانیهای دیگر کاراکترهای جدید را می پرورانند و قبلیها از ذهن ها کنار می روند. صنعت انیمیشن در غرب بزرگ و عظیم و تنوع در حوزه تولیدات کودک خیلی زیاد است به همین دلیل کار دوستان انیمیشن ساز در ایران در این حوزه بسیار دشوار تر از گذشته خواهد بود. در شرایطی که موبایل، کامپیوتر، سینمای خانگی، ماهواره، دی وی دی های مجاز و غیرمجاز در دسترس بچه های امروز است تلویزیون می خواهد برندسازی کند. با این حساب نمی توانیم توقع داشته باشیم در زمین رقابت امروز مثل قبل برندسازی کنیم. ضمن اینکه هزینه صنعت انیمیشن امروز خیلی بالاست و این واقعیات موجود را باید ببینیم.
ما باید چند کار انجام دهیم تا وضعیت برندهای داخلی را بهتر سامان دهیم اول اینکه به جای عناوین متعدد تولیدی عنوان های محدود اما با تعداد قسمت های بالاتری تولید کنیم یعنی به جای ساخت x ، y و z هرکدام ۵ قسمت، فقط x را با تعداد قسمت های بالا و کیفیت بهتر تولید کنیم. دوم اینکه انیمیشن ما تا الان هنری بود و به زیبایی شناسی بیشتر توجه می شد همین موضوع مدت زمان زیادی را صرف یک کار کوتاه می کرد. در گذشته زمان و سرمایه خیلی اهمیت نداشت این با نگاه صنعتی امروز جور در نمی آید پس باید نیروهای مان را به خدمتِ تولید بگیریم و در تعداد عنوان محدود از نیروهای متعدد بهره بگیریم و دفعات پخش و تکرار را بیشتر کنیم تا در طول سال به خوبی دیده شود. این محصول اگر تصویر و قصه خوب داشته باشد قابلیت برند شدن نیز پیدا می کند.
* با این سیاست آیا ایران می تواند با دنیا رقابت کند؟ ضمن اینکه غالبا دست اندرکاران تولید نسبت به محدودیت های پیش رو اظهار گلایه دارند.
- جوانان خلاق زیادی در کشور ما هستند که همین الان برندهایی چون «شکرستان» را خلق کردند. ما تخیل پردازان خیلی خوبی هستیم. در هیچ کجای دنیا مثل ایرانیان نداریم که هواپیما هنوز سقوط نکرده بیش از هزار جوک درباره آن ساخته و منتشر می شود. محدودیتی از سوی سازمان در حوزه کودک وجود ندارد زیرا مضامین کودکانه طوری نیست که محدودیت اخلاقی داشته باشد و اتفاقا در سراسر دنیا زبان یکسان تری دارد. به عنوان مثال در مجموع کل قسمت هایی که از «تام و جری» ساخته شده کمتر از ده قسمت ممکن است مناسب پخش در رسانه ملی نباشد و اغلب آنها قابل پخش هستند. «پلنگ صورتی» و ... دیگر هم همینطور.
* پس چرا طی این سال ها خیلی پیشرفتی نداشتیم؟
- ما به مولف اثر توجه کافی نمیکنیم. عمده اشتباه ما در تولید این است که سهم درآمدی که نویسنده از یک اثر هنری کسب می کند از همه عوامل کمتر است و این بیشترین آسیب را به صنعت فرهنگی وارد می کند. به یکباره هم نمی توان سهم فیلمنامه نویس را زیاد کرد و آنها هم با این درآمد کم انگیزه ای برای کیفیت بالاتر نمی گذارند در صورتی که پتانسیل ایده های خوب وجود دارد. حوزه تفکر با حوزه تولید و مدیریت تفاوت می کند. کار فکری نیاز به موقعیت و زمان مناسب دارد و این باید برای فیلمنامه نویس فراهم باشد تا در فضای مناسب به پردازش بپردازد در این میان بحث درآمد موضوع مهمی است که نادیده گرفتن آن به ضرر کیفیت و محتوا تمام می شود.
* در چنین شرایطی انبوهسازی در حوزه انیمیشن و نمایش به نفع این صنعت است؟
- باتوجه به فیلم هایی که این روزها در سینماها اکران می شود و هزینه های خود را در نمی آورند من در کمال اطمینان می گویم همین انیمیشن ها اگر اکران شوند دست کم هزینه خود را می توانند تامین کنند. این صنعت در حال رشد است و در همه جای دنیا به آن یارانه هم تعلق می گیرد. نگاه حمایتی باید در دولت وجود داشته باشد همانطور که برای گروه سینمایی «هنر و تجربه» چنین شرایطی فراهم کردند.
از طرفی عوامل انیمیشن شهرت ندارند و تمام انگیزه ای که برای این جوانان می توان ایجاد کرد اکران فیلم شان است. این امر باعث می شود با قدرت بیشتری کار بعدی را دنبال کنند چون یکبار دیده شده اند و داشتن نظر مردم و منتقدان خودش نوعی دیده شدن است و می تواند برای آینده شان کارساز باشد. سال گذشته اولین حضور جدی انیمیشن در سینمای ایران را دیدیم. هیچوقت در سینما مخاطب داستانی انتظار ندارد کاری در حد هالیوود ببیند ولی در حوزه انیمیشن ناخودآگاه ذهن بیننده دائم این آثار را با انیمیشن های موفق دنیا مقایسه می کند و همین در نگاه اول شاید در ذوق بزند اما به مرور راهش را پیدا خواهد کرد.
* مدیریت چقدر در بارور شدن این صنعت تاثیرگذار است؟
- برای ساخت یک کار انیمیشن صبر و ثبات مدیریتی در حوزه انیمیشن خیلی مهم است چون این صنعت بسیار زمانبر است. از عمر مدیریتی کوتاه نمی توان کارهای تاثیرگذار انتظار داشت. هر مدیری که روی کار می آید به فراخور شرایطی که ایجاد می شود نیاز می بیند یکسری تغییر و تحولات انجام دهد و این زمان اجرا را یا طولانی می کند یا کلا به نتیجه نمی رسد.
* غالب انیمیشن هایی که برای سینما یا تلویزیون ساخته می شود موضوعات ملی و مذهبی را کلیشه ای تصویر می کنند. به نظر شما چرا ذهن خلاق ایرانیان به دنبال زاویه دید جدیدتری نمی رود؟ حمایت دولتی از موضوعات مذکور چه نقشی در این رویکرد دارد؟
- تا حدی موافقم. این موضوعات غالب هستند ولی مطلق نیستند. ما تا الان بازار هدف مان ملی بوده و نگاهی به خارج از مرز نداشتیم و چون نگاه جهانی وجود نداشت خود به خود مسایل ملی و مذهبی رایج در فرهنگ کشور مورد توجه قرار گرفتند ولی هیچ وقت فکر نکردیم اگر این اثر را بخواهیم به خارج از کشور ارائه دهیم چه اتفاقی می افتد این در حالی است که ما باید اثری بسازیم که بتواند در همه کشورها پخش و درک شود.
* من فکر می کنم به این خاطر است که موضوعاتی از این دست راحت مجوز می گیرند و حمایت هم می شوند.
- کمی بدبینانه است نسبت به کسانی که در این حوزه کار می کنند اینطور نگاه کنیم. فکر می کنم پیش زمینه هالیوودی در ذهن همه ما انقدر قوی و تولیدات ما انقدر کم است که ناخودگاه این گونه برداشت می شود. با تصویرسازی از قصه و تاریخ می توان همه را متاثر کرد. مثل کاراکتر حمزه و مالک اشتر که ما ایشان را ندیده ایم اما با یک تصویر درست چنان در ذهن ما اسطوره شده اند که هیچ تصویر دیگری نمی تواند آن را تغییر دهد. در انیمیشن هم همین است وقتی ما قدرت انیمیشن های هالیوود را می بینیم سخت است آن قهرمان ها را از ذهن کودک پاک کنیم و به جای آن شخصیت دیگری خلق کنیم چون ذهن ناخودگاه مقایسه می کند. اگر از پتانسیل های مان خوب بتوانیم استفاده کنیم موفق خواهیم بود اما ظرفیت های تاریخی مان را نباید دست کم گرفت.
* یعنی تا کنون اثری که با استانداردهای روز دنیا مطابق باشد تولید نشده است؟
- در رده خردسال کم و بیش چنین آثاری ساخته شده چون این رده سنی در همه جای دنیا خواسته های شان مشترک است اما در حوزه کودک و نوجوان تولید نکردیم و به نظرم کار درستی بود چون نوجوانان در برهه سنی شکل گیری هویت هستند و نیاز دارند بیشتر از موضوعات ملی فرهنگی و مذهبی بهره ببرند. کودک هم در مرحله آموزش و یادگیری است و نیاز دارد به آموزه های حوزه فرهنگ تمدن و سبک زندگی بیشتر بیاموزد.
* چقدر به ظرفیت موضوعات بومی معتقدید؟
- با یک مثال جواب می دهم. «افسانه سه برادر» یک انیمیشن خارجی است که ۳ نسل در کشور ما با آن ارتباط گرفتند. قهرمان آن سائو سائو قصه اسطوره آسیای شرقی سال هاست در تولید محتوا نقش دارد. ظرفیت تاریخ به گونه ای است که بر اساس جذابیت آن می توان آثار بسیاری از یک موضوع ساخت. این هنر است که از بستر تاریخ بتوانید جاذبه ایجاد کنید. قبول دارم که ما در این زمینه نقص داشتیم ولی نقصی جدا از آن چیزی که شما بیان می کنید. به نظر من از این ظرفیت ها خیلی هم کم استفاده شده یا بهتر بگوییم تاریخ ما اصلا استفاده نشده است. ما شخصیت های بسیاری در تاریخ و افسانه داریم که خیلی ها حتی نامش را نشنیده اند. همه تیمور لنگ را می شناسند اما کسی نمی داند تیمور ملک چه کسی بوده است.
خارجی ها از یک قهرمان ساختگی برای کودکان شان هویت قهرمان می سازند. جومونگ، رابین هود و ... شخصیت هایی هستند که انیمیشن و بازی هایشان همه جا هست. من معتقدم ما اصلا از ظرفیت های مان خوب استفاده نکردیم. بستر تاریخ ما بسیار پتانسیل دارد که هم جذب کند هم در حد جهانی به عنوان برند شناخته شود.
* با این حساب چطور می توان رقیب شرکت های بزرگ دنیا شد؟
- در حوزه خردسال امکان رقابت جهانی وجود دارد. همه جای دنیا مولفه هایی که برای خردسال در نظر گرفته می شود نزدیک به هم است حتی آثار ما بیشتر هم مورد توجه قرار می گیرد چون آن نکات منفی که آنها هم بد می دانند اصلا در کارهای ما وجود ندارد. در رده کودک و نوجوان ما مولفه هایی مثل حجاب و مقولات دینی داریم که در سطح جهانی درباره آن اختلاف نظر وجود دارد.
البته با نگاه کمّی هر چقدر هم در این زمینه بکوشیم حواس مان باشد که سرعت طرف مقابل از ما بیشتر است. صنعت انیمیشن در همین شرایط نیاز به کمک و حمایت دارد. قطعا اگر این صنعت به بالندگی برسد فقط برای خودش خوب نیست بلکه در زمینه کاهش نرخ بیکاری کارساز است. در دوره ای که تحصیل کردگان بیکار زیادی در جامعه داریم صنایعی از این دست از نان شب برای جامعه مهم تر است. صنعت انیمیشن می تواند موج عظیم تحصیل کردگان را مشغول کند و درآمد بیاورد و انگیزه های جوانان را برای رقابت جهانی بیشتر کند.
* در کنار مرکز صبا، این روزها مراکز دیگری به طور جدی و مصمم آغاز به کار کرده اند. این رقبای داخلی را چطور ارزیابی می کنید؟
- من احساس می کنم با هیچ نهاد و موسسه ای که بخواهد در صنعت انیمیشن سرمایه گذاری کند رقیب نیستیم بلکه دست شان را هم می بوسیم که این سرمایه را می خواهند به صنعت انیمشن بیاورند. هرکس که در این صنعت قدم بردارد مرکز صبا کمکش می کند تا افراد بیشتری وارد این حوزه شوند.
* در پایان اگر صلاح می دانید درباره «شکرستان» و مناقشات بر سر مالکیت آن هم توضیحاتی ارائه دهید.
- «شکرستان» متعلق به صدا و سیماست حوزه هنری هم این را منکر نبود. زمان ریاست آقای ضرغامی گفته بودند هر نهادی که بخواهد در حوزه تولیدات جانبی سرمایه گذاری کند ما برندهای مان را در اختیارشان می گذاریم. حوزه هنری هم بر این مبنا از برند «شکرستان» برای تولیدات استفاده کرد. بعدها که ریاست سازمان عوض شد در دوره جدید قرار شد مرکز صبا این مجموعه را تحت نظر خود مدیریت کند. صبا از حوزه هنری خواست این امتیاز را واگذار کند و حوزه هم قبول کرد.
* حرف آخر؟
- سینمای ایران در حال حاضر نمی تواند همه سرمایه خود را بازگرداند. از طرف دیگر خانواده ها اغلب این آثار را نمی توانند با هم تماشا کنند. این یکی از ویژگی های سینمای روشنفکری است که کم کم دارد انقضا مییابد. از سوی دیگر سینمای کودک و نوجوان در دنیا احیا شده و سینمای قهرمانی مورد توجه قرار گرفته است. گیشه سینما نشان داد سال های اخیر نتوانسته محل خوبی برای آخر هفته خانواده ها باشد براین اساس هم نیاز سینما هم جامعه و خانواده هاست که سالن هایی مختص سینمای کودک و انیمیشن داشته باشند.
نظر شما