اين شاعر معاصر در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب تصريح كرد : اصولا رسالت قبيله ادب و هنر ، سخن گفتن از زبان كساني است كه دردي در دل و سوزي در درون دارند ، در چنين هنگامه خطيري ، غالبا توقعات توده هاي مردم از اهل قلم و هنرمندان افزايش مي يابد ، به ويژه كه مورد ظلم و ستم واقع شده اند ، به حق انتظار دارند تا فرياد مظلوميت آنها شنيده شود و پيام مظلوميت آنها به تمام جهانيان برسد و در تاريخ ثبت و ضبط شود .
كامران شرفشاهي درعين حال يادآور شد : البته به هيچ شاعر ، نويسنده و هنرمندي نمي توان گفت كه چه بنويسد و چه ننويسد و اين حقيقت نيز به اثبات رسيده است كه كارهاي سفارشي از آنجا كه برخاسته از عمق دل نيست ، تاثيري آنچنان كه بايد و شايد نخواهد داشت و عمر اين آثار از عمر خالق آن نيز كوتاه تر خواهد بود ، ضمن اينكه ادبيات هم در شرايط امروز نبايد در حق حماسه آفرينان كوتاهي كند .
وي يادآور شد : هنگامه هاي بزرگ ، زمان سنجش عيارهاست . در چنين هنگامه هايي ، استعدادهاي بزرگ و خلاقيت هاي شگفت خود به خود رخ مي نماياند و ارباب عاطفه و انديشه از مدعيان آن به آساني باز شناخته مي شوند . فجايع و مصيبت ها ، حماسه و جانبازي ها و تمامي رويدادهاي بزرگ روح انسانهاي حساس و فرهيخته را بر مي انگيزد و ذهن آنان را به تكاپو وا داشته و قلم آنان را به تراوش وا مي دارد .
شرفشاهي اظهار داشت : اصحاب انديشه و ادب وهنر بي آنكه كسي به آنها بگويد يا از آنها بخواهد ، از آنچه كه در پيرامون آنها مي گذرد الهام گرفته و اثر خود را مي آفرينند .
وي در ادامه گفت : جنگ تازه اي كه فلسطين و لبنان را در بر گرفته است ،توطئه اي حساب شده و موذيانه است ، توطئه اي كه از مدتها پيش براي درهم شكستن مقاومت و اجراي نقشه پليد راه ، طراحي شده بود و تمام مراحل آن گام به گام تا حمله به سرزمين لبنان به اجرا در آمد .
نخستين مرحله اين طرح ترور حريري و تفرقه اي بود كه با فشار سياسي غرب ، موجب شد كه حتي اعراب نيز به اشتباه افتاده و بار ديگر اغفال شوند . نتيجه اين اقدام شكافي بود كه در جبهه پايداري ايجاد شد و در اثر تهديدها و فشارها و القائات سازمان يافته بيگانگان ، نيروهاي نظامي سوريه ناچار به ترك لبنان و بازگشت به كشور خود شدند ، تاراه براي حمله رژيم صهيونيستي به لبنان و نوارغزه ،هموارتر شود .
اين شاعر معاصر تصريح كرد : بررسي ساير تحولات در اين منطقه و حمايت همه جانبه و رسوايي دولت هاي غربي و بهانه جويي هاي صهيونيست ها نيز در طي اين مدت بيانگر اين واقعيت شوم است كه آن چه از نظر دولتهاي حامي رژيم غاصب صهيونيستي هيچگونه ارزش و اعتباري ندارد جان انسان هاي مظلوم و بي دفاع ،و منشور حقوق بشر است .چنانچه اوج اين هماوايي بي شرمانه در عدم محكوميت جنايات صهيونيستها توسط شوراي امنيت كاملا به اثبات رسيد .
وي افزود : تاييد حمله به لبنان و جنايات متعدد رژيم صهيونيستي - كه يادآور نسل كشي هاي ننگين اين رژيم است - توسط سران كشورهاي غربي و جلوگيري آنان از آتش بس و توقف جنگ ، ونيز همراهي ذلت بار برخي از سران و شخصيت هاي عرب به صورت پنهان و آشكار ، نشانگر عمق ودسيسه اي است كه يقينا به لبنان و فلسطين ختم نمي شود و شعاع آن بي ترديد ديگر سرزمين هاي خاورميانه و جهان را در برخواهد گرفت .آنچه كه براي توطئه گران قابل پيش بيني نبود و محاسبات آنان را به هم ريخت مقاومت سلحشورانه جنبش هاي حماس و حزب الله بود .جنبش هايي كه با ايستادگي و رشادت هاي شجاعانه خود ، دشمن را وادار به شكست نموده و جهان را به حيرت واداشتند .
ارسال جنگ افزارهاي كاملا پيشرفته از سوي آمريكا براي رويارويي با مبارزان لبناني و فلسطيني و حمايت هاي بي دريغ كشورهاي غربي (خصوصا انگلستان )از جنايتكار حكومت تاريخ بشريت ،هيج ابهامي باقي نمي گذارد كه اين جنگ امپرياليستي باهدف سلطه و توسعه طلبي هاي جنون آميز طراحي ، هدايت و پشتيباني شده است .
شرفشاهي گفت : جانبازي هاي حماسه آفرين رزمندگان حزب الله لبنان در دفاع از سرزمين خويش ، دراين برهه از زمان ، در واقع پنجه در استعمار افكندن است و به همين لحاظ است كه در حال حاضر نه تنها مسلمانان جهان ، بلكه تمامي انسانهاي آزاده ، حق طلب و آگاه ، در اقصي نقاط جهان به حمايت از حزب الله و اعتراض به رژيم صهيونيستي و حاميان جنگ افروز آن برخاسته اند ، اكنون مردم پنج قاره جهان ، بيش از هر زمان ديگري مرز بين حق و باطل را كاملا شفاف و روشن مي بينند و آرزو مي كنند اين جنگ به شكست سرمايه سالاران غرب بينجامد و جهان از شر طاعون سياه اسرائيل رهايي يايد .موج راهپيمايي هاو اعلام همبستگي ها در سراسر جهان ، به ويژه در كشورهاي غربي ، نشانگر افزايش آگاهي جوامع نسبت به ماهيت زشت استعمار و طليعه فروپاشي نظام ستمگر صهيونيستي است .
وي كه اشعاري نيز در تقبيح جنايات رژيم اشغالگر قدس سروده است ، افزود : جنگ افروزان و ستمگران تاريخ معمولا از اين حقيقت غافلند كه با روشن كردن آتش هر فتنه و جنايتي ، حيثيت و اعتبار خويش را به تاراج مي گذارند و اعمال آنان موجب مي شود با اذهان هوشمند بر انگيخته شده و آثار تازه اي در مذمت و تقبيح زشت كرداري و سياهكاري هاي آنان پديد آورند .
همچنين ذكر اين نكته حائز اهميت بسيار است كه هيچ امري زشت تر و نكوهيده تر از آن نيست كه شخص يا كشوري در قلمرو ادبيات به نيكي از آنها نام برده نشود .به عبارت ديگر بدترين نوع سر افكندگي براي شخص يا كشوري اين است كه به درنده خويي و تجاوزگري اشتها يابد وآن هم از نگاه فرزانگان جهان .
براين اساس رژيم صهيونسيتي رامي توان بي آبروترين و منفورترين رژيم در همه ادوار تاريخ به شمار آورد .به شهادت تاريخ ادب وهنر ، هيچ رژيمي تاكنون ، به اين ميزان مورد نكوهش و اثان خود و روشنايي قرار نگرفته است .شمار آثاري كه در عرصه ادبيات و هنر در محكوميت رژيم اشغالگر قدس آفريده شده است علاوه بر تعدد اعجاب آور از تنوع قابل ملاحظه اي نيز بر خوردار است و حكايت از نفرت جهانيان از اعمال سلطه گرانه و نژاد پرستانه اين رژيم اهريمني دارد .
شرفشاهي در پايان گفتگو با مهر ، اظهار داشت : آنچه دراين ميان جاي تامل دارد همراهي و همگامي برخي كشورها با اين رژيم است كه موجب كاهش اعتبار بين المللي اين كشورها در نزد فرهيختگان و افكار عمومي جهان دارد و قطعا مردم اين كشورها ؛ چنانچه از نظر سنجي ها برمي آيد ، با خط مشي و شيوه حكومتهايشان همسو و از موضع گيريها و اقدامات آنها خشنود نيستند .
نظر شما