۱۷ مرداد ۱۳۸۵، ۱۰:۲۷

/ نامه خانواده كاظم اخوان به اين خبرنگار ربوده شده /

كاظم امروز روز توست ، پس آماده باش / مقاومت در لبنان زنده است

كاظم امروز روز توست ، پس آماده باش / مقاومت در لبنان زنده است

خبرگزاري مهر - گروه سياسي : در نامه‌اي كه از سوي شاهرخ سلطان احمدي ، خواهر زاده كاظم اخوان خطاب به اين خبرنگار ربوده شده ايراني در لبنان نوشته شده آمده است : " كاظم اگر تو پيش ما بودي، همه به تو مي گفتيم آماده باش، چرا كه اسرائيل دوباره به لبنان حمله كرده، درست مثل سال 61 و تو وسايل عكاسي و فيلمبرداري ات را جمع مي كردي و باز به لبنان مي رفتي تا به خاك و خون كشيدن مردم مظلوم لبنان را ثبت كني و رژيم نژاد پرست اسرائيل را بيش از پيش در نزد جهانيان رسوا سازي " .

به گزارش خبرگزاري"مهر"، در بخشي از اين نامه كه نسخه اي از آن در اختيار "مهر" قرار گرفته، چنين آمده است : " كاظم امروز روز توست ، پس آماده باش " .

در آغاز اين نامه آمده است : " سلام ، روزت مبارك، اي نگار بي خبر ما . امروز مي خواهم براي تو بنويسم ، براي تو كه خبر نگار هستي ، بيست و چهار سال از آن روز كه به لبنان رفتي گذشته است. ربع قرن پيش اسرائيل از زمين و دريا و هوا به لبنان حمله كرد و سفر بي بازگشت تو به عنوان خبرنگار خبر گزاري جمهوري اسلامي آغاز شد، در حالي كه بيروت از همه سو  در محاصره ارتش اسرائيل و  مزد وران همدست آن بود، نمي دانم آن روز ها چند خبرنگار در بيروت حضور داشت ، تو مي خواستي جنايات  صهيو نيست ها را  برعليه مردم فلسطين و لبنان به تصوير بكشي اما در يك توطئه مشرك بين فالانژيست ها و صهيونيست ها تو و سه همراهت حاج احمد متوسليان،تقي رستگار مقدم و سيد محسن موسوي كاردار سفارت ايران در بيروت را ربودند ".

كاظم اخوان امروز ديگر تو تنها نيستي ، دهها خبرنگار ايراني در لبنان حضور دارند و با شجاعت و شهامت به رسالت خبري خود عمل مي كنند، بيست و پنج روز است كه لبنان آماج بمباران است اما مقاومت زنده است

24در بخش ديگري از اين نامه آمده است : " سال از آن روز سپري شده است و ما همچنان از تو خبر دقيقي نداريم ، اي يوسف ما يعقوب ما در اندوه تو رفت و اينك در قيد حيات نيست.  كاظم اگر تو پيش ما بودي  همه به تو مي گفتيم،  آماده باش ، چرا كه اسرائيل دوبار ه به لبنان حمله كرده، درست مثل سال 61    و تو وسايل عكاسي و فيلمبرداري ات را جمع مي كردي و باز به لبنان مي رفتي تا به خاك و خون كشيده شدن مردم مظلوم لبنان را ثبت كني و رژيم نژاد پرست اسرائيل را بيش از پيش در نزد جهانيان رسوا سازي . امروز ديگر تو تنها نيستي ، ده ها خبرنگار ايراني در لبنان حضور دارند و با شجاعت و شهامت به رسالت خبري خود عمل مي كنند، بيست و پنج روز است كه لبنان آماج بمباران است اما مقاومت زنده است شرايط امروز  با آن روزي كه تو به لبنان رفتي خيلي فرق كرده و خيلي چيزها تغيير كرده در گذشته هر وقت كه اسرائيل اراده مي كرد ظرف چند روز ارتش خود را در بيروت مي ديد حالا مقاومت يك فرهنگ شده و همكاران تو بزودي گزارش  پيروزي را مخابره مي كنند كه اسرائيل شكست خورده و طرح خاورميانه بزرگ آمريكا و غرب نا كام مانده است " .

كاظم عزيز شرايط امروز با آن روزي كه تو به لبنان رفتي خيلي فرق كرده و خيلي چيزها تغيير كرده در گذشته هر وقت كه اسرائيل اراده مي كرد ظرف چند روز ارتش خود را در بيروت مي ديد حالا مقاومت يك فرهنگ شده و همكاران تو بزودي گزارش پيروزي را مخابره مي كنند كه اسرائيل شكست خورده و طرح خاورميانه بزرگ آمريكا و غرب نا كام مانده است

در ادامه نامه آمده است : "مردي بر دروازه هاي قدس نبرد مي كند ، نامش نصر، او از من است و من از او يم همانا نصر ناميده شده ، زيرا خداوند پيروزي را بر د ستانش مي نويسد – بحار الانوار جلد 9صفحه 283" . كاظم هيچ مي داني كه امسال  روز خبرنگار با روز پدر مصادف شده است، يعني روز ميلاد امام علي و روز خبرنگار سال 83با روز ميلاد بزرگ بانوي اسلام همسر علي (ع) روز مادر مصادف شده بود.  اگر تو امروز در لبنان بودي، ماجراي كشتار مادران و كودكان را به تصوير مي كشيدي هر چند كه روح وروان تو متاثر مي شد، راستي جنگهاي نيم قرن گذشته رژيم نژاد پرست و  جنگ طلب اسرائيل چقدر پدر و مادرها و فرزندان را از يكديگر جدا كرده است . آه و ناله مادراني كه فرزندان خود را از دست داده اند و كودكان يتيم هرگز در فضا گم نمي شود هر چند كه غرب چشمان خود را در برابر جنايات اسرائيل ببندد. خدايا چقدر اين آه و ناله ها عرش تو را لرزانده است و چقدر ديدن اين صحنه ها دست و دل خبر نگاراني را كه اين لحظه ها را ثبت كرده اند و به تصوير كشيده اند، از عمق وجود  لرزانده است، چگونه بايد تحمل كرد ديدن پدراني كه ديگر راه رفتن فرزندانشان را نخواهند ديد و مادراني كه نمي توانند فرشتگان دوست داشتني خود را در آغوش بگيرند ".

در بخش ديگري از نامه آمده است : " خدايا براي ما چه روزگاري را تدبير و تقدير فرموده اي ، دنياي عجيبي شده است، صاحبان زر وزور وتزوير جهاني جاي ظالم و مظلوم را عوض كرده اند و به جاي دفاع از مظلوم از ظالم حمايت مي كنند ، خدايا دنيا به كجا مي رود.  سكوت دولت هاي عربي و پراكندگي آنان، آدمي را دچار بحت و حيرت مي كند، در خود فرو مي روم ، اين سخن امام علي (ع) در برابر ديدگانم قرار مي گيرد :  به خدا سوگند كه اتفاق اين قوم در كار باطل خويش و پراكندگي شما در كار حق خويش دل را مي ميراند و در جان اندوه مي پروراند . امروز روز علي است، در مكتب علي ستم جرمي هراس انگيز است . امام در حكومت خود ستم بر زني اهل ذمه (يهودي) كه زيورآلات  او  توسط سپاهيان معاويه  گرفته شده بود را بر نمي تابد و چنين مي فرمايد:" اگر مردي پس از اين واقعه از روي دريغ و اندوه بسيار جان بسپارد ، شايسته سرزنش نيست ، بلكه در چشم من چنين مرگي بس سزاست" و امروز يا علي ببينيد دولت يهود چگونه  كشتار مسلمانان را در دستور كار خود قرار داده است ".

خدايا امسال هم روز خبرنگار مي آيد و مي رود بدون اينكه سرنوشت خبرنگار مظلوم تر از مظلوم كاظم اخوان روشن شود، اين غربت  حتي در روز خبرنگار از زاويه ديگري هم در رويكرد برخي رسانه ها مشهود است و در روز خبرنگار پاك فراموش مي شود

 در بخش پاياني نامه آمده است : " امسال هم روز خبر نگار مي آيد و مي رود بدون اينكه سرنوشت خبرنگار مظلوم تر از مظلوم كاظم اخوان روشن شود ، اين غربت  حتي در روز خبرنگار از زاويه ديگري هم در رويكرد برخي رسانه ها مشهود است و در روز خبرنگار پاك فراموش مي شود.   خدايا تو به همه اخبار عالم احاطه داري، تو آگاهي به سرنوشت كاظم و همراهانش.  خدايا كاظم اخوان مي خواست كه مردم دنيا بدانند در لبنان بيست و چها ر سال پيش چه مي گذرد، در پي خبر به لبنان رفت چرا كه او يك خبر نگار بود ، نه اينكه ديروز رفته باشد ، نه 24سال ا ست كه رفته است ، 24سال... . مي دانم كه تو حتي تعداد ثانيه هاي رفتنش را مي داني  و مي داني آنهايي كه سخت او را دوست مي داشتنند چقدر برايش اشك ريخته اند ، چگونه و چقدر آه و ناله كرده ا ند .  تو مي داني او كجاست و در كجا پنهانش كرده اند و در روشنايي روز ودر تاريكي شب بر بر او چه مي گذرد، مي دانم كه مي داني اكنون در كجاي اين كره خاكي پاهايش به زمين مي رسد و زير لب چه زمزمه مي كند، همه اينها را مي دانم.  مي دانم در باره تو با اينكه شايستگي ومقامش را نشناخته اند، مهرباني، بخشش و.... بزر گواري اش به همه رسيده است با اينكه هرگز تو را آنچنان كه بايد نخواهيم شناخت. از سر مهرباني، بخشش و بزرگواري عزيز خبرنگار ما را برهان و به ما برگردان- به اميد آن روز " .

کد خبر 364185

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha