به گزارش خبرگزاری مهر، محسن اسماعیلی، عضو مجلس خبرگان در سیویکمین نشست اندیشه و عمل با موضوع «رفتار مؤدبانه و گفتار محترمانه؛ پیش نیاز تبلیغ دین» در محل موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، گفت: مبلغان دین قبل از گفتارشان باید رفتارشان مودبانه باشد. قبل از گفتار، باید عمل را درست كرد؛ چراكه ناهماهنگی میان گفتار و كردار، بزرگترین ضربه اعتقادی را به مخاطب خواهد زد. همین كه مخاطب، رفتار با عقلانیت و ادب را ببیند، خودش جذب میشود.
وی با اشاره به تاكید امام موسی صدر در كتاب «انسان آسمان» مبنی بر اینكه « مسئله دین با مسئله آموزش متفاوت است»، افزود: امام موسی صدر میان مسئله تبلیغ دینی و دیگر آموزشها تفاوت قائل میشود و معتقد است تبلیغ دین از جنس آموزش نیست که کسی بالای منبر یا پشت تریبون برود و مردم را آموزش دهد؛ ایشان میگوید تبلیغ دین از جنس تربیت مردم است.
دانشیار دانشگاه تهران خاطرنشان كرد: کسی میتواند تبلیغ دین کند که بتواند نگرش مردم را تغییر دهد. صدر میگوید که دین یعنی تغییر مفاهیم نزد مردم، تغییر ایمان آنان، تغییر ذهنیت آنان و تغییر عادتها و آداب و رسومشان و به عبارتی کوتاه، دین یعنی تلاش برای از نو ساختن انسان.
اسماعیلی با تاكید بر اینكه یك تبلیغ دینی باید داوطلبانه و كاریزماتیك باشد تا به دل مخاطب بنشیند، افزود: زمانی تغییر ذهنیت و تغییر باور در انسان اتفاق میافتد كه قانع شود و بپذیرد. انسان وقتی جذب میشود كه احترام و تكریم ببیند واگرنه دعوت مردم به دین با گفتار تحقیرآمیز فرقی با رفتار سلاطین و طاغوتها ندارد.
وی خاطرنشان كرد: كسی كه میخواهد از راه درشتگویی و تندخویی دعوت به دین كند، اصلا دین را نشناخته است. امام موسی صدر این موضوع را با تمام وجود باور كرده است به طوری كه در كتاب گفتارهای تفسیری «حدیث سحرگاهان» درباره بخشی از آیه 19 سوره آل عمران مبنی بر «دین در نزد خدا فقط اسلام است»، گفته است: «معنای اسلام در قرآن كریم، با اصطلاح شایع «اسلام نزد مردم تفاوت دارد. اسلام نزد مردم یعنی دین حضرت محمد. اما اسلام در قرآن كریم دین خداوند و به معنای تسلیم خداوند بودن است. به همین علت، دعوت همۀ انبیاء، دعوت حضرت آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد، همه در قرآن كریم «اسلام نامیده شده است.»
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به آیه «لا اكراه فی الدین»، گفت: دین از جنس پیام است و جز با قبول قلبی معنا پیدا نمیكند. دین پیامی است كه انسان با همه مشخصات انسانی خودش باید بپذیرد و تحمیلی نیست. این آیه ناظر بر این حقیقت تکوینی است كه دین با زور و تندی و تحمیل اصلا حاصلشدنی نیست چراكه دین از جنسی است كه با قلب و روح انسان سر و كار دارد.
اسماعیلی در انتقاد از برخی روشهای نادرست، اظهار داشت: عصر حاضر، عصر بازگشت به دین است؛ این را نه بخاطر رواج برخی مناسك ظاهری، بلكه بخاطر دلهای آمادهای میگویم كه متوجه حق هستند ولو ظاهرها نشان ندهند. این هم یك فرصت است و هم یك تهدید. اگر از این فرصت خوب استفاده كنیم و آنگونه كه باید به دین دعوت كنیم، دعوتمان بسیار سریع پذیرفته خواهد شد اما در صورتی كه به جای لحن پیامبرانه، لحنی آمرانه و تحكمآمیز داشته باشیم، نه تنها دعوت ما به دین ناكام خواهد ماند بلكه فاجعه بزرگی رخ خواهد داد كه هر چه بیشتر به دین دعوت كنیم، گریز از دین بیشتر خواهد شد.
وی با بیان اینكه سكولاریسم زائیده بد معرفی كردن دین و بد عمل كردن دینداران بوده است، تاكید كرد: اگر دین را درست معرفی نكنیم یا دین درست را معرفی نكنیم و توهمات و تخیلات خود را به جای دین جا بزنیم، آن موقع نه اینكه به دین كمكی نكردهایم، بلكه موجب فرار بیشتر مخاطبانمان از دین خواهد شد و رونق دینداری را از بین خواهیم برد.
عضو مجلس خبرگان رهبری در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینكه «مبلغ دین باید قول سدید یعنی گفتههای پیراسته و عاری از دروغ و لهو و لغو داشته باشد»، افزود: یكی از روشهای جالب امام موسی صدر این است كه وقتی دعوت اخلاقی میكند، میگوید دروغ نگو، غیبت نكن، بخل و حرص نورز و نفاق نداشته باش؛ چون اینها با انسانیت انسان سازگار نیست؛ بیدار شو و كنارشان بگذار.
اسماعیلی با بیان اینكه «در دعوت جوانها به دین، رفتار مودبانه و گفتار محترمانه بیشتر مورد نیاز است»، به سفارشهای امام موسی صدر درباره دعوت جوانان به دین اشاره كرد و گفت: امام موسی صدر آنجایی كه میخواهد درباره حساسیتهای دعوت جوانان به دین صحبت كند، تسامح و نصیحت را در كنار هم ذكر میكند و میگوید «من در مواجهه با جوانان چشمی را باز میكنم و چشم دیگر را میبندم». اگر با ادبیات امام موسی صدر با نسل جوان صحبت كنیم، كدام جوانی است كه به سمت دین گرایش پیدا نكند.
وی افزود: صدر گفته است: «باید اعتراف کرد که جوانان آمال و آرزوهایی خاص خود دارند. در عین حال، این بدان معنا نیست که در آرزوهای خود غرق شوند یا چندان افراط کنند که جسم و عقلشان در برابر حوادث بی اعتنا شود. از این رو، در برخورد با جوانان، هم از شیوهٔ تسامح استفاده میکنم و هم از نصیحت. من در مواجهه با جوانان، چشمی را باز میکنم و چشم دیگر را میبندم. آرزوی من این است که جوانان آن گونه باشند که در خور حسن ظن وطن باشند، چرا که جوانان پشتوانهٔ شریان حیاتی و گل خوشبوی کشورند و همواره رایحهای از بهشت با خود به همراه دارند.»
اسماعیلی در آغاز سخنانش با اشاره به كلام امیرالمومنین (ع) در خطبه ١٠٨ نهجالبلاغه كه پس از توصیف سبك مهربانانه و صبورانه پیامبر (ص) در دعوت به دین، نسبت به رواج مشاجره، تهمت و تندخویی بین مسلمانان در آخرالزمان هشدار دادهاند، گفت: در آخرالزمان، اگر كسی مودبانه و محترمانه صحبت كند عجیب خواهد بود و اسلام مانند پوستینی است كه وارونه بر تن كرده باشند.
وی با بیان اینكه «تفكیك دیانت از ادب و اخلاق، خالی كردن دین از درون مایه خویش است.»، تاكید كرد: مبادا روزی فرا رسد كه درشت گویی و تندخویی نشانه دینداری و دعوت به اخلاق نشانه لیبرالیسم و جدایی از ارزشها محسوب شود.
نظر شما