به گزارش خبرگزاري مهر، اين بار حضرت يوسف (ع) به جاي اينكه در فدان از شهرهاي بابل به دنيا بيايد، در شهرك سينمايي دفاع مقدس در جاده قم، در منطقه اي ساكت و دور از هياهو آن هم در تابستان سال 83 متولد مي شود و به مرور در اين شهرك بزرگ مي شود، مردم را از بت برستي نهي مي كند و هزاران اتفاق ديگر كه در سال 85 مي افتد.
بايد ساعت ده صبح در شهرك سينمايي انقلاب و دفاع مقدس حاضر مي شديم تا شاهد اتفاقات پرفراز و نشيب زندگي حضرت يوسف با بت پرستي باشيم. تنها صدايي كه در اين جاده ساكت به گوش مي رسد، صداي وزش باد و لاستيك اتوبوس است كه با سرعت روي جاده خاكي كشيده مي شود و گروه مديران ارشد سيما و خبرنگاران را به سمت شهرك مي برد.
اين ديدار به همت شهيدي مدير امور عمومي سيما برگزار مي شود. از دور شهرك خودنمايي مي كند. اتوبوس جلو در شهرك سينمايي متوقف مي شود و چند دقيقه اي پشت حصارهاي آجري رنگ منتظر مي مانيم. از قرار نگهبانان حراست اين شهرك سخت گيرتر از صدا و سيما هستند و با وجود اينكه مديران ارشد سيما داخل اتوبوس هستند، اما اجازه خيلي دير صادر مي شود!
وقتي پا به درون شهرك مي گذاريم با نگاه به خاكريزها، خاطره فيلم ها و سريال هاي جنگي زنده مي شود. خاطرات خاكريزهايي كه با خون گل هاي پرپر رنگين شده است. از حسينيه هنرمندان شهيد مي گذريم. در طرفي ديگر نوشته است: "يا حسين، فرماندهي از آن توست." در راه ماشين هاي سوخته و تانك هاي از رده خارج مرتب به چشم مي آيد. به محل فيلمبرداري مي رسيم. از دور دكور مجموعه به چشم مي خورد.
قدم به قصر فرمانرواي مصر مي گذاريم با ستون هاي بلند و نخل هاي فراوان. اولين چيزي كه نگاه هر بيننده اي را در بدو ورود جلب مي كند، سربازان خفته مصري زير يكي از طاق هاي قصر فرمانروايي است. همه لباس سفيد بر تن دارند و پاپيچ هاي چرم قهوه اي رنگ بر پا. سربازان همه خسته اند و به خاطر گرماي بيش از اندازه هوا به زير طاق قصر پناه برده اند.
اينجا همه چيز رنگ و بوي گذشته مي دهد. اصلاً به نظر نمي رسد اين محوطه مكاني در زمان حال است و افرادي در زمان حال آن را ساخته اند. جلوتر كه مي رويم افراد زيادي ديده مي شوند كه با لباس هاي دوران مصر باستان در شهر پراكنده اند و ما را از زير نگاههاي متعجب شان مي گذرانند، چرا كه با لباس هاي امروزي برايشان غريبه هستيم. جلوتر كه مي رويم به معبد آمون مي رسيم.
محدوده اين معبد بايد طبق تاريخ 134 ستون و حياطي با 338 فوت طول و170 فوت عرض داشته باشد و ستون هاي مشخص كننده راهرو وسط 69 فوت ارتفاع و مابقي 42 فوت بايد باشند و اين اختلاف ارتفاع بايد با سنگ هاي مشبك و تعدادي پنجره بام پر شده باشد. البته درب معبد آمون كه خداي بزرگ مصري ها محسوب مي شود، بسته است و ما نمي توانيم داخل معبد را ببينيم. از بيرون شاهديم كه عده اي سرباز به دستور حضرت يوسف با يك تنه درخت بزرگ همصدا به سمت در معبد آمون يورش مي برند.
از سوي ديگر عده اي از افراد معبد آمون بالاي معبد قرار دارند و ديگ بزرگي روبرويشان قرار گرفته است. البته سربازان متوجه آنها نيستند و بعد از اينكه براي دومين بار به در معبد يورش مي برند، ماده سياه رنگ و داغي موجود در ديگ بر سر سربازان ريخته مي شود و داد و فرياد آنها را درمي آورد.
صلوات!
با فرستادن صلوات از سوي عوامل، ضبط قطع مي شود و دستيار كارگردان با بي سيمي در دست از بالاي معبد نكات لازم را به افراد پائين معبد منتقل مي كند. از سوي ديگر سلحشور خطاب به دو فيلمبرداري كه كار را ضبط مي كنند و به جمال شورجه مشاورش اشاره مي كند كه اين صحنه نبايد به صورت آهسته ضبط شود، بلكه بايد عادي باشد، چرا كه به اندازه كافي هيجان دارد.
به گزارش خبرنگار مهر، سلحشور در جمع مديران ارشد سيما و خبرنگاران درباره اين لوكيشن توضيح مي دهد كه آمون خداي بزرگ مصري هاست. از سوي ديگر مبارزه با بت پرستي كه يكي از كارهاي حضرت يوسف محسوب مي شد تاكنون مورد غفلت قرار گرفته و تا به امروز به اين امر پرداخت نشده كه آيا يوسف به تكليف خود عمل كرده يا نه؟ اگر تمام تاريخ را بررسي كنيم يك پادشاه در تمام اعصار مصر يكتاپرست بوده و آن هم عصر با حضرت يوسف است.
او كسي نيست جز آخناتون. فرمانروايي كه بيش از ساير فرومانرويان ديگر از او آثار باقي مانده است. او آمون را قبول نداشته است. البته او در ابتدا خورشيدپرست بوده، ولي بعد حضرت يوسف او را متوجه مي كند كه خورشيد مظهر خداي يكتاست و تو بايد كسي را قبول كني كه خورشيد را آفريده است. در اين صحنه شما شاهديد كه حضرت يوسف لشگري فرستاده كه معبد را تسخير كنند و بت ها را بشكنند.
وي كه كارگرداني را در سريال "اصحاب كهف" تجربه كرده، اشاره مي كند كه حضرت يوسف (ع) چهارمين قصه قرآني (بعد از ايوب پيامبر، حضرت مريم و اصحاب كهف) است كه در تلويزيون ايران مقابل دوربين مي رود. شرايط گروه خيلي خوب است و گروه با انسجامي كه دارد، كار را به خوبي پيش مي برد. ما در اين مجموعه سعي كرديم با نگاهي تازه ناگفته ها را عنوان كنيم.
وي خاطر نشان مي كند كه بالاي 75 درصد فيلمبرداري و تاكنون 16 تا 17 قسمت هم تدوين شده است و اگر موسيقي هم به موقع ساخته شود، مي توان براي پخش در ايام نوروز اميدوار بود. صدابرداري هم سر صحنه انجام مي شود و تنها بايد صداي چند بازيگر دوبله شود.
سلحشور اشاره به اصرار بچه هاي صدا و سيما مي كند كه مي گويند لوريس چكناواريان موسيقي متن اين مجموعه را بسازد، اما او در جواب آنها گفته من يك تعصبي دارم و آن هم اينكه تا زماني كه بچه هاي مسلمان هستند، چرا چكناواريان؟ البته ما تصميم گيرنده نيستيم و آن بالايي تصميم گيرنده نهايي است، حتي 10 تا 15 موزيسين از روسيه كارهايشان را ارائه كردند و ما گوش داديم و قيمت ها را بررسي كرديم، اما ديديم در توان ما نيست. از سوي ديگر آن چيزي كه مي خواستيم درنيامد.
تا اينكه يك روز من به همراه فيلمبردار، صدابردار و مدير هنري براي ديدن راش هاي پنج و شش قسمت رفته بوديم، بچه ها به طور انتخابي موسيقي گذاشته بودند. وقتي موسيقي را گوش داديم، همگي اعلام كرديم كه جنس اين موسيقي هماني است كه ما مي خواهيم، فقط بايد پرحجم تر شود. اين موسيقي كار پيمان يزدانيان است كه يكي دو سال پيش در دنيا به عنوان بزرگترين پيانيست انتخاب و يك سال هم دوم شده است. او حدود چهار پنج موسيقي متن براي فيلم هاي ايراني و سه فيلم خارجي ساخته است.
او تاكيد مي كند كه گرچه ساخت مجموعه هاي تاريخي مشكلات زيادي دارد، اما اين مشكلات شيرين است و سختي كار احساس نمي شود. به طوري كه با انرژي زيادي سر كار مي آئيم و فكر نمي كنيم سر كار آمده ايم، انگار وارد منزل خودمان شده ايم. علاوه بر آن تحقيق و نگارش اين مجموعه چهار سال به طول انجاميد و من چهار سال تمام از ساعت دو نصف شب تا هفت صبح نخوابيدم و روزها هم با گروه چكش كاري مي كردم. در واقع اين اولين كار در صدا و سيماست كه فيلمنامه به صورت كامل نوشته و تصويب شده است.
وي كه در فيلم مجموعه "ايوب پيامبر" بازي كرده، در پاسخ به اين سئوال كه فيلمنامه اين مجموعه به تائيد كدام يك ا ز علما رسيده، مي گويد: "من اعتقاد دارم وقتي شما مبنا داشته باشيد و بر اين اساس كار را نوشته باشيد، نيازي نيست نظرخواهي كنيد. مبناي ما هم الميزان بود. البته من مجمع البيان را از باب راوي نگاه كردم. همچنين آقاي سيدمهدي ميرباقري، عسگر اديب و استاد پرورش متن را ديدند. در مجموع سختي كار تاريخي براي من قابل فهم نيست."
بعد از توضيحات سلحشور كنار رود نيل و اسكله مي رويم. قايق هاي زيادي جلو اسكله اي كه با سر گرگ ها مزين شده قرار دارند. بعد سري هم به قصر فرمانروايي زليخا مي زنيم. نقاشي هاي زيبايي سر در قصر حك و حياط نيز با يك جويبار، ستون ها و گلدان هاي زيادي مزين شده است. سلحشور مي گويد در قصر فرمانروا حيواناتي چون عقاب، مار، ميمون، گربه و تمساح را مي پرستيدند و حضرت يوسف مردم را دست مي انداخت و مي گفت: "آه، خداي شما غذا هم مي خورده! لابد زن و بچه هم دارد؟"
در ادامه سري هم به شهر فدان مي زنيم. همان شهر آرامي كه در منطقه بين النهرين، بابل و عراق كنوني قرار دارد، اما در ميان راه با پرسيدن سئوالي از سوي معلمي قائم مقام فني توليد سيما از سلحشور مبني بر اينكه چرا كار دوبله نمي شود تا كار ضبط در كمترين زمان انجام شود، صحبت هايي ميان سلحشور و سيدمحسن حسيني مدير توليد دوبلاژ سيما رد و بدل مي شود.
سلحشور: دوبله ما ضعيف است، به همين دليل قصد ندارم كار را دوبله كنم. من سه سال دوبلور بودم و مجموعه "اصحاب كهف" را دوبله كرديم، اما به شدت پشيمان هستم. اگر دوبلورها از فيلمي خوششان نيايد، دوبله آن را خراب مي كنند. شما نمي توانيد جرات كنيد به دوبلوري بگوئيد، اين جا خوب مي گوئيد يا بد!
حسيني: به لحاظ كارشناسي اين نوع فيلم ها اگر دوبله شود، بهتر است، اما اين مطلبي كه شما مي گوئيد من صد در صد نفي نمي كنم.
سلحشور: دوبله ما كليشه اي است و بازاري صحبت مي كنند. دوبلورها تكنيك اين كار را بلدند، اما حس نيست. در واقع بازيگر سر صحنه حس زيادي دارد و وقتي داد مي زند، حسي پشت سرش است، اما دوبلور فقط مي آيد، كار را سريع دوبله كند تا پولش را بگيرد.
حسيني: البته كارگردان به عنوان ناظر در كار مي تواند نقش داشته باشد. به عنوان نمونه فيلم مجموعه "بشارت منجي" كه درباره حضرت مسيح است با حضور طالب زاده دوبله شد و او بالاي سر كار بود و كار هم خيلي خوب دوبله شد. البته اين مسائلي كه شما به آن اشاره كرديد، وجود دارد و در برخي جاها همكاري لازم را ندارند، ولي اگر خودتان نظارت دقيق داشته باشيد، كار به نحو مطلوبي انجام مي شود. گروه صدا براي ما كوچكترين زحمتي نداشتند و در پلان و سكانس هايي كه ضبط شده كمتر از 10 درصد از سوي صدابرداران ضايعات داشتيم.
سلحشور: كار دوبلورها قبل از انقلاب خيلي خوب بود، چرا كه آينده شغلي برايشان مهم بود، اما الان اين طور نيست. البته من الان از وضعيت دوبلورها بي خبرم.
حسيني: دليل اين مساله به فشار كاري برمي گردد، الان فيلم هاي زيادي است كه بايد دوبله شود و اگر تاخير كنيم دوستان اعتراض مي كنند.
حسيني در پاسخ به سوال خبرگزاري مهر كه اگر كار دوبله مي شد، تا چه حد در وقت توليد صرفه جويي مي شد، اشاره مي كند كه "من در حال حاضر دقيقاً نمي توانم بگويم كه كار وقتي دوبله شود تا چه حد زمان توليد كمتر مي شد يا در هزينه صرفه جويي مي شد، اما در مجموع صحبتي كه آقاي سلحشور داشتند، صحبت كارشناسي است و دليلي ندارد كه تعصب خرج دهم. البته دوبلورهاي ما قوي هستند، ولي خدا نكند از يك پروژه اي خوششان نيايد! دوبله خوب خيلي بستگي به دوبلور دارد كه از كاري خوشش بيايد يا نه؟"
بعد از بازديد از قسمت هاي مختلف دكور مجموعه تلويزيوني "يوسف"، مديران ارشد سيما سري هم به اتاق گريم زدند و از نزديك با عكس هاي تست گريم بازيگران آشنا شدند. در حالي كه عوامل خود را براي ضبط پلاني ديگر از مجموعه "حضرت يوسف" آماده مي كردند، لوكيشن را ترك كرديم.
نظر شما