علي اشرف صادقي در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر با بيان اين مطلب افزود : ما در روش فرهنگ نويسي در فرهنگستان زبان و ادب فارسي به دنبال اين هستيم كه ببينيم چه مقدار از لغاتي كه توسط گروه واژه گزيني مصوب مي شود ميان مردم رواج پيدا مي كند و اين سنجش از طريق مراجعه به مطبوعات ، سخنراني ها و تارنماها و وبگاه هاي اينترنتي صورت مي گيرد .
وي در ادامه گفت : بسياري از واژگان مصوب فرهنگستان در دفاتر منتشره از سوي فرهنگستان باقي مي ماند و از سوي مردم به كار گرفته نمي شود و ما هم در اين فرهنگ جديد از آنها استفاده نخواهيم كرد.
رئيس گروه فرهنگ نويسي در فرهنگستان زبان و ادب فارسي درباره روش كار اين گروه گفت : نوع كار ما با آنچه كه علامه دهخدا انجام مي داد متفاوت است. در فرهنگ نويسي دهخدا واژه ها با مترادفات آنها معني شده است ؛ ما در روش خود به هيج وجه اين كار را انجام نمي دهيم و از لغات تعريف جديد به دست مي دهيم . يك تعريف كه جامع و مناع باشد بايستي براي هر واژه اي به دست آيد .
وي در توضيح اين مطلب ادامه داد : در فرهنگ و زبان ما كاسه ، جام و پياله وجود دارد و در هر كدام از فرهنگ هاي فارسي موجود تعريف اين لغات به صورت مترادف تعريف شده است و اگر كسي فارسي زبان نباشد هرگز نخواهد فهميد كه جام به چه شيء اطلاق مي شود ، پياله كدام است و كاسه چيست؟
علي اشرف صادقي افزود : در تعريف هز واژه فرهنگ نگار بايد به گونه اي عمل كند كه خواننده از آن تعريف به طور كامل به سوي هدف مورد نظر هدايت شود و تعريف لغات به مترادفات آنها يكي از ساده ترين و در عين حال غيردقيق ترين روش براي فرهنگ نويسي است . تعريف در يك فرهنگ بايد به گونه اي باشد كه خواننده به راحتي بتواند به مصداق خارجي دلالت شود .
وي تصريح كرد : تاكيد ما اين است كه كار را سريع تر به انجام برسانيم. در كشور ما اين گونه است كه در اين كارها اگر فردي بالاي سر كار باشد و آن را خود به پايان ببرد مي توان اميد داشت كه كار به سرانجام رسيده است اما اگر اين اتفاق نيفتد نمي توان به پايان كار چندان اميدي داشت . بنابراين ما تصميم گرفته ايم كار فرهنگ جامع زبان فارسي را ده ساله به پايان برسانيم و در اين مرحله با نيروي انساني موجودي كه داريم مي توانيم تا حدودي اميد داشته باشيم كه كار به سرانجام مي رسد .شروع تعريف نگاري مهر 85 است.
دكتر علي اشرف صادقي در مورد استفاده از لغات رايج در افغانسان و تاجيكستان گفت : ما امكانات لازم و نيروي انساني براي انجام چنين كاري را نداريم تا ببينيم كه يك واژه در اين دو كشور و يا ديگر مناطق فارسي زبان چگونه گويش مي شود . معيار ما زبان فارسي رايج در ايران و گويش تهراني است و ديگر گويش ها را كنار خواهيم گذاشت چون كار ما بسيار طولاني تر خواهد شد .
نظر شما