۶ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۳۵

مصطفی دلشاد تهرانی مطرح کرد؛

نقش عنصر زمان و مکان، در تغییر امور دینی

نقش عنصر زمان و مکان، در تغییر امور دینی

دلشاد تهرانی گفت: اگر قرار باشد که ما دین را به درستی، بفهمیم و به درستی، دینداری کنیم حتما لازم است به ساختار دین توجه کنیم و مبانی، اصول و روش‌ها را به درستی، بشناسیم.

به گزارش خبرگزاری مهر، متن زیر گفتاری از مصطفی دلشاد تهرانی در تفسیر نهج البلاغه است که در کانال تلگرامی وی منتشر شده است.

بسم الله الرحمن الرحیم

حکمت شماره ١٧نهج‌البلاغه، حکمتی بسیار جالب و راهگشاست؛ و آن حکمت چنین است:«وَ سُئِلَ علیه السلام عَنْ قَوْلِ الرَّسُولِ صلی الله علیه واله غَیِّرُوا الشَّیْبَ وَ لَا تَشَبَّهُوا بِالْیَهُودِ فَقَالَ إِنَّمَا قَالَ صلی الله علیه واله ذَلِکَ وَ الدِّینُ قُلٌّ فَأَمَّا الْآنَ وَ قَدِ اتَّسَعَ نِطَاقُهُ وَ ضَرَبَ بِجِرَانِهِ فَامْرُؤٌ وَ مَا اخْتَار.»

از امیرمؤمنان علی (ع) دربارۀ این گفتۀ پیامبر (ص) پرسیدند که پیامبر (ص) فرمود: پیری را با خضاب دگرگون کنید و خودتان را به یهود مانند نسازید.

حضرت در توضیح فرمود: جز این نیست که آن بزرگوار - که درود خدا بر او و خاندانش باد - در هنگامی این سخن را فرمود که دین، دارای کسانِ اندک بود، لیکن اکنون که دامنۀ آن گسترش یافته و پایه‌های آن استوار گردیده، پس هرکس هرگونه خواست رفتار کند، آزاد است.

ابن ابی الحدید معتزلی در شرح این حکمت چنین توضیح داده است: یهودیان خضاب نمی‌بستند و پیامبر به اصحاب خود فرمان داد که خضاب ببندند تا در نظر مردم، جوان جلوه کنند و مشرکانی که با آنان در حال جنگ بودند، از ایشان بیم برند، چون داشتن موهای سپید، موجب گمان پیری و ناتوانی است.

دربارۀ علی (ع) گفته شده است که وی خضاب نمی‌بست و چون از وی پرسش شد که چرا خضاب نمی‌بندد، پاسخ داد خضاب‌بستن نوعی زینت است و آنان یعنی اهل بیت، در مصیبتِ فقدان رسول خدا (ص) به سر می‌برند.

این توضیح ابن ابی الحدید بود بر این حکمت.

اما به نَظرم موضوع مهم در این پرسش و پاسخ، فراتر از این امور است؛ و در واقع امام (ع) راهی در فهم آموزه‌های دین و نقش عنصر زمان و مکان، در تغییر امور دینی گشوده است.               

در فهم دین، توجه به ساختار آموزه‌های دین، امری اساسی و راهگشاست و مانع بدفهمیدن دین می‌شود. از نظر ساختاری‌، آموزه‌های دین، سه‌گونه است:          

اول: مبانی؛ یعنی مباحث معرفت‌شناختی و زیرساختی که همه چیز دین، بر اساس آن‌ها شکل می‌گیرد و بنا می‌شود؛ مانند خداشناسی، معادشناسی، انسان‌شناسی و جهان‌شناسی.          

دوم: اصول؛ یعنی قواعدِ کلیِ عملیِ ثابتِ حاکم در زندگی، که برخاسته از مبانی است؛ مانند اصل مرزبانی، حریم‌بانی و پرواداری، اصل اعتدال و میانه‌روی، اصل پایبندی به کیفیت استخدام وسیله، اصل پاسداشت حقوق  اصل رفق و مدارا، اصل عدالت و جز اینها.                    

که زندگی مسلمانی براساس این اصول در میدان عمل شکل می‌گیرد.

سوم: روش‌ها: یعنی راه حل‌هایی که به تناسب اوضاع و احوال و شرایط، زمان و مکان، عرف، فرهنگ، مراتب و موقعیت انسان‌ها و اقتضائات اجتماعی، در جهت اهداف و تابع اصول و مبانی،  اتخاذ می‌شود.

روش‌ها متغیر است ولی اصول ثابت؛ چنان‌که آمادگی دفاعی، اصل است، ولی روش‌های آن با حفظ اصول خلاقی، در شرایط و دوره‌های مختلف تغییر می‌کند.

برای شرح و تبیین این موضوع، آیه ۶۰  سورۀ انفال قابل توجه است: «وَ أعِدُّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِبَاطِ الخَیلِ تُرهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُم وَ آخَرِینَ مِن دُونِهِم لَا تَعلَمُونَهُم اللهُ یَعلَمُهُم وَ مَا تُنفِقُوا مِن شَیءٍ فِی سَبِیلِ اللهِ یُوَفَّ إلَیکُم وَ أنتُم لَا تُظلَمُونَ.»

و در برابر آنان یعنی قوای دشمن تا می‌توانید از نیرو و اسبان ورزیده، آماده کنید تا بدان وسیله، دشمن خدا و دشمن خودتان و دیگر دشمنان را که آنان را نمی‌شناسید و خدا آنان را می‌شناسد، بترسانید.و هر چه در راه خدا انفاق کنید، به شما تمام و کمال بازگردانده شود و به شما هیچ ستمی نرود.              

دلالت آیه در فراهم‌کردن هرگونه امکانات صحیح و مشروع، برای دفاعِ به تمام‌معنا، روشن است. این تدارک که جنبه روشی دارد و در طول زمان تغییر می‌یابد، همه‌گونه امکانات، اعم از مادّی و معنوی را شامل می‌شود؛ چنان‌که روایات واردشده در این‌باره هم، گویای آن است.

پس از نزول آیۀ فوق، پیامبر اکرم (ص)، دربارهآن به مصادیقی اشاره کرد که گستره آیه و برخی مصادیق آن روزیِ آن را، در تأمین امکانات دفاعی مشخص کرده است؛ از جمله فرمود مراد از قوّه، «تیر» است؛ و در حدیثی آن حضرت، این آمادگی را، جوان نشان‌دادنِ  نیروهای مسلمان، در شرایطی خاص تعبیر کرد و فرمود: «مِنهُ الخَضَابُ بِالسَّوَادِ.»

از مصداق‌های آن، موهای سفید را با رنگ سیاه‌کردن است. آمادگیدفاعی، به عنوان یک اصل، ثابت است، اما روش‌های صحیح و مشروع برای آن، متغیر.

البته آمادگی دفاعی، فقط نظامی نیست، بلکه شامل همه عرصه‌هایی نیز می‌شود که زمینه‌ساز دفاع می‌گردد؛ مانند قدرت اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و جز اینها.

مرحوم شیخ محمدجواد_مغنیه، در شرح این حکمت به مطلبی مهم و اساسی، اشاره کرده است. وی می‌نویسد:

ممکن است این پرسش مطرح شود که آیا سخن امام(ع) در این حکمت، با حدیث مشهور رسول خدا (ص) منافات ندارد که فرمود: «حَلَالُ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ إلَی یَومِ القِیَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ إلَی یَومِ القِیَامَةِ ؟

در پاسخ باید گفت که احکام شرعی اسلامی، دوگونه است:

دسته اول احکامی است که به فطرت و طبیعت انسان مربوط می‌شود وچنین احکامی همچون نظام هستی و حرکت پایدار افلاک، غیرقابل تغییر و تبدیل است. و مقصود از حدیث مشهور، این‌دسته از احکام است.

دستهٔ دوم، دسته‌ای مرتبط با زندگی اجتماعی است و این قسم از احکام در پی تحولاتاجتماعی و تغییر جامعه از صورتی به صورت دیگر و تغییر موضوع و سبب حکم دگرگون می‌شود. خضاب‌بستن یا نبستن از این قسم است.

این توضیح مرحوم شیخ محمدجواد مغنیه بود.

بنابر این اگر قرار باشد که ما دین را به درستی، بفهمیم و به درستی، دینداری کنیم حتما لازم است به ساختار دین توجه کنیم و مبانی، اصول و روش‌ها را به درستی، بشناسیم. آن‌ها را با یکدیگر جابه ‌جا نکنیم. آن‌ها را خلط نکنیم و هر چیزی را درجای درست خود، بنشانیم و قرار بدهیم.

ان‌شاء‌الله که خداوند به همه ما چنین توفیقی عنایت کند.

کد خبر 3752928

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha