۲۵ آبان ۱۳۸۲، ۱۱:۳۳

" شبنم طلوعي " كارگردان نمايش " قهوه تلخ " در گفت و گو با " مهر ":

مي خواستم نمايش"قهوه تلخ" به شكلي كاملا رئاليستي به روي صحنه بيايد

مي خواستم نمايش"قهوه تلخ" به شكلي كاملا رئاليستي به روي صحنه بيايد

خواستم اين نمايش بدون پيچيدگي هاي معمول تئاتر و به شكلي كاملا رئاليستي به روي صحنه بيايد تا بتواند با مخاطبين اصلي خود كه نسل سومي ها هستند ارتباط برقرار كند.

" شبنم طلوعي " كارگردان نمايش " قهوه تلخ " كه هم اكنون در تالار سايه مجموعه تئاتر شهر به روي صحنه است، در گفت و گو با خبرنگار هنري " مهر " با بيان اين مطلب، ادامه داد: ما در اين نمايش فقط به معلول ها توجه داريم و علت براي ما مهم نيست. بدين خاطر فقط برشي چند روزه از اين آدم ها را نشان داديم و خواستيم كه تماشاگر خودش به دنبال چراها برود.

طلوعي در مورد شخصيت هاي مختلف نمايش خود گفت: ما در اين نمايش در واقع چند طيف مختلف را داريم. " كمال " از شخصيت هايي است كه بر روي دوش پدران ما كه در جنگ بودند ايستاده و از جنگ منفعت مالي برده است. وي هزاران خلاف را به همراه " ابراهيم " انجام داده است اما وقتي " ابراهيم " به دردسر مي افتد پاي خود را كنار مي كشد. حال كه نسل سومي ها به اجتماع وارد مي شوند سعي مي كند كه از آنها هم سوء استفاده كند.

وي در مورد شخصيت " ميثم " گفت: " ميثم " كسي است كه برادرش شهيد شده است اما هيچ وقت نخواسته از موقعيت خود و برادر شهيد بودن استفاده كند. وي به خاطر اعتقادات مذهبي آرامش خاصي دارد و به خاطر همين اعتقادات و نجات " ابراهيم " وي را لو مي دهد. اين شخصيت به نظر من جذاب ترين شخصيت و به نوعي شخصيت اصلي نمايش است.

كارگردان " قهوه تلخ " ادامه داد: دو شخصيت ديگر به نام هاي " ابراهيم " و " احسان " با 2 روحيه متفاوت در نمايش وجود دارند كه با هم برادر هستند. پدر اين دو در جنگ مجروح شده است. " ابراهيم " بر اثر مشكلاتي به تخريب خود و تخريب جامعه رسيده است و " احسان " رفتاري رياكارانه دارد. هم چنين شخصيتي به نام " اونيك " داريم كه آدم پا در هوايي است و از آن دسته آدم ها هست كه آرمان و آرزوهايش  در غرب خلاصه مي شود.

وي افزود: دو شخصيت زن هم در نمايش وجود دارد. اولي " نسترن " است كه نماينده اي از نسل خود من است كه در تمام نمايش درباره او صحبت مي شود و وقتي در انتهاي كار وارد مي شود، او هم مانند بقيه در دام گرفتار مي شود. و ديگري دختري به نام " نوا " است كه نماينده نسل امروز است. او سعي مي كند براي حل مشكلاتش مانند پسران رفتار كند و احساسات خود را پنهان نمايد.

" شبنم طلوعي " در پايان صحبت هاي خود به اجراي اين نمايش در آلمان و جشنواره راه ابريشم اشاره كرد و گفت: وقتي بيست دقيقه به شروع اجراي ما در آلمان باقي مانده بود، " روبرتو چولي " پشت صحنه آمد و از ما خواست كه 50 دقيقه از اجراي 1 ساعت و 50 دقيقه اي خود را كم كنيم. چون فكر مي كرد اجراي ما متكي بر ديالوگ است و تماشاگر آلماني را خسته مي كند. اما من مخالفت كردم و اجراي خود را كامل به روي صحنه بردم.

وي ادامه داد: جالب اين جاست كه هيچ كس از 300 نفر افراد حاضر در سالن از جاي خود برنخواست. و وقتي با آنها صحبت كردم تازه متوجه شدم كه چقدر مسائل سياسي و اجتماعي ما براي آلماني ها جذاب بود.  البته من سعي كردم به آنها بفهمانم كه اجراي ما اصلا بعد سياسي ندارد و حتي بسياري از مشكلاتي كه در اجرا به آنها اشاره مي شود ريشه تاريخي دارد. اما باز آنها به اين نمايش به چشم يك نمايش سياسي مي نگريستند.مسائل اجتماعي و به خصوص مسئله جنگ و نسل پس از جنگ در اين اجرا ذهن مرا مشغول كرده بود

کد خبر 37586

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha