خبرگزاری مهر- گروه استان ها؛ اسما محمودی: بنای تاریخی آستانه شاه نعمتالله ولی متعلق به دوری صفویه مجموعهای از درهای بینظیر تاریخی است که در طول زمان دستخوش تخریب قرارگرفته و نیازمند دست نوازشگر مرمتکاران است.
وجود ۱۰ در دو لنگه با تزئینات متفاوت و داستانهای شگرف در آستانه شاه نعمتالله ولی، ظرفیتی را به وجود آورده که بتوان از این مجموعه بهعنوان موزه درهای تاریخی یادکرد.
ناآگاهی مردم و نبود فرهنگ مناسب برای حفاظت از میراث گذشتگان باعث شده که شاهد آسیب رساندن افراد به این آثار نفیس باشیم. گاهی قدمت دستنوشتههای گردشگران بر روی در و دیوارهای امکان تاریخی خود به نشانهای تاریخی تبدیلشده که متأسفانه با هیچ فرهنگ و نگرش مناسبی همراه نبوده و بهمانند زخمی چرکین بر پیکره فرهنگ خودنمایی میکند.
برخی از درهای تاریخی آستان شاه نعمت الله در وضعیت نا مناسبی در انبارهای این بنای تاریخی در حال نگهداری استدر سال ۸۵ دو لنگه در از درهای دو صحن حسینی و شرقی آستانه شاه نعمتالله ولی به کارگاه مرمت اشیاء میراث فرهنگی انتقالیافته و از آن سال تاکنون باوجود اتمام کار مرمت اتفاق مثبتی در این خصوص رخ نداده است.
این در حالی است که به گفته مسئولان میراث فرهنگی کرمان دو لنگه دیگر درهای موجود در این کارگاه در حال حاضر در انبار آستانه در وضعیتی نامناسب نگهداری میشود.
داستان درهای پرماجرای شاه نعمت الله ولی
به دیدار صدیقه جعفر زاده، مسئول کارگاه مرمت اشیاء میراث فرهنگی کرمان میروم به محوطه کارگاه که پا میگذارم دری نفیس و بزرگ پیش چشمانم جلوه گری میکند، زیباییاش آنچنان محصورکننده است که اجازه نمیدهد نگاه از آن برگیرم؛ محو تماشای تزئینات در میشوم که جعفر زاده لب به سخن میگشاید:۱۰ در دو لنگه بینظیر در مجموعه آستانه شاه نعمتالله ولی وجود دارد که متأسفانه اکثر مردم بدون آگاهی از ارزش آنها بیتفاوت از کنارشان عبور میکنند. اینکه این درها در چه دوره ساخته و نصبشدهاند اطلاع دقیق نداریم و تخمین تاریخچه درها مربوط به بخش پژوهشهای هنرهای سنتی است.
با عشق به دری که در اثر تلاش گروه دو نفره این کارگاه مرمتشده نگاه میکند و از مرمت بهعنوان دوباره زنده کردن اثر نام میبرد؛ او معتقد است که وظیفه مرمت کار این است وقتی اثری به کارگاه وارد میشود از روند تخریب و فرسودگی آن جلوگیری کرده و امکان ادامه حیاتش را فراهم کند.
به در پیش رویمان که حکایتهای بینظیر در دل خود نهفته دارد اشاره میکند و چنین میگوید: دری که میبینید زمانی وارد کارگاه شد یکلایه رنگ کامل روی آن کشیده بودند که در اثر آن تزئینات در بهوضوح مشخص نبود؛ درگذشته درهای اماکن مقدس را به رنگ سبز آغشته میکردند و گویی هدفشان حفاظت یا یک دست کردن درها بوده است؛ روی اکثر درهای تاریخی این رنگ زدهشده است.
مالکیت درها بر عهده اوقاف است و میراث فرهنگی پیشنهاد راهاندازی موزهای در آستانه شاه نعمتالله ولی برای حفاظت از درها را داده استاین در مربوط به سردر حسینی است که در خیابان نصبشده بود؛ مکان نصب در بهگونهای بوده که تجمع آب باران در فرورفتگی جلوی در باعث از بین رفتن قسمتی از آن شده و این مسئله بافت چوبی و نقوش را تحت تأثیر قرار داده است، این مطلب را جعفر زاده میگوید و ادامه میدهد: این در سال ۸۵ به کارگاه منتقل و مرمت آن تمامشده است ولی به دلیل مسائلی که بین اوقاف و میراث بود در کارگاه مانده است؛ مالکیت درها بر عهده اوقاف است و میراث فرهنگی پیشنهاد راهاندازی موزهای در آستانه شاه نعمتالله ولی برای حفاظت از درها را داده است.
وی از ارزش تاریخی درهای آستانه شاه نعمتالله ولی، سخن به میان آورده و از نصب درهای جدید اما مشابه درهای اصلی در این ابنیه تاریخی خبر میدهد.
در را که نگاه میکنی آثار گذر زمان بهخوبی بر روی آن مشهود است و گاه بخشهایی از در متمایز از بخشهای اصلی است از او در خصوص نحوه مرمت و اینکه چرا برخی از قسمتها باوجود تخریب بازسازی نشده است سؤال میکنم که اینگونه پاسخ میدهد: فرق مرمت و نوسازی در همین تمایز است؛ مرمت کار حق ندارد در اثر اصلی دخالت کند. اثر یا شیء تاریخی باید مانند خودش بازسازی شود اما نکته مهم این است که باید کار مرمت از کار هنرمند متمایز باشد و وقتی فردی اثری را میبیند بتواند بخشهای اصلی و بازسازیشده را تشخیص دهد، بعد از مرمت باید تاریخ و قدمت اثر باستانی از روی ظاهر آن مشخص باشد.
کمای درهای تاریخی در انبار آستانه شاه نعمت الله
جعفر زاده ادامه میدهد: مردم درگذشته با استفاده از چوب صندوقهای میوه سعی در جلوگیری از تخریب در داشتند زمانی که درها وارد کارگاه شدند وضعیت بسیار نامناسبی داشتند؛ در کارگاه چوبهای صندوقها را از درها جدا کرده و بعد از گونه شناسی مشخص شد جنس درها ازچوب چنار است و بر این اساس کار مرمت با استفاده از همان جنس اصلی چوب آغاز شد.
سراغ لنگه دیگر در را گرفتم دری که سالها در قالب یک قاب در کنار این در قرار داشت و مانند دو دست یک پیکر، آغوش به سوی افرادی باز میکرد که به دیدن این بنای تاریخی میآمدند؛ اما داستان لنگه این در بهگونهای دیگر رقم خورده و حالا در انبار آستانه شاه نعمتالله ولی، چشمبهراه دری است که به روی آن گشوده شده تا دست معجزهگر مرمت کاران مرهمی بر زخمهای تاریخیاش بگذارد؛ جعفر زاده میگوید: لنگه این در تاریخی در انبار آستانه بوده و نمیتوانیم به کارگاه منتقلش کنیم چراکه هنوز اوقاف و میراث در خصوص آن به توافق نرسیدهاند و خوشحالیم که در حال حاضر دو لنگه در از دو صحن متفاوت آستانه اینجاست چراکه اگر در آستانه بودند در انبار زیر خروارها خاک قرار داشتند.
موریانه ها درهای تاریخی را تهدید می کنند
مسئول کارگاه مرمت اشیاء میراث فرهنگی کرمان وضعیت آن دو لنگه در که در انبار آستانه قرار دارند را تأسفبار میداند و از خطر وجود موریانه و حشرات دیگر در آن مکان خبر میدهد و ابراز امیدواری میکند که درها هر چه زودتر برای مرمت به کارگاه میراث فرهنگی منتقل شوند.
به گفته جعفر زاده درها ظرف یک سال و با استفاده از امکانات کارگاه مرمت شدند. او با ابراز تأسف از وجود دستنوشتههای مردم روی درهای نفیس آستانه شاه نعمتالله ولی میگوید: «برخی ازایندست نوشتهها که تاریخ داشتند حال دیگر خودشان به نشانهای از گذشته تبدیلشدهاند. پدیده زشت وندالیسم یا تخریب گرایی به دلیل عدم فرهنگسازی و نرسیدن مردم به آن درجه از رشد فرهنگی است که متوجه باشند آثار تاریخی شناسنامه و هویت فرهنگی کشور است رخ میدهد؛ متأسفانه ارزش آثار باستانی به مردم شناسانده نشده و در درجه اول مسئولان این حوزه مقصر هستند.»
چشم از در صحن حسینی برگرفته و به اطراف کارگاه نگاهی میاندازم که چشمانم در میان آثار بینظیر و زیبای ماندگار از اجدادمان، بر روی در دیگر آستانه که در گوشه دیگر کارگاه آرمیده است قفل میشود؛ نقوش روی در، آنقدر زیباست که گویی هرکدام حرفی از گذشتههای پرتلاش هنرمندانی دارد که در آن زمان با عشق نقش محبت بر روی درها مینگاشتند. در بین نقوش لایههایی سفیدرنگ به چشم میخورد که از استخوان شتر ساختهشدهاند.
بیصبرانه منتظر داستان این در، گوش به صحبتهای جعفر زاده فرا میدهم مربعی کوچک و سیاهرنگ را نشان میدهد و میگوید: این مقدار از در را بهعنوان شاخص وضعیتی که داشته نگهداشتهایم، وقتیکه در وارد کارگاه شد یکلایه چرکی و سیاهرنگ بهصورت کامل آن را پوشانده بود و اکثر نقشهایش مشخص نبود. بعد از گونه شناسی مشخص شد این لایههای سفید از استخوان هستند. درگذشته استخوان کتف گاو و شتر را در یکسری مواد میخواباندند و بعد از نرم شدن آن را بهصورت ورقه درآورده و برای تزئینات استفاده میکردند حتی در برخی آثار از عاج فیل هم استفادهشده است.
استادکاران آن زمان بعد از پیاده کردن نقش، روی چوب کندهکاری میکردند و سپس چوب رنگی، استخوان، عاج یا فلزات گرانبها در محل موردنظر بهوسیله چسبهای طبیعی که در آن زمان بیشتر سریش بود در محل مورد نظر جای گذاری میکردند و روی آنها سوهان میکشیدند، این را جعفر زاده میگوید و از ساخت و الحاق این درها به بنای آستانه طی دورههای مختلف خبر میدهد.
وی ادامه میدهد: بنای آستانه توسط یکی از پادشاهان هندی به دلیل ارادتی که به شاه نعمتالله داشت ساخته شد و بعدها فضاهای دیگر ساخته و به این بنا الحاق شده است و درواقع این بنای تاریخی از ابتدا یک گنبد ساده به همراه سنگ مزار شاه نعمتالله بود.
دستی بر روی نقوش زیبای در میکشد و میگوید: روی در نقش و نگارهای بینظیری وجود دارد و احتمال میدهیم که ستون این در مربوط به دوره ساخت آن نیست و بعدها ساخته و به آن الحاق شده است؛ حتی تسمه نصبشده روی در هم بعدها برای استحکام روی در کارشده؛ چراکه زیر تسمه و ستون نقشهایی وجود دارد و اگر خوب دقت کنیم متوجه تفاوت بین نقوش میشویم. مرمت هنری جدید است اما در آن زمان هنرمند چنان ماهرانه و با چشمی بصیر این در را مرمت کرده است که بهسختی به چشم میآید و کمتر کسی در اولین مشاهده متوجه مرمت در میشود.
سوتفاهمی که باعث کمای ۱۰ ساله درهای تاریخی شد
داستان گنجینه درهای شاه نعمتالله ولی که نقشهای هرکدام قالی هزار نقش را در ذهن آدمی تداعی میکند مرا وا میدارد که به دنبال سرنخی از سرنوشت درهای دیگر آستانه باشم به همین منظور با معاون میراث فرهنگی استان کرمان به گفتگو میپردازم؛ حمید روحی از سوءتفاهمی که بین اوقاف و میراث به وجود آمده بود پرده برمیدارد و میگوید: اوقاف متولی آستانه شاه نعمتالله بوده و مکلف به نگهداری و مرمت این بنای تاریخی است اما میراث فرهنگی هم همواره در این زمینه یاریدهنده بوده است.
وی از آستانه شاه نعمتالله بهعنوان یکی از بینظیرترین مجموعه درهای تاریخی در جنوب شرق نام میبرد و میگوید: دو لنگه در موجود در کارگاه مرمتشده و توان مرمت سایر درهای این مجموعه هم وجود دارد؛ با توجه به اینکه امکان مرمت همزمان درها وجود ندارد قرار شد درها بهتدریج وارد کارگاه و مرمت شوند.
روحی از توافق میراث و اوقاف در این خصوص خبر میدهد و میافزاید: طی این هفته از کل مجموعه شاه نعمتالله ولی بازدید خواهیم کرد و سپس تفاهمنامهای بین این دو ارگان منعقد خواهد شد که این اطمینان به اوقاف داده شود درها بعد از مرمت دوباره به آستانه بازگردانده خواهد شد.
معاون میراث فرهنگی استان کرمان به قدمت بیش از ۱۵۰ ساله درهای آستانه اشاره میکند و میگوید: میراث فرهنگی پیشنهاد راهاندازی موزه درهای آستانه را داده تا بعد از مرمت به آن مکان منتقل شوند و درهای جدید مشابه در اصلی در بنا تعبیه خواهد شد؛ نیاز است اوقاف اعتباری برای ساخت درهای جدید اختصاص دهد تا این مشکل حل شود.
به زودی سوء تفاهم بین اوقاف و میراث رفع می شود
وی افزود: در مقطعی مسئولان اوقاف دچار سوءتفاهم شده بودند و تصورشان بر این بود که میراث قصد دارد درها را بعد از مرمت در سازمان نگه دارد که در این خصوص شفافسازی صورت گرفت و میراث درها را بعد از مرمت به آستانه برمیگرداند. روند کار به این صورت خواهد شد که درهای مرمتشده تحویل اوقاف میشود و سپس درهای جدید برای مرمت به ما تحویل داده خواهد شد و این روند تا مرمت کامل درهای ادامه خواهد یافت و امیدواریم این مسئله طی دو ماه آینده تعیین تکلیف شود.
وی از پی گیری برای ثبت ملی درهای تاریخی شاه نعمتالله ولی خبر میدهد و میگوید: در سال ۸۵ کار مرمت بر روی درها آغاز شد اما بخشی از بازسازی سازههای چوبی، مستندنگاری و تزئینات باقیمانده بود که اکنون به اتمام رسیده است.
حال باید دید که آیا این گنجینه گرانبها که در آستانه ثبت ملی قرار دارد به جایگاه در خور شان پیشینه خود خواهد رسید و مردم می توانند ضمن رعایت فرهنگ حفاظت از آثار تاریخی از نظاره این میراث باشکوه لذت ببرند.
نظر شما